دستور جلسه در مورد وادی سوم که میگوید: «باید دانست؛ هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمیکند» و تأثیر آن روی من است. شاهکلید تمام وادیها تفکر است. در این وادی نیز تفکری نهفته که انسان را از نقش قربانی بودن خارج و مسئولیتش را یادآوری میکند. هیچ انسانی برای احساس قربانی بودن ما ارزشی قائل نیست و تنها کسی که میتواند به ما کمک کند خودمان هستیم؛ برای مثال اگر مسافر یا همسفری خواسته قوی برای درمان نداشته باشد قویترین راهنماها نیز نمیتوانند برایش کاری کنند؛ بنابراین تنها ناجی خودمان هستیم. اگر خواسته نجات یافتن داریم؛ بایستی مسئولیت کارهایمان را به عهده بگیریم و در جهت اهدافمان تلاش کنیم.
در جهان هستی هیچچیزی وجود ندارد که بیکار باشد. هر موجودی در پی مسئولیت خودش است و تنها موجودی که این مسئولیت را فراموش میکند و گاهی تحت فرمان جن وجودی دستبهکارهای نامعقول میزند انسان است، آنهم بهواسطه اختیاری که خداوند به او داده است. اینکه چقدر و چگونه از این اختیار استفاده کنم به من بستگی دارد و باید بهای هر کار نیک و بدم را پرداخت کنم. اگر من امروز در شرایط سختی هستم نتیجه بذری است که درگذشته کاشتهام و اگر کمی منصفانه تفکر کنم و به درون خود بروم، دیگران را مقصر نمیدانم و شرط اول در انجام این عمل شناخت خویش و تمام صفات نیک و بدم است.
اگر بدون سانسور به خود نگاه کنم گاهی حتی در خوردن یک چای یا قهوه نمیتوانم تصمیم بگیرم که کدام را انتخاب کنم، کدام برای من مفید و کدام مضر است؟ شناختی نسبت به خود و خواستهام ندارم چه برسد به صفاتی که در صور پنهان من است. برای اینکه از ناراحتی و اضطراب خارج شوم بایستی صورتم را بهطرف نور برگردانم؛ یعنی دست از ضد ارزشها بردارم، راه ارزشها را پیش بگیرم، تزکیه و پالایش را از خودم شروع کنم. برای تغییر زندگی بیرون باید تغییرات در درون اتفاق بیفتد و هیچ انسانی از درون انسان دیگر باخبر نیست؛ حتی اگر آن انسان فرزندش باشد.
سعی در تغییر دیگران نداشته باشم و فکر نکنم که آرامش من در تغییر اطرافیانم نهفته است. در حقیقت آرامش من درون خودم است که زیر خروارها ناامیدی دفنش کردهام. برای خروج از ناامیدی حسم را تغییر میدهم، شروع به حرکت میکنم و با توکل به خداوند سعی میکنم در جهت رودخانه شنا کنم؛ چراکه وعده خداوند دروغ نیست. در کلامالله آیه ۱۸۶ سوره بقره فرموده: «و چون بندگان من از تو درباره من پرسند، [بگو]: همانا من نزدیکم، دعای دعاکننده را آنگاهکه مرا بخواند، پاسخ میدهم. پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند و به رشد و کمال برسند» این آیه نشاندهنده نزدیکی خداوند به بندگانش و پاسخگویی او به دعاهای آنان است به شرطی که بندگان به او ایمان داشته و فرمان او را بپذیرند. آنوقت زمانی که خداوند را صدا بزنم دعایم اجابت میشود و میتوانم خودم را به آن رشد و تکامل نزدیک کنم، این اتفاق زمانی میافتد که فرمانها و قوانین الهی را اجرا نمایم.
نویسنده: راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم)
ویراستاری: همسفر سوده رهجوی راهنما همسفر عذری (لژیون دهم)
ارسال همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
762