به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان محمدجواد هستم یک مسافر
حدود پنج ماه سفر میکنم قبل اینکه من وارد کنگره ۶۰شوم یک آدم بی حس و حالی بودم بیش از ده سال مشروبات الکی وحشیش مصرف می کردم با کنگره قبلاً آشنا بودم چون پدرم ۱۳سال پیش درکنگره۶۰به درمان رسیده است وعمویم هم حدودا ۶سال است که درمان شده است و این عزیزان پیام کنگره رابه من می دادند، من با ناراحتی جواب هر دو عزیز را می دادم ومی گفتم مگر من مصرف کننده هستم و من را دعوت به درمان می کنید و مقاومت نشان می دادم دربرابرشان، سیگار، حشیش، مشروبات را جز مواد مخدر نمی دانستم روز به روز کارهای ضد ارزشی ام بیشتر می شد پرخاشگر و بسیار استرسی بودم و اطرافیانم را می رنجاندم.

شغل های بسیار زیادی داشتم و از این شاخه به آن شاخه می پریدم ولی الان که ۵ ماه است سفر می کنم همه چیز روز به روز خوب می شود سروقت می خوابم غذاخوردنم سروقت شده، برای درمان سیگار درگیر بودم و یکسره بابت حل سیگار به دکتر مراجعه می کردم و همیشه با یک مشت قرص به خانه بر می گشتم ولی الان آثاری از مریضی در بدنم نیست وسرحال شده ام و امید به زندگی ام بیشتر شده است.
روز به روز وسوسه به سراغم می آید، ولی با آموزش های که از راهنما عزیزم دریافت می کنم در مقابل آن ها می ایستم و هر لحظه رهایی خودم را در ذهنم تجسم می کنم و در آخر صحبت هایم از جناب مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان تشکر می کنم و از راهمنا عزیزم آقا ابوالفضل و راهنما سیگارم آقا محمد مهدی بسیارسپاس گزارم.
نگارنده : مسافر محمدجواد ل 10
تایپ: مسافر مختار ل 3
تنظیم و ارسال: مسافر یاسر ل 1
- تعداد بازدید از این مطلب :
158