آموزش‌ها به من کمک کرد تا بتوانم این مسیر را تنهایی بروم

امروز که این دل‌نوشته را می‌نویسم سال‌ها است که من مهمان‌ خانه امنی هستم که زندگی دوباره به من و مسافرم بخشید. سال‌ها از حضورم در کنگره ۶۰ می‌گذرد و من هر روز با آموزش‌های ناب کنگره حالم بهتر و بهتر می‌شود، در واقع می‌توانم بگویم که در دنیای من زندگی با تمام رنج‌ها، با تمام سختی‌ها و مشکلاتش، با تمام بالا و پایین‌هایش بسیار برایم لذت‌بخش است و در دنیای من همه چیز روبه‌راه است، چون من کنگره ۶۰ را دارم که منبع علم و آگاهی راستین است و بنیانش استادی است که دنیای معرفت، عدالت و عشق است. من گذشته را برای رسیدن به جایی که هم اکنون هستم لازم می‌دانم، درست زمانی که کنگره را پیدا کردیم شش ماه که از حضور من و مسافرم در کنگره می‌گذشت، مسافرم نتوانست سفر اول خود را به پایان برساند، ولی کنگره و آموزش‌هایش به من کمک کرد تا بتوانم این مسیر را تنهایی بروم و خدا را شکر توانستم بیماری اعتیاد را آن طوری که هست، بشناسم نه آن طوری که تصور می‌کردم، چون می‌گفتم اگر مسافرم کمی اراده و غیرت داشت حتماً خودش را درمان می‌کرد و همیشه او را مسبب تمام مشکلات زندگی می‌دانستم، اما کنگره با آموزش‌هایش به من یاد داد که چگونه با شناخت واقعی اعتیاد بتوانم بال پروازی برای مسافرم شوم. اعتیاد مسافرم که باعث رنج من شده بود تبدیل به فرصتی برای رشد خودم شد.

وقتی به خود مشغول شدم توانستم ایرادات و نقاط ضعف زیادی را پیدا کنم که همه جز نیمه‌تاریک وجودم شده بود که هرگز نمی‌دیدم و فکر می‌کردم من خیلی همسر خوب و موجهی برای مسافرم هستم و به‌قول‌معروف از سرش هم زیاد هستم خدا را شکر با آموزش‌های ناب کنگره و کارکردن روی خودم توانستم مسافرم را آن طوری که بود دوست داشته باشم و سال‌ها در کنارش بمانم تا مسافرم این بار با خواست خودش بیاید و به درمان اعتیاد برسد. سال‌های متمادی من جنگیدم تا او مصرف‌کننده مواد مخدر نباشد، چقدر او را آزار دادم و با رفتن در مسیرهای اشتباه نقش مهمی در فرورفتن بیشتر او به تاریکی‌ها داشتم، خدا را شکر بعد از گذشت هشت سال با تمیزکردن اتاق‌های خانه ذهنم، مسافرم آمد و من هم طعم رهایی را چشیدم اما باتجربه‌ای که در آن سال‌ها کسب کردم دیدم که می‌شود در کنار یک فرد مصرف‌کننده مواد بود و زندگی هم کرد، چون با آموزش‌های ناب راهنماهای عزیزم یاد گرفتم برای اینکه مسافرم درمان شود باید اول از خودم شروع کنم و روی نقاط ضعف خود کار کنم تا تبدیل به یک بال پرواز واقعی شوم. آن روزها فقط به نقاط مثبت مسافرم فکر می‌کردم و می‌دیدم که الحق چقدر روشنایی در وجودش است و من هرگز آنها را ندیده بودم. خدا را شکر می‌کنم که علم ناب کنگره یک نگاه زیبا به من در مورد هر رنجی که در زندگی برایم پیش می‌آید هدیه داد و من خودم را تا ابد مدیون کنگره ۶۰ می‌دانم.

نویسنده: همسفر مانیا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون یازدهم)
رابط خبری: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون یازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مونا دبیر سایت
همسفران نمایندگی البرز کرج