English Version
This Site Is Available In English

مشعل نجات را خودم برافروختم

مشعل نجات را خودم برافروختم

جلسه‌ی دوم از دوره‌ی ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه‌ی آقایان مسافر نمایندگی پردیس با استادی مسافر هادی، نگهبانی مسافر غلامرضا و دبیری مسافر مسعود با دستورجلسه‌ی « وادی سوم و تاثیر آن روی من»  در روز دوشنبه 5 خرداد ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
در سخنان لایو چهارشنبه مهندس در بخش مالی، نکاتی بسیار مهمی را مطرح کردند؛  ایشان در پایان صحبت‌هایشان و همچنین در انتهای همین وادی، اشاره کردند که تنها کسانی که به کنگره کمک می‌کنند، خود اعضای آن هستند، نه احزاب یا نهادهای بیرونی. این موضوع ما را به یاد وادی اول و دوم می‌اندازد: وادی اول درباره تفکر است و وادی دوم بیان می‌کند که ما بیهوده خلق نشده‌ایم؛ بنابراین نباید افکار بیهوده را در ذهن خود راه دهیم. این خود گامی مهم در خروج از ناامیدی است.
در اینجا می‌خواهم یادی کنم از استاد حسین راد که در آن زمان در نمایندگی کیان فعالیت داشت. ما جلساتی را در پارک برگزار می‌کردیم و در روزهای فرد که در صالحی بودیم، اعضای نمایندگی کیان برای حمایت و همیاری به ما می‌پیوستند. یک روز آقای راد نکته‌ای بسیار زیبا را برای ما بازگو کردند که هرگز آن روز از یادم نمی‌رود. گفتند: «در کنگره، دانستن بعضی نکات واجب است. وقتی آقای مهندس می‌گوید باید دانست، این یعنی واجب است، نه فقط یک توصیه.
در طول مسیر، مخصوصاً در سفر اول و دوم، ناامیدی به سراغ انسان می‌آید. گاهی در کار یا زندگی، غم و اندوه انسان را احاطه می‌کند، اما باید بدانیم که تنها خود ما می‌توانیم برای خودمان فکری کنیم. همان‌طور که مثالی از شخصی آورده شده که از خداوند طلب خانه و امکانات می‌کرد، در پاسخ به او گفته شد: «خودت باید حرکت کنی، خودت باید مسئولیت بپذیری.» این همان نقطه‌ای است که درمان آغاز می‌شود. مصرف‌کننده همیشه از دیگران انتظار دارد، حتی از خانواده‌اش در مراسم و موقعیت‌های مهم، اما وقتی مسئولیت بپذیرد، مسیر تغییر آغاز می‌شود.

من خودم پس از ۳۳ سال تخریب، به کنگره آمدم. با وجود تمام سختی‌ها، هیچ جلسه‌ای را غیبت نکردم و با تمام وجود برای ساختن دوباره خودم تلاش کردم. زمانی گوشه آشپزخانه خانه‌ام می‌خوابیدم، اما امروز با پذیرفتن مسئولیت، توانسته‌ام به آرامش برسم. کنگره مسیر را مهیا کرده است، فقط کافی‌ست مسئولیت کارهایمان را بپذیریم.
مثالی می‌زنم: اگر قصد سفر به مشهد داشته باشید، باید بلیط بگیرید، ترمینال بروید، و طی مسیر کنید. در نهایت، پس از طی سختی‌ها، به مقصد می‌رسید. این همان مفهوم سفر در کنگره است. در پایان این ۱۱ ماه، سلامتی و آرامش به‌دست می‌آید، مشروط به آنکه در چهارچوب قوانین کنگره حرکت کنیم و در زمان‌های مقرر حضور داشته باشیم.
نکته مهم دیگر این است که تمامی اعضای کنگره از دل خود کنگره آمده‌اند. راهنما، مرزبان و نگهبان همه از بین خود اعضا هستند. ما از بیرون کسی را نمی‌آوریم تا برای ما سخنرانی کند. در سال‌های اول، در آکادمی جلساتی با حضور متخصصین برگزار می‌شد که از وزارت بهداشت و ستاد مبارزه با مواد مخدر می‌آمدند، ولی آن جلسات هم نشان داد که جایگاه اصلی برای درمان، خود کنگره است.
ما باید خساراتی را که به خود، خانواده و جامعه وارد کرده‌ایم بپذیریم و برای جبران آن بکوشیم. هیچ‌کس از بیرون برای ما تصمیم‌گیری نمی‌کند. این ما هستیم که با اجرای صحیح راهنمایی‌ها، به درمان می‌رسیم.
در پایان، باید بدانیم هیچ موجودی به اندازه خود انسان نمی‌تواند به او کمک کند. من امروز با خواهرزاده‌ام درگیر این مسائل هستم. همه اطرافیانش گفته‌اند: "ولش کن"، اما تا زمانی که خودش نخواهد، هیچ تغییری حاصل نمی‌شود.
اگر همه پل‌ها را خراب کرده‌ای، اگر خانواده، کار و اعتبار را از دست داده‌ای، باز هم می‌توانی با پذیرفتن مسئولیت، دوباره بسازی. مسیر آماده است، فقط باید قدم برداری.

سایت نمایندگی پردیس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .