جلسه ششم ازدوره دوم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره۶۰، نمایندگی گلمکان با استادی مسافر احمد، نگهبانی مسافر سعید ودبیری مسافر جلیل، بادستور جلسه:"وادی سوم و تاثیر آن روی من"سشنبه 6 خرداد ماه 1404 ساعت 17 شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان، احمد هستم، یک مسافر.
خدا را شکر میکنم که در جمع شما حضور دارم و از همه عزیزان انرژی میگیرم. دستور جلسه این هفته «وادی سوم و تأثیر آن روی من» است؛ وادیای که میگوید: هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.
زمانی که صحبت از این وادی میشود، به قول آقای درودگر، باید پذیرفت که هر دستور جلسهای با بخشی از زندگی ما ارتباط دارد. خودِ من بههمراه تعدادی از دوستان، در جایی نشسته بودیم و صحبت از راهاندازی نمایندگی کنگره ۶۰ در شهرستان مطرح شد. گفتند که قرار است کنگره در این منطقه افتتاح شود. ما هم که سالها مصرفکننده مواد مخدر بودیم، با دیده تردید به ماجرا نگاه میکردیم و میگفتیم: ما که نمیتونیم. سی ساله مصرف داریم، حال و روز خوبی نداریم، چطور ممکنه؟
اما بهدعوت و تشویق برخی دوستان، تصمیم گرفتیم فقط برای دیدن بیاییم و ببینیم ماجرا چیست. مدتی گذشت و تلاشهای زیادی از ظرف دوستان صورت گرفت تا بالاخره زمینه حضور ما در کنگره فراهم شد. یادم هست شبی که قرار بود برای اولینبار برویم، باز هم تردید و بحث بین ما بود. گفتند: «احمد، یعنی چی؟ یعنی میخوای بری اونجا؟ شنیدیم اون راهنما خیلی سختگیره!» گفتم: عیبی نداره، کنجکاوم ببینم چهخبره.
صبح جمعه با دوستان به محل اردو رفتیم. بعضیها گفتند که باید ساعت شش صبح در پارک گلمکان حاضر باشیم. من هم وسایل لازم را برداشتم و با یکی از دوستان راهی شدیم. آن روز هوا بسیار سرد بود، یخ زده بود، و ما منتظر ماندیم. کمکم بچههای گلمکان هم رسیدند. در ماشین نشسته بودیم، صبحانه خوردیم و چای نوشیدیم. ناگهان خودروی سفیدی آمد، فکر کردیم شخصی مسئولین است، اما بعد فهمیدیم آن فرد کسی نیست جز آقای حسین درودگر، راهنمای عزیز ما. او با همان صلابت و انرژی خاص خودش آمده بود.

از همان روز، و با حمایت ایشان، مسیر درمان را آغاز کردیم. من که سی سال درگیر مصرف مواد بودم، با همراهی کنگره و راهنمای خوبم، موفق شدم بهترین مسیر را انتخاب کنم. امروز معتقدم تنها کسی که میتواند ما را از دام اعتیاد نجات دهد، خود ما هستیم، بهشرطی که بخواهیم و باور داشته باشیم.
آقای حسین درودگر زحمات زیادی برای راهاندازی کنگره در این منطقه کشیدند. سالها مسیر مشهد تا زالپارس را برای خدمت طی کردند. امروز خداوند پاداش این تلاشها را داده است. محلی که امروز کنگره در آن بنا شده، منطقهای خوش آبوهواست، با طبیعتی زیبا و رودخانهای جاری؛ نشانهای از لطف خداوند به کسی که در راه خدمت قدم برمیدارد.

در پایان باید بگویم که کنگره ۶۰ به ما یاد داد چگونه برخیزیم، خود را باور کنیم و مسئولیت زندگیمان را بپذیریم. به ما یاد داد اگر قرار است اتفاقی بیفتد، باید از درون خود ما آغاز شود. همانطور که در وادی سوم میخوانیم: هیچ موجودی به اندازه خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمیکند.
اگر پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک در زندگیمان جاری باشد، میتوانیم به آرامش برسیم. اگر نباشد، در ورطه سقوط خواهیم ماند. در کنگره آموختیم که حتی اگر فقط یک روز از عمرمان باقی مانده باشد، باید آن را درست زندگی کنیم.
ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.

گروه سایت گلمکان
مرزبان خبری : مسافر یامین
تایپ: مسافر جواد لژیون یکم
ویراستار: مسافر وحید لژیون یکم
عکاس: مسافر جواد لژیون دوم
تنظیم برای سایت: مسافر وحید لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
99