سلام دوستان زهرا هستم همسفر امین خدا را شاکرم که عضو کوچکی از خانواده بزرگ کنگره ۶۰ هستم .
استاد امین در سی دی غیب میفرمایند: در زندگی دو دیدگاه خیلی متفاوت وجود دارد. یکی اینکه انسان فکر میکند همیشه باید خودش برنامهریزی کند گویا هیچکس و هیچچیز در هستی وجود ندارد. تنها خودش بایستی برنامهریزی و حرکت کند. تا به خواستهها و اهدافی که در زندگی دارد با تلاش به آن برسد.
ایشان در مورد زمان تحصیل خودشان در دبیرستان فرمودند که خیلی درس میخواندم و در یک دانشگاه خوب قبول شدم ،در آن زمان هدفم این بود که استاد دانشگاه بشوم ولی مرا از دانشگاه اخراج کردند . من در آن زمان خیلی چیزها را بلد نبودم تفکرات و حسهای غلط داشتم. در آن زمان بود که من شروع به یادگرفتن جهانبینی کردم به دنبال راههایی میگشتم که به خواستههایم در زندگی برسم .جهانبینی برای من ابزاری بود که بتوانم مشکلاتم را پیدا و برطرف کنم و به خواستههایی که دارم برسم.
من میخواستم به کمک جهانبینی از تاریکی و عذابها بیرون بیایم، ولی جهانبینی ابزاری شد که به چرخه زندگی برگردم. این تلاش همیشه ادامه داشت ولی یکچیزی اینجا کم بود من به این قضیه زیاد توجه نمیکردم وقتی عمیقاً نگاه کردم انگار من در تفکر تنهای تنها بودم اطراف من افراد زیادی بودند ولی دیدگاه من انفرادی بود. احساس نمیکردم صور پنهانی هم وجود دارد .یک تصویر بزرگتری در این جهان وجود دارد و آن تصویر بزرگتر را من نمیدیدم .اگر یک خالقی، نیروی برتر یا مافوقی وجود دارد که ما به آن میگوییم خداوند یا قدرت مطلق که هستی کائنات و همه موجودات را آفریده است .و یکی از آنها من هستم .پس او شناخت بیشتری از من نسبت به خودم دارد .
آیا این خالق مهربان برای من برنامه خاصی ندارد ؟نقشهای برای زندگی من نریخته است؟ اینجا همان مسئله یوم نون بالغیب هست .که در اول سوره بقره خداوند میفرماید کسانی که خوبی میکنند، نماز برپا میدارند و به صور پنهان اعتقاد دارند . من احسان میکردم ،خدمت و عبادت هم میکردم ،ولی در عمل به یوم نون بالغیب اعتقادی نداشتم. ایشان در مورد توکل میفرمایند ما زمانی میتوانیم توکل کنیم که بدانیم چیزی وجود دارد که از تو بزرگتر و نیرومندتر باشد.
ولی من اصلاً در محاسبات خود آن را بهحساب نمیآوردم. بنابراین ترسها خیلی عمیقتر میشدند. یک انسان بیمار برای بلند شدن و جابجا شدن خیلی اذیت میشود .این دقیقاً وضعیت ما انسانها است که فکر میکنیم تنها هستیم و فقط باید تلاش کنیم تا به نتیجه برسیم یا اینکه فکر کنیم سیستم و آفرینشی وجود دارد. قدرت مطلق و آفریدگاری وجود دارد کسی که فکر میکند تنها است هنوز به درجه ایمان نرسیده است .چون همیشه فکر میکند عمرش به پایان میرسد و به خواستههایش نمیرسد. در کلامالله میفرماید اگر شما به موفقیت رسیدید زیاد خوشحالی نکنید باید بگویید خدایا شکرت کسانی ایمان و توکل را میتوانند پیدا کنند که نوع نگاهشان از خودشان بیرون بیاید کسی که از دیدگاه خودش بیرون آمد بقیه اجزای هستی برایش مهم میشود. همچنین ایشان فرمودند به گفته آقا مهندس اگر دستهای آسمانی کنار بروند انسان خودش را نابود میکند. ما باید بدانیم که بهغیراز ما سیستم و ساختار دیگری وجود دارد. اگر به غیب اعتقاد داشته باشیم نباید خیلی به اتفاقاتی که در زندگی ما میافتد حساسیت نشان دهیم. آنجاست که از آرامش برخوردار میشویم ما مأمور به تلاش هستیم ولی مأمور به نتیجه نیستیم. ما مالک هیچچیز نیستیم مالک کسی است که نقشه را میریزد بر اساس خواست، تقدیر و فرمان الهی اگر باور کنیم که یکطرف ما هستیم و یکطرف هم آفریدگار ترکیب این دوتا باعث کیفیت بهتر زندگی ما میشود. انسانهایی موفق هستند که تلاش در جهت درست انجام میدهند.
تایپ : همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر نیره( لژیون یکم)
ارسال مطالب همسفر ساناز
همسفران نمایندگی معدن فیروزه نیشابور
- تعداد بازدید از این مطلب :
43