جهانبینی همانطور که از واژهاش پیداست، یعنی چگونگی دیدن جهان و زندگی خودمان. آنچه ما نسبت به کل هستی، جهان بیرون و جهان درون برداشت، دریافت و احساس میکنیم، جهانبینی نام دارد. من پیش از ورود به کنگره، خود را انسانی آگاه نسبت به درون و بیرون خود و اطرافیانم میدانستم، اما پس از آموزش گرفتن در کنگره، به این باور رسیدم که در زندگیام خلأهایی وجود دارد و بسیاری از ضد ارزشها در من نهادینه شده که ناآگاهانه بر زندگی خود و اطرافیانم تأثیر گذاشتهام.
وقتی به آن روزها فکر میکنم، متوجه میشوم در تاریکی بودم، در حالی که فکر میکردم همه چیز را میدانم. اما حالا که وارد کنگره شدهام، میبینم آن دانستنها، دانایی نبوده. با خودم میگویم: من که فکر میکردم همه چیز را میدانم، پس چرا حال من و مسافرم به این روز افتاده است؟ مسئولیتپذیری بیش از اندازهام باعث شده بود تمام انرژی درونیام را مصرف کنم. فکر میکردم بهترین کار را برای زندگیام انجام میدهم. اما راهی نمیدانستم، زیرا ناآگاه بودم.
رفتار من باعث شده بود که مسافرم دیگر خود را درگیر هیچ مسئلهای نکند و فقط به فکر مواد و حال خودش باشد. او کمکم به انسانی بیمسئولیت و بینظم تبدیل شد که هیچ جایگاهی برای خود نمیدید. حالا بعد از سه ماه حضور در کنگره، فهمیدم که آن دلسوزیهای بیجا فقط اوضاع را بدتر میکرد. هر کس باید بار مسئولیت خودش را خودش به دوش بکشد و به اندازهی توان و جایگاهش، کار انجام دهد.
از آقای مهندس بسیار سپاسگزارم که این راه را برای ما روشن کردند. با آموزشهای کنگره، یاد گرفتم در هر مسئله، پس از تفکر، بهترین و منطقیترین تصمیم را بگیرم. برای حال خوب امروزم و حال خوب مسافرم، خدا را شکر میکنم. انشاءالله شاهد رهایی تمام مسافرانی باشیم که همسفرانی چون ما خواستار آزادی و نجات آنها هستند.
نویسنده: همسفر هاجر رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون چهاردهم)
رابط خبری: همسفر آمنه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
161