English Version
This Site Is Available In English

اولین قدم تغییر فکر است

اولین قدم تغییر فکر است

به بهانه دستور جلسه هفتگی وادی سوم مصاحبه ای با مسافر هادی که در حال خدمت در بخش سایت شعبه صائب تبریزی می باشند ترتیب داده ایم که به شرح زیر تقدیم می شود:


آقای مهندس در این وادی می‌فرمایند که ما با شروع زندگی در این وادی برای خود آغازی تازه داریم که ما را به سلامتی و صلح و آرامش و آسایش برساند ، شما با این وادی و آموزش‌ها چگونه برای خود آغازی تازه را شروع کردید ؟
برای آغازی نو و تغییر در اولین قدم سعی کردم تفکر و دیدگاه  خودم را تغییر دهم  چون تا زمانی که افکار خود را تغییر نداده بودم آموزش ها هیچ تاثیری در زندگیم نداشت زمانی که شروع کردم به تغییر کردن و ساختن عادت های خوب معجزه آموزش های کنگره را در زندگی ام دیدم.


 در این وادی از الگو گرفتن از طبیعت صحبت شده است،  لطفا در مورد الگو گرفتن از طبیعت صحبتی بفرمایید؟
طبیعت، گنجینۀ بی‌کران حکمت و خلاقیت، همواره منبع الهام بشر برای حل پیچیده‌ترین چالش‌ها بوده است.بدون شک طبیعت بزرگترین معلم ما است اگر با چشم باز به آن بنگریم آموزشهای زیادی را از آن دریافت می‌کنیم آقای مهندس هم می‌فرمایند خیلی از دستاوردهایی که انسان ها به آن دست یافتند الهام گرفته از طبیعت است برای الهام گرفتن از طبیعت باید با حس خوب به آن نگاه کرد و خیلی چیز ها را آموخت چون روش DST و آموزشهای کنگره نیز الهام گرفته از طبیعت است پس درسهای زیادی را میتوان از طبیعت آموخت.


شما با استفاده از چه مواردی کلید اصلی مسیر خود را پیدا نموده و چگونه از آن استفاده کردید ؟
آموزشهای کنگره و چهارده وادی  گنجینه های بی پایانی هستند که در اختیار ما قرار گرفته اند به نظر من کلید اصلی که همه ما را دور هم جمع کرده است و از خدمت کردن در کنگره و بودن در کنار هم لذت میبریم همین وادی ها هستند که با عملی کردن وادی ها در زندگی هر انسان بی تعادلی میتواند به تعادل و حال خوش برسد.


 این وادی چه پیامی دارد و می‌خواهد چه چیزی را برای ما روشن کند ؟
باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمی‌کند.»
فکر می‌کنم اگر انسان همین یک جمله را بپذیرد، کلید خروج از تاریکی را به دستش می دهند. به این دلیل که انتظار و توقعش از دیگران کم می شود و بیشتر از خودش انتظار و توقع دارد و به جای این که تمرکز و انرژی خودش را بگذارد روی دیگران و منتظر باشد که دیگران به او کمک کنند و کاری برایش انجام بدهند، فقط تمرکز و انرژی اش را روی این قضیه می‌گذارد که خودش چه کاری می تواند برای خودش انجام دهد و این می تواند کلید و راز موفقیتش باشد. اما این پذیرش همین طوری و به سادگی به دست نمی آید. یعنی بدون مقدمه به مرحله پذیرش نمی رسیم برای اینکه انسان در هر زمینه بتواند به پذیرش برسد باید دانایی را در همان زمینه به دست آورد. برای درک بهتر موضوع می‌توان این گونه مثال زد که شاید برای همه ما ملموس باشد. در زمان اعتیاد قبل از آشنایی با کنگره، تک تک ما چون شناخت کافی از مسئله اعتیاد نداشتیم و علاوه بر آن باورهای غلطی هم از اعتیاد داشتیم، مثل امواج سرگردان دریا به این سو و آن سو می زدیم. همیشه انتظار داشتیم کسی به کمک ما بیاید و  ما را نجات دهد و حال ما را خوب کند. وقتی که در کنگره با مسئله اعتیاد آشنا شدیم و شناخت پیدا کردیم، ظرفیت پذیرش ما بالا رفت و آرام گرفتیم و در پس آن آرامش توانستیم تصمیم درست بگیریم و خودمان بلند شویم و حرکت کنیم. فقط از خودمان انتظار داشتیم و همین باعث شد که اکثر ما در کنگره توانستیم به آن چیزی که می خواهیم برسیم. در بقیه مسائل زندگی هم دقیقا همین طور است اگر ما در یک موضوع مسئله داریم، باید سعی کنیم اول دانایی و آگاهی خودمان را بالا ببریم تا آن را بپذیریم و آرام شویم، بعد می توانیم تصمیم درستی بگیریم.


 آیا خود کرده را تدبیر هست و یا نیست و اگر هست چگونه است ؟
به نظر من خود کرده را تدبیر هست چون با این باور و دیدگاه حتی اگر در گذشته اشتباهاتی مرتکب شده باشیم، با تفکر، تدبیر و تلاش می‌توانیم مسیر را اصلاح کنیم و به آرامی مشکلات را از میان برداریم  بنابراین، به جای تسلیم شدن در برابر شرایط، باید با امید و کوشش راه حل‌ها را بیابیم.

 لطفا در مورد تجربه خودتان از نقطه سیاه تا رنگین کمان و احساستان از قبولی در آزمون راهنمایی صحبتی بفرمایید؟
تمثیل نقطه سیاه، دره مشکلات و رنج است و رنگین کمان،رسیدن به قله موفقیت و یا لحظه فتح قله است که اگر چه عمر آن کوتاه است ولی نشاط آور است به هر حال به گفته بزرگی که می گوید:"من ندانستم که مادر شادیها،رنج است" و اگر رنج و تلاش برای خارج شدن از رنج نباشد هرگز شادیها متولد نخواهند شد. نقطه مشترک همه ما اعضا کنگره این است که زمانی را در تاریکی ها و جهنم سپری کردیم الان به این درک رسیده ام که همه آن سختی ها مسیری بود که من را  به بهشت کنگره رساند. مسلما یکی از بهترین هدیه هایی که از طرف خداوند دریافت کردم قبولی در آزمون کمک راهنمایی بود امیدورام بتوانم نهایت بهره را از این جایگاه ببرم و آموزش ببینم.


چگونه می‌توان تحت تاثیر انسانهای منفی باف که در همه جا ما را احاطه کرده اند والقا و الهام منفی می‌کنند قرار نگرفت ؟
انسان های منفی در همه جا حضور دارند و مسئله است که نمی‌توان از آن فرار کرد اما نکته‌ی کلیدی این است که قدرت درونی خود را تقویت کنیم تا هیچ نیروی منفی‌ای توان نفوذ به ما را نداشته باشد.

تهیه مصاحبه:مسافر آرش
خدمتگزارسایت:همسفررضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .