چهاردهمین جلسه از دور دوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی ارم، با استادی مسافر قنبرعلی، نگهبانی مسافر رضا و دبیری همسفر مهدی، با دستور جلسه: :وادی سوم و تاثیر آن روی من روز یکشنبه 4 خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان قنبرعلی هستم یک مسافر
از نگهبان جلسه سپاسگزارم که به من فرصت دادند که در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم
ابتدا لازم میدانم از خدمتگزاران این شعبه زیبا تشکر کنم. در فصل تابستان، این مکان وضعیتی مخروبه داشت، اما گروهی از عزیزان با از خودگذشتگی و تلاش بیوقفه، آن را به مرکزی آباد و پویا تبدیل کردند. جملهای که بر دیوار مشاهده کردم، ساکنین آباد ویرانه ها را تبدیل به آبادی میکنند.
تابستان گذشته، اینجا ویرانهای بیش نبود، اما امروز شاهد حضور خدمت گزاران هستم که با همت بلند خود، این تحول را ممکن ساختند. حتی در گرمای تابستان، بیست تا سی نفر از این عزیزان را میدیدم که پس از ساعتها کار طاقت فرسا، دور هم جمع میشدند و با صفا و صمیمیت ناهار میخوردند. همان کسانی که از صبح تا ظهر عرق میریختند، ناهارشان نیز در همان جمع صمیمی صرف میشد.
تصور میکردم در اولین حضور در اینجا احساس غربت کنم، اما به لطف حضورم در چند جلسه تابستانی و آشنایی با همان جمع ده تا بیست نفره از شعب مختلف، چنین حسی به من دست داد. گویی ریشهای محکم اینجا وجود دارد که حتی با حضور یک بار نیز حس تعلق ایجاد میکند. قدردان زحمات تمامی دستاندرکاران هستم که با مدیریت دقیق، این فضای دلنشین را پدید آوردهاند.
وادیها همچون پلهایی ارتباطی عمل میکنند تا ما مسافران بتوانیم از وضعیت کنونی به مقصد مطلوب سفر کنیم. به تعبیر آقای مهندس، این وادیها مشعلهایی فروزان در جادههای تاریک و پرپیچ و خم زندگی هستند که راه را به ما نشان میدهند.
وادی اول بر این اصل تأکید دارد که ساختارها با تفکر آغاز میشوند. به عبارت دیگر، هر عمل و تصمیمی نیازمند طرحریزی ذهنی است. حتی نوشیدن یک لیوان آب نیز ابتدا در ذهن تصور میشود، سپس به مرحله اجرا درمیآید.
وادی دوم بیان میکند که هیچ مخلوقی بیهوده آفریده نشده است. هر موجودی، حتی کوچکترین آنها، نقش و وظیفهای در نظام هستی دارد. مثال بارز آن کفشدوزک است که در کشاورزی به عنوان دشمن طبیعی آفات شناخته میشود و به حفظ تعادل اکوسیستم کمک میکند.
وادی سوم، که موضوع اصلی جلسه است، میگوید: باید دانست که هیچ موجودی به اندازه خود، به خویشتن خویش فکر نمیکند. این سه وادی نخست، همگی بر اهمیت تفکر تمرکز دارند و ما را به تأمل در مسیر زندگی فرا میخوانند.
واژه باید در این وادی، حامل بار معنایی سنگینی است، همانگونه که در قرآن کریم، إن به عنوان حرف تأکید به کار میرود. مثلاً در آیه إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ (در واقع انسان در زیان است)، تأکید شده که بدون خواست و اراده فرد، تغییر ممکن نیست. حتی اگر در میان دانشمندان و بزرگان نیز باشیم، تا زمانی که خودمان نخواهیم، به جایی نخواهیم رسید. این آگاهی و دانایی است که به ما کمک میکند تا کلید حل مشکلات را بیابیم و به اهداف خود دست یابیم.
تجربه شخصی من گواه این موضوع است. زمانی که سفر خود را آغاز کردم، با درک وادی دوم و سوم، متوجه شدم که سالها قدم به قدم در مسیر تخریب خود پیش رفته بودم. هر روز با اعمال و افکار نادرست، بنای وجودم را سستتر میکردم، تا جایی که تنها راه نجاتم، پیوستن به کنگره ۶۰ بود.
برنامه DST، که به همت آقای مهندس طراحی شده، نعمتی بزرگ برای ماست. این روش درمانی، اگرچه همواره وجود داشته، اما به همت ایشان کشف و نظام مند شده است. من نیز باید پلهپله این مسیر را طی کنم تا به آرامش و تعادل برسم.
وادی سوم به ما میآموزد که برای رسیدن به حال خوب، باید سه اصل را رعایت کنیم:
تفکر و تدبر، تلاش و کوشش،صبر و استقامت
همانگونه که ضربالمثل قدیمی میگوید: پایان شب سیه، سفید است. اما شرط رسیدن به روشنایی، خواستن است.
من نیز با الهام از این وادی، سه مثلث اساسی را برای خود ترسیم کردهام:
تخریب جسم، روان و جهانبینی در اثر اعتیاد، که با تلاش ترمیم شد.
مثلث دانایی (تجربه، آموزش و تفکر) که باید کامل شود.
مثلث چالشها (عصیان، نسیان و وسوسه) که باید پشت سر گذاشته شود.
همه اینها شدنی است، به شرطی که بخواهیم. هر کس میتواند با اراده و پشتکار، این مسیر را بپیماید.
از اینکه به صحبت های من توجه کردید از شما سپاسگزارم.

عکس: مسافر باقر
تایپ و بارگزاری: مسافر آرمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
129