سلام دوستان محسن هستم یک مسافر.
نمیدانم دعای کدام عزیز در حقم مستجاب شد که امروز، بیش از یکسال است که هوای ناب کنگره را نفس میکشم.
نمیدانم حاصل کدام قدم، کدام اشک مادر، یا شاید کدام ناله ای بود که پای مرا به این مکان مقدس کشاند.
اما میدانم که یکسال و اندی است با برکت آشنایی با بزرگانی چون راهنماها و مربیان کنگره، عطر انسانیت را استشمام میکنم.
در این مدت، طعم واقعی زندگی را چشیدهام. لمس کردهام که بودن، فقط زنده بودن نیست؛ رشد کردن، دیدن، فهمیدن و دوست داشتن است.
و این مسیر، هر روز برایم تازهتر، روشنتر و امیدبخشتر میشود.
بینهایت شکرگزار خدای مهربانم که مرا به سمت این راه هدایت کرد؛ راهی که در آن نه تنها از بند اعتیاد رهایی یافتم، بلکه از اسارتهای پنهان ذهن ویرانم نیز آزاد شدم.
کنگره و جناب مهندس دژاکام، مرا از وسوسه، حرص، حسد و طمع رهانیدند؛ بندهایی که دیده نمیشوند اما روح انسان را در خفا خفه میکنند.
باشد که در این مسیر سخت و شیرین، پایدار بمانم، خدمت کنم و بیاموزم.
و حال، اجازه بدهید که از زبان دل بنویسم:
من در کنگره دوباره متولد شدم.
اولین بار که صدای یک راهنما را شنیدم، فهمیدم نجاتدهندهام آمده؛
کسی که نه نامش را میدانستم و نه حتی چهرهاش را، اما کلامش دل مرا لرزاند.
به من گفت: «بمان، بمان تا طوفان تمام شود، بمان تا بیاموزی رسم زیستن و حتی رسم مردن را، که مرگ پایان راه آدمی نیست و تولدی دیگر است»
و من ماندم...
در کنگره آموختم که سقوط، پایان راه نیست.
که میشود از دل خاکستر، ققنوسی برخیزد.
فهمیدم که من مسئول سرنوشت خویشم؛ دیگر نه خانواده، نه جامعه، نه گذشته، نه زخمها...
آری، این منم که باید برخیزم.
در کنگره کسی مرا قضاوت نکرد.
همه آنهایی که لبخند میزدند، زخمهایی شبیه زخمهای من داشتند.
همه آنهایی که مرا بغل کردند، روزی خود در خلأ تنها گریسته بودند.
کنگره یعنی آغوش.
یعنی کسی تو را بهخاطر خودت دوست دارد، نه گذشتهات.
یعنی جایی که بیقضاوت، بیمنت، نجاتت میدهند.
و امروز...
در آستانه اولین سال رهاییام،
در دل شبهای تهیِ دیروزم، فانوسهایی روشن شده است.
اکنون میدانم که درد، هدیهای بود برای رسیدن به نور.
دعا میکنم هر مسافری که دلش شکست، راهش به کنگره بیفتد.
و هر همسفری که اشک ریخت، روزی خندهاش در جلسات بدرخشد.
و هر خدمتی، هر صندلی، هر چای، بوسهای بر دستان مهندس عزیز باشد.
من اگر روزی چیزی شدم، از کنگره است.
و اگر روزی چیزی شوم، برای کنگره خواهد بود.
باشد که خداوند توفیق دهد تا چراغی باشم برای آنکه پس از من میآید.
حال خوش ارزانی تمام خوش باوران راستین
ممنون که به صحبتهای من توجه نمودید.
ارسال: مسافر حمید
ویرایش: مسافر حسام(گروه سایت نمایندگی لوئی پاستور)
- تعداد بازدید از این مطلب :
80