دلنوشته مسافر محمود از لژیون ششم نمایندگی بیرجند

دلنوشته مسافر محمود رهجوی راهنمای محترم مسافر سعید از لژیون ششم بیرجند؛

اعتیاد به مواد مخدر این بلای خانمان‌سوز 5 سال زندگی مرا درگیر خود کرده بود. غم و رنج وجود مرا گرفته بود. روزها، ماه ها، سال ها گذشت و این اعتیاد جزو زندگی من شده بود. کم کم فهمیدم که مواد مخدر فرماندهی جسم من را به دست گرفته بطوریکه اختیارانجام کارهای ساده را ندارم و با شرط مصرف مواد می‌توانستم آن هم برای چند ساعت، کاری را انجام دهم.

تا زمانی که مواد مصرف نمی کردم قادر به انجام کاری نبودم این مسأله خیلی مرا آزرده خاطر می کرد و باعث می شد از رفتن به خیلی از مکان ها و مهمانی ها صرف نظر کنم. سال ها گذشت که یکی از دوستانم کنگره را معرفی کرد. پس از ورود به کنگره راه برایم نمایان شد. با قرار گرفتن در مسیر و فرا گرفتن آموزش و راهنمایی های راهنمای خود  متوجه مسیر اشتباه و همچنین باورهای غلط شدم. متوجه شدم که اگر قرار است کسی به من کمک کند آن شخص خود من خواهد بود. متوجه شدم که به آموزش ها کنگره بسیار نیاز دارم.

خدا را شکر می کنم که توانستم با فرمانبرداری و رعایت قوانین کنگره پس از 10 ماه و چند روز به درمان و رهایی برسم. من برای دریافت نشان رهایی و دیدن مهندس دژاکام لحظه شماری می کردم. زمانی که برای دریافت نشان رهایی در کنار مهندس ایستادم بسیار لحظه خوب و پر از آرامشی بود. انرژی مثبت فراوانی در آنجا جاری بود که به من منتقل شد.

در پایان می خواهم بگویم من خواستم و با توکل به خدا توانستم آرامش، رهایی و خوشبختی را به معنای واقعی در زندگی احساس کنم و شهد شیرینی رهایی را بچشم و تولدی تازه راجشن بگیرم. درآخر هم از بزگ مرد کنگره 60، آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان برای فراهم کردن این بستر نجات جان انسان ها از بند اعتیاد و تاریکی بسیار سپاسگزارم.

ارسال خبر: مسافر علی لژیون سوم