شما در هر وضعیتی هستید یک رسالت و هدفی برای شما معلوم شده است

به نام قدرت مطلق الله

موضوع: عملکرد لژیون نهم

سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر
خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در تاریخ ۱۴۰۴/۰۲/۳۰  با حضور در  لژیون نهم به استادی راهنما، مسافر سعید و اعضای با محبت این لژیون برسم و از عملکرد ایشان گزارشی تهیه کرده تا تقدیم بقیه اعضا گردد.
ابتدا راهنما مسافر سعید؛ در مورد دستور جلسه لژیون یعنی وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به این حیات نمی‌نهد؛ هيچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خودمان به هیچ فکر کنیم ) این گونه بیان  کردند. انسان وقتی از یخ زدگی بیرون آمد حس‌هایش باز شد و شروع می‌کند مطالب را خوب بشنویم  و به اطراف نگاه کنیم.
در سفر اول یکسری حس‌ها و در سفر دوم یک سری از نیروها هستند که با آنها روبرو می‌شویم،وقتی نگاه می‌کنیم تازه متوجه عمق فاجعه شده و در اوج ناامیدی می‌فهمیم، چقدر فرصت‌های شغلی، جایگاه‌ها اجتماعی را از دست داده‌ایم و با این تفکر شروع به مرور شکست‌ها کرده که وارد یک مرحله تاریکی یعنی؛ ناامیدی می‌شویم که از وضعیت‌های سخت  و شکنجه‌آور است.که ما انگیزه‌ای برای انجام هیچ کاری نداریم و این وضعیتی است که انسان را زمین گیر می‌کند.
وادی دوم انسان را آگاه می‌کند که شما موجودی نیستید که بی‌جهت خلق شده باشید، به شما امید و انگیزه می‌دهد و می‌گوید؛ شما در هر وضعیتی هستید یک رسالت، تکلیف و هدفی برای شما معلوم شده است، نه فقط انسان این موضوع برای تمام موجودات مثل: جمادات، گیاهان، حیوانات، انسان و هر چیزی که دارای نفس است صادق می‌باشد.
یکی از مسائلی که انسان را در ناامیدی و تاریکی غرق می‌کند، بلاتکلیفی است، یعنی؛ صبح که  از خواب  بیدار می‌شویم هیچ برنامه‌ای برای ادامه زندگی نداشته باشیم و دائماً فکر کنیم که من موجود به درد نخوری هستم و هر روز بیشتر در تاریکی فرو می‌رویم و تمام این مسائل زیر مجموعه حس ناامیدی است.
مفهوم وادی دوم یعنی امید، امید با خوش‌باوری خیلی فرق می‌کند، امید یعنی در تاریک‌ترین نقطه و بدترین وضعیت که نمی‌دانید چه کاری باید انجام دهید و انگیزه‌ای ندارید   آنجا باید دست به یک کاری بزنید و شروعی دوباره داشته باشید. امید یعنی انگیزه انجام کار، حرکت، برنامه‌ریزی کردن، اولویت بندی برنامه‌های زندگی، امید انسان را احیاء و از سکون خارج می‌کند. انسان با فکر کردن به شکست‌ها، ناامید می‌شود و می‌تواند با درس گرفتن از تجربیات قبلی و آموزش صحیح به سمت امید حرکت کند.
سلام دوستان محمد تقی هستم یک مسافر
ما به خاطر راه اشتباهی که رفتیم مشکلاتی برای‌مان  به وجود آمده که این مشکلات بر روی روح و روان ما اثر گذاشته است و ما را وارد چرخه ناامیدی می‌کند؛ که من دیگر نمی‌توانم کاری انجام دهم، و چرا اصلاً آفریده شدم، اما در وادی دوم این گریزگاه را می‌بندد. در قرآن هم می‌فرماید:  آیا  انسان فکر می‌کند من آن را ترک می‌کنم ویا تنها می‌گذارم؟  ما هیچ موقع  تنها نیستیم برای خلقت ما برنامه‌ای وجود دارد و باید بدانیم که پشتیبان داریم.
باید با اعتماد به نفس و حرکت  به سوی نور و امید آغازی دوباره داشته باشیم تا به هدف خود برسیم. در این وادی می‌گوید؛ امکان ندارد موجودی یا خلقی آفریده شده باشد که از خلقت آن هدفی وجود نداشته باشد و هر کدام قرار است که یک رسالتی را انجام دهد.
خداوند وقتی انسان را آفرید به اختیار و بر سر یک دوراهی قرار داد،  راه صراط مستقیم یا ارزش‌ها که به بهشت می‌رسد و یا   راه ضد ارزش‌ها که به جهنم ختم می‌شود. حال اگر ما در تاریکی‌ها قرار داریم و ناامید هستیم کافی است به سمت نور و امید حرکت کنیم تا از آن خارج شویم.
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
انسان همیشه در زندگی بر سر یک دوراهی قرار می‌گیرد که بر اثر یک تفکر غلط باعث می‌شود یک سری مشکلات جسمی و روحی برای خودش به وجود آورد و سعی می‌کند این مشکلات را با مصرف مواد مخدر حل کند،  در این مدت این مشکلات را فراموش کرده از آنها دور می‌شود.
من  بعد از اولین مصرف فکر می‌کردم تمام مشکلاتم با مصرف مواد حل می‌شود ولی به مرور زمان از مسیر اصلی  دور شدم و مشکلات روحی و روانی من دوچندان شد، تا جایی که دیگر نمی‌توانستم آنها را تشخیص دهم و اعتماد به نفس خودم را از دست دادم احساس کردم وقت و زمان کم دارم یا زمان من تمام شده است و به این نتیجه رسیدم که دیگر قادر به حل مشکلات نیستم.
ترس تمام وجودم را فرا گرفت و در ناامیدی فرو رفتم چون نیروهای تاریکی، همیشه همدیگر را پوشش می‌دهند. اما در آخر این وادی می‌گوید: خلقت وجودی ما  آنقدر عظیم و ادامه دارد است که ما حتی به ذره‌ای از شناخت آن پی نبرده‌ایم ولی این امیدواری را بایستی داشته باشیم که (یوسف گم‌گشته باز آید به کنعان غم مخور)
سلام دوستان یحیی هستم یک مسافر
در مورد وادی دوم هر موقع که این وادی را می‌خوانم،  به یک موضوع جدید دست پیدا می‌کنم و اگر در آرامش به آن فکر کنیم، می‌بینیم آقای مهندس راه حل خیلی از مشکلات را برای ما بیان کردند ایشان  می‌فرمایند: تمام اجزای هستی و خداوند از نور است  و این آگاهی را به ما می‌دهند که همه چیز به نور باز می‌گردد.
در ابتدای وادی صحبت از نور و تاریکی می‌شود که هر کدام فرکانس مخصوص خودشان را دارند وقتی گفته می‌شود انسان بر سر دوراهی قرار می‌گیرد یعنی؛ این فرکانس در فکر، اندیشه، روح و ذهن او تولید می‌شود، که تاریکی را انتخاب کند یا به سمت روشنایی قدم بردارد و این بستگی به انرژی و تعادل شخص دارد.
پس تیجه می‌گیریم نور  می‌شود امید و تاریکی ناامیدی را در بر می‌گیرد. اگر بتوانیم به نیروی الهی یا همان خداوند تکیه کنیم و به توانایی‌های خودمان پی ببریم می‌توانیم به سمت امید و صراط مستقیم حرکت کنیم.

در آخر از راهنمای لژیون نهم و اعضای لژیون که اجازه خدمت و آموزش همجوار خود را به ما دادند، سپاسگزاریم.

تهیه گزارش و تایپ: مسافر مرتضی ل9
تنظیم و ارسال: مسافر جواد ل14

مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان