دعوت به کنگره

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر...
زمانی که مسافرم مواد مصرف می‌کرد من و بچه‌ها در رنج و عذاب بودیم و همیشه از خدا می‌خواستم یک راهی به مسافرم نشان دهد که از این مواد خانمان سوز نجات پیدا کند. همیشه بچه ها به من می‌گفتند: آیا روزی می‌شود پدرمان پاک شود و ما پیش همه سربلند و سرافراز باشیم؟ من همیشه به آنها دلداری می‌دادم و از خدا می‌خواستم که آرزوی بچه های مرا برآورده کند، تا اینکه یک روز خدا صدای ما را شنید و دعاهای ما را مستجاب کرد. یک روز که مسافرم از سر کار به خانه آمد، دیدم خیلی خوشحال است و از ایشان دلیل خوشحالی‌شان را جویا شدم! گفت: یکی از دوستانم را دیدم و به من جایی را معرفی کرد که بدون هیچ درد و رنجی می‌توانم مواد را کنار بگزارم. در آن لحظه فکر کردم همه‌ی دنیا برای من و فرزندانم است و من مات و مبهوت بودم. همان لحظه سجده شکر به جا آوردم تا اینکه مسافرم سفر خود را شروع کرد. هر روز که می‌گذشت حالش بهتر می‌شد و اخلاق و رفتارش هم تغییر می‌کرد. در مدتی که سفر می‌کرد، خیلی سختی کشید؛ اما همیشه می‌گفت: این سختی‌ها عشق است و با تمام وجودم آنها را به جان خریدارم. من هم روز به روز در کنار مسافرم روزهای خوبی را سپری می‌کردم.
مسافرم همیشه به من می‌گفت: بیا کنگره تا در کنار هم به آرامشی که آرزوی ما بود برسیم و از آموزش‌های کنگره در زندگیمان استفاده کنیم. من بعد از رهایی مسافرم وارد کنگره شدم و خاطره اولین باری که وارد کنگره شدم این بود که؛ امام رضا (ع) مرا طلبید و عازم مشهد مقدس شدم. از آنجا فهمیدم که با آمدن به کنگره و شرکت در جلسات، هم به آرامش می‌رسم هم به آرزوهایم.
بارها و بارها مسافرم مرا دعوت به حضور در کنگره کرده است و به من این پیام را می‌داد: اگر وارد کنگره شوی، به آن حال خوب و آرامشی که به دنبال آن هستی خواهی رسید. اما من باور نمی‌کردم؛ تا زمانی که خودم وارد کنگره شدم و با اولین جلسه که راهنمای تازه واردین همسفر فرانک با من صحبت کرد؛ آنچنان جذب کنگره شدم که بعد از چهار ماه که در کنگره سفر می‌کنم لحظه شماری می‌کنم برای روزهای دوشنبه و پنج شنبه که بیایم و آموزش بگیرم. از راهنما و دوستان هم لژیونی‌ام انرژی بگیرم واین انرژی را در خود ذخیره کنم و این آموزش ها را در زندگی خود بکار بگیرم.
خدا را شکر هم حال مسافرم خوب است، هم حال خودم و فرزندانم.
امیدوارم مسافرم و همه مسافران به رهایی برسند.
از راهنمای خوبم همسفر راضیه مهربان خیلی تشکر می کنم که با آموزش‌های ایشان، راه درست زندگی‌کردن را در کنار مسافرم و فرزاندانم یاد گرفته‌ام.
به امید روزهای بهتر برای مسافرم و همه مسافران کنگره.

مرزبان خبری: همسفر نسیم
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر وحیده

نمایندگی همسفران دامغان