به نام قدرت مطلق، الله
اعتیاد، آفتیست که میتواند خرمن یک خانواده را به آتش بکشد؛ و این اتفاق برای من هم افتاد.
زندگی من بهطور کلی به دو بخش تقسیم میشود:
قبل از ورود به کنگره ۶۰ و بعد از ورود به کنگره.
قبل از ورودم به کنگره ۶۰، و در اوج دوران مصرف مواد مخدر، در تاریکی مطلق به سر میبردم.
احساس حقارت داشتم؛ خشمهایی درونم بود که حتی دلیلش را نمیدانستم. بیدلیل عصبانی بودم. خانوادهام از من دوری میکردند.
اعتیاد مانند زنجیری به دست و پایم بسته شده بود و توان هیچ کاری نداشتم. انگار در زندانی گرفتار بودم.
از این وضعیت خسته شده بودم؛ آنقدر که حتی به فکر خودکشی افتادم، تا از اینهمه گرفتاری و بدبختی خلاص شوم.
اما تقدیر چنین رقم خورد که به واسطه یکی از دوستانم با کنگره ۶۰ آشنا شوم.
در ابتدا امیدی نداشتم، چون انواع و اقسام ترکها را تجربه کرده بودم. با خودم میگفتم: "این هم مثل بقیه است!"
با اینحال تصمیم گرفتم و انتخاب کردم. انتخابی که مسیر زندگیام را کاملاً تغییر داد.
وارد کنگره ۶۰ شدم.
علاوه بر درمان اعتیادم، کنگره ۶۰ به من آموخت که اعتیاد، تنها وابستگی به مواد یا رفتارها نیست؛ بلکه سفری پیچیده به درون خود انسان است.
آموختم که اعتیاد، چالشی عمیق در سطح روان و روح است. یاد گرفتم که زندگی گاهی یک جنگ است، اما پیروزی در این جنگ به انتخابهای ما بستگی دارد.
کنگره ۶۰ به من نشان داد که همهچیز به خودم و افکارم بستگی دارد.
کنگره ۶۰ به من آموخت که هر روز، یک فرصت جدید برای شروع دوباره است.
به من یاد داد چگونه از تاریکیها عبور کنم و به نور و روشنایی برسم.
به من یاد داد چگونه از زندان ذهنیام رها شوم.
کنگره به من «درست فکر کردن»، «سالم فکر کردن»، «درست و سالم عمل کردن» و «درست و سالم زندگی کردن» را آموخت.
به من یاد داد که در هر لحظه، با هر نفس، شاکر و سپاسگزار خدای مهربان باشم.
کنگره ۶۰، مانند خورشیدی است که اگر کسی خواهان رهایی از اعتیاد باشد، بیمنت بر او میتابد.
هم راه مستقیم را به او نشان میدهد و هم گرمابخش زندگیاش میشود.
نگارش: مسافر علیرضا لژیون ششم
تهیه و تنظیم: گروه سایت مسافران نمایندگی محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
50