درمانگر اصلی اعتیاد خود ما هستیم

 به نام قدرت مطلق

ششمین جلسه از دوره سوم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگی لواسان به استادی مسافرمصدق و نگهبانی مسافرحسین و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه وادی سوم و تاثیرآن بروی من در روز دوشنبه تاریخ 5/3/1404 راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مصدق هستم یک مسافر، از راهنمای محترم آقا ایمان که اجازه خدمت کردن در این جایگاه را به من سپردند تشکر میکنم.
دستور جلسه وادی سوم و تاثیر آن بروی من است، عنوان وادی( باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند)

کتاب عشق از چهارده وادی تشکیل شده است، وادی اول وادی تفکر است، ما با تفکر آشنا شدیم وآموختیم برای ساختن یک زندگی خوب و ایده آل باید ابتدا تفکر کنیم، این بدین معنی است که برای انجام هر کاری سرلوحه آن را تفکر قرار دهیم.

من برای اینکه بهتر آموزش بگیریم تجربیات گذشته خودم را مثال میزنم.
من زمانی که در مسیرغیر مستقیم حرکت میکردم افکارم افکار مریضی بود زمانیکه در شرکت نفت مکانیک بودم جزو برترین تعمیرکار های آن شرکت بودم ولی به دلیل مصرف مواد و داشتن افکار غلط سعی میکردم پول مواد خود را از اضافات وسایل تعمیر شده دربیاوردم و همین کار عواقب ناگواری را برایم رقم زد.

بعد از وادی اول وادی دوم است که این مسئله را مطرح میکند که هر یک از ما دارای ارزش وجایگاه خاصی در هستی هستیم ولی برای اینکه استعداد های ما شکوفا شود باید در مسیر صراط مستقیم حرکت کنیم، وادی دوم به ما امید میدهد که احساس پوچی را از خود دور کنیم و ارزش خود را بیابیم.
من زمانیکه در تاریکی بودم فقط در حد اینکه خرج روزمرگی و مواد خود راردربیاورم تلاش میکردم و دائما از اطرافیانم توقع بیجا داشتم و انتظار داشتم که دیگران به من کمک کنند تا من بتوانم مواد خود را تهیه کنم.

بعد از این دو وادی به وادی سوم میرسیم که در همان ابتدای عنوان این وادی از کلمه باید استفاده میکند و این بسیار مهم است چون هیچکدام از چهارده وادی از باید استفاده نشده است و این بدین معناست که این وادی از اهمیت ویژه ای برخوردار است همانطور که جناب خدامی دیده بان محترم میگویند که وادی سوم مانند یک شمشیر برنده است که ناامیدی را از وسط میبرد.

درواقع وادی سوم خیال من را راحت میکند که اگر خودم به فکر خودم نباشم هیچکس برایم دلسوزی نمیکند و حتی در مورد اعتیاد هم این معنی را صدق میکند که من باید بار اعتیاد را خودم به دوش بکشم و برای درمان آن نیز خواست و اراده من از هر چیزی بیشتر اهمیت دارد و باید ابتدا تفکر کنم، تصمیم بگیرم و حرکت کنم تا به هدف و مقصد برسم.
در کنگره 60 نیز این موضوع مطرح است که اعتیاد درمانگر ندارد و راهنما هم فقظ راه را به ما نشان میدهد و درمانگر اصلی اعتیاد خود ما هستیم.

در نهایت از همه شما عزیزان صمیمانه سپاسگزارم که به سخنان من توجه کردید.

با احترام مسافر امید