English Version
This Site Is Available In English

روایت مرزبانی از دل یک سفر مشترک

روایت مرزبانی از دل یک سفر مشترک

مرزبانان کنگره خدمت‌گزارانی بی‌ادعا هستند که با عشق، نظم و مسئولیت بستر آرامش و امنیت را برای دیگران فراهم می‌کنند. چه مسافر و چه همسفر، آن‌ها با حضور مؤثر و دل‌های آگاه‌شان مسیر رهایی را هموارتر می‌سازند و با عمل خالصانه‌ خود معنای واقعی عشق را به تصویر می‌کشند.

مسافر مجید و همسفر سکینه با آنتی ایکس شیره و تریاک وارد کنگره شدند و به مدت ۱۰ ماه و ۲۴ روز با راهنمایی مسافر محسن و همسفر مریم با داروی OT به روش DST سفر کردند و اکنون مدت ۱ سال و ۹ ماه و ۲۲ روز است که از دام اعتیاد آزاد و رها هستند.

از چه زمانی وارد جایگاه مرزبانی شدید و چه حسی نسبت به این مسئولیت دارید؟

همسفر سکینه:

من از حدود چهل روز پیش با رأی اعضای شعبه وارد جایگاه مقدس مرزبانی شدم. در حالی‌که از یک سال پیش شاهد خدمت خالصانه و با عشق مسافرم در این جایگاه بودم؛ پس از انتخاب شدن، حس کردم که خداوند فرصت جدیدی به من داده تا بتوانم بخشی از آموزش‌هایی که گرفتم را در عمل به‌کار بگیرم. مرزبانی فقط یک خدمت نیست؛ بلکه یک سفر درونی است که در آن باید صبور، مسئول، منظم و الگوی اخلاقی برای دیگران باشم. این جایگاه باعث شد که نگاه من به خدمت، مسئولیت و حتی خودم، عمیق‌تر شود و قدردان اعتماد اعضا باشم.

مسافر مجید:

من از چهارده ماه پیش وارد این جایگاه شدم. وقتی برای خدمت مرزبانی اقدام کردم، آن‌چنان درک عمیقی از مرزبانی نداشتم، فقط می‌دانستم که این جایگاه یک فرصت برای خدمت است؛ اما بعد از انتخاب شدن کم‌کم وارد فضای واقعی مرزبانی شدم و مسئولیت‌ها را از نزدیک لمس کردم. حس من نسبت به این جایگاه ترکیبی از مسئولیت‌پذیری و رشد فردی‌ است. این مسئولیت برای من افتخار بزرگی است و باعث شده تا بیشتر در مسیر رشد شخصی و خدمت به دیگران گام بردارم. حس می‌کنم خداوند فرصتی برای جبران گذشته به من داده است. گر چه هر روز با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شوم؛ اما از دل همین چالش‌ها، درس‌هایی می‌گیرم که شاید هیچ‌کجا نمی‌توانستم بیاموزم.

مسیر سفر اول و دوم برای شما چگونه بود؟ مهم‌ترین تفاوت این دو مرحله از نظر شما چیست؟

همسفر سکینه:

به عنوان یک همسفر، سفر اول برای من شروع دوباره‌ای بود. مرحله‌ای پر از چالش، ترس، تردید و البته امید. نمی‌دانستم آینده چه می‌شود و چطور می‌توانم با واقعیت‌های اعتیاد کنار بیایم؛ اما آموزش‌های کنگره و راهنمای خوبم به من کمک کرد تا به‌جای قضاوت و ترس، یاد بگیرم که چگونه با تفکر سالم با بحران‌ها روبه‌رو شوم؛ اما در سفر دوم اوضاع فرق کرد. آنجا دیگر خبری از نگرانی دائمی نبود؛ بلکه تمرکز بر بازسازی درونی خودم بود. یاد گرفتم مسئولیت احساساتم را بپذیرم و روابط عاطفی‌ام را بهتر مدیریت کنم. تفاوت اصلی سفر اول و دوم برای من این بود در سفر اول بیشتر در حال ترمیم گذشته بودم؛ اما در سفر دوم در حال ساختن آینده هستم.

مسافر مجید:

سفر اول من، سفری بود از خامی به آگاهی؛ سفری که پر از درد، شک و اضطراب بود؛ اما در عین حال امید هم در آن جاری بود. من در سفر اول از یک انسان آسیب‌دیده و بی‌نظم تبدیل به انسانی شدم که توانست، قدم‌به‌قدم خودش را بازیابی کند. مهم‌ترین چیزی که در این سفر یاد گرفتم پذیرش مسئولیت و عمل به آموزش‌ها بود؛ اما سفر دوم کاملاً فضا و روحیه متفاوتی داشت. سفر دوم مرحله‌ای‌ است که در آن تلاش می‌کنی، آنچه را آموخته‌ای در عمل پیاده کنی. برای من، سفر دوم فرصتی برای تثبیت آموزش‌ها و تمرین عمل سالم بود. تفاوت اصلی بین این دو سفر در نوع نگاه من به خودم و به اطرافم بود، اگر در سفر اول هدف قطع مصرف و رهایی از اعتیاد بود در سفر دوم هدف زندگی سالم و پایدار و ساختن آینده‌ای روشن بود.

حضور هم‌زمان شما در جایگاه مرزبانی چه تأثیری در زندگی شخصی‌ شما داشته است؟

همسفر سکینه:

مرزبانی زندگی من را به دو بخش تقسیم کرد؛ قبل از مرزبانی و بعد از آن. قبل از این‌که وارد این جایگاه شوم بیشتر تمرکز من روی مسائل روزمره و زندگی خانوادگی بود؛ اما حالا حس می‌کنم در حال ایفای نقشی بزرگ‌تر هستم. مرزبانی باعث شد که اعتماد‌ به‌نفسم افزایش پیدا کند چون با افراد زیادی در ارتباط هستم و باید تصمیم بگیرم و پاسخگو باشم. در زندگی خانوادگی هم تأثیر مثبتی داشته، همسر و فرزندانم شاهد پیشرفت من هستند و می‌دانند که این خدمت بخشی از مسیر رشد من است. در واقع مرزبانی باعث شده به ارزش‌های وجودی‌‌ام پی ببرم و آن را در زندگی شخصی‌ام جاری کنم. حضور همزمان من و مسافرم در جایگاه مرزبانی، رابطه‌ ما را از سطح زندگی روزمره به همکاری معنادار در خدمت ارتقا داده است. این تجربه مشترک درک متقابل ما را از مسئولیت‌ پذیری و رشد فردی عمیق‌تر کرده و به رابطه ما بعدی تازه بخشیده است.

مسافر مجید:

خدمت مرزبانی تأثیرات مثبتی در زندگی‌ام داشته، نظم بیشتری در برنامه‌های روزانه‌ام ایجاد شده و مسئولیت‌پذیری‌ام افزایش پیدا کرده است. البته گاهی سختی‌هایی هم داشته؛ اما آرامشی که از خدمت به دیگران به دست می‌آورم، همه چیز را قابل‌تحمل کرده‌است. حضور همزمان من و همسفرم در جایگاه مرزبانی، تأثیرات عملی و قابل‌ لمسی در زندگی شخصی‌ ما داشته است. این تجربه به ما کمک کرد تا مسئولیت‌های فردی خود را بهتر بشناسیم. از نظر عملی، این تجربه نظم و صداقت بیشتری در زندگی مشترکمان ایجاد کرد. با رعایت اصول مرزبانی، ارتباطات ما شفاف‌تر شد و اختلافات را با گفت‌وگوی سازنده حل می‌کنیم. همچنین حضور همزمان در این جایگاه به ما یادآوری کرد که بهبودی یک فرآیندمستمر است و هر دو باید برای آن تلاش کنیم.

چطور بین مسئولیت‌های فردی، خانوادگی و خدمتی تعادل برقرار می‌کنید؟

همسفر سکینه:

در ابتدا، این تعادل برایم چالش‌ برانگیز بود. گاهی حس می‌کردم که خدمت مرزبانی باعث شده از وظایف خانوادگی‌ خود فاصله گرفته‌‌ باشم؛ اما به مرور یاد گرفتم تعادل در خدمت در دو کلمه خلاصه می شود؛ نظم و برنامه‌ریزی. یکی از مهم‌ترین آموزش‌هایی که از کنگره گرفتم، اصل تعادل است و مرزبانی نباید باعث شود که نسبت به خانواده‌ خود بی‌تفاوت شوم؛ به همین دلیل، برنامه روزانه مشخصی برای خودم تعریف کرده‌ام.

مسافر مجید:

یکی از آموزش‌های ارزشمند کنگره‌۶۰، اصل تعادل هست. یاد گرفتم که هیچ‌کدام از مسئولیت‌ها را فدای دیگری نکنم. با برنامه‌ریزی دقیق روزانه، تعیین اولویت‌ها و زمان‌بندی سعی می‌کنم هم به خدمت در کنگره بپردازم هم به وظایف خانوادگی و فردی. گاهی لازم می‌شود از تفریح یا استراحت شخصی کم کنم تا بتونم خدمت مؤثری داشته باشم؛ اما با حمایت خانواده و استفاده از آموزش‌های کنگره سعی کردم، همیشه در تعادل باقی بمانم در واقع تعادل یک مهارتی است که در طول سفر و خدمت تقویت می‌شود.

مهم‌ترین ویژگی‌هایی که برای خدمت در جایگاه مرزبانی همسفران ضروری می‌دانید، چیست ؟مرزبان همسفر سکینه:

عشق به خدمت، صبر، مسئولیت‌ پذیری، توانایی گوش‌دادن فعال و حفظ حرمت‌ها از مهم‌ترین ویژگی‌هاست. مرزبان باید الگوی عملی آموزش‌ها باشد و همسفران تازه‌وارد در نگاه اول حس امنیت و آرامش از او بگیرند. به عبارتی مرزبانی؛ یعنی تبدیل عشق به عمل، همان عشقی که روزی خودم آن را در نگاه مرزبانان پیشین می‌دیدم.

چه توصیه‌ای به همسفران تازه‌وارد دارید؟

صبور باشید و به آموزش‌های کنگره اعتماد کنید. مسیر درمان زمان‌بر، اما شدنی است. اگر با دلِ آرام و ذهنِ پذیرنده وارد شوید، نتایج شگفت‌انگیزی خواهید دید. بزرگ‌ترین هدیه‌ای که یک همسفر می‌تواند به خودش دهد، ایمان و پیروی از آموزش‌ها است. از مقایسه کردن خود با دیگران بپرهیزید و خودتان را باور داشته باشید و بدانید که در کنگره تنها نیستید و با عشق و امید در این مسیر پر از نور بمانید.

همراهی همسر شما در قالب یک همسفر فعال چه تأثیری در روند درمانتان داشته است ؟

مرزبان مسافر مجید:

حضور همسرم در جلسات کنگره و دریافت آموزش‌ها، نقش بسیار مهمی در درمان من ایفا کرد. در ابتدا تصور می‌کردم که این مسیر، کاملاً فردی است؛ اما زمانی‌که دیدم همسرم هم‌پای من در جلسات شرکت می‌کند، آموزش می‌گیرد و تغییر می‌کند، متوجه شدم که درمان واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که خانواده هم همراه باشند. حمایت او در لحظات سخت، حضورش در جشن‌ها و حتی اشک‌ها و لبخندهایش همه به من انگیزه مضاعف داد تا قوی‌تر باشم.

از نگاه شما، مرزبان موفق در بخش مسافران باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

مرزبان موفق، باید در ابتدا خودش به‌درستی سفر کرده و به تعادل رسیده باشد. باید منظم، خوش‌برخورد، مسئولیت‌پذیر و آگاه به قوانین کنگره باشد؛ همچنین باید توانایی مدیریت بحران، شنیدن بدون قضاوت و همدلی با تازه‌واردان را داشته باشد. صداقت، فروتنی و توانایی حفظ حرمت‌ها از ویژگی‌های کلیدی‌است. مرزبان باید الگوی عملی آموزش‌هایی باشه که خودش دریافت کرده و در مسیر خدمت، عشق و عدالت را سرلوحه کارش قرار دهد.

طراح سوال و مصاحبه: همسفر مهرانه رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون ششم) مسئول مصاحبه
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر هانیه ( لژیون ششم)
تنظیم و ارسال: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چالوس

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .