مسئله مهمی که در سفر دوم با آن برخورد می کنیم تسخیر شدن است، در سفر دوم یک چیز اجتنابناپذیر است. انسانهایی که به درجات بالای سفر دوم میرسند؛ حتماً با این موضوع روبهرو میشوند و باید آگاه باشند تا بتوانند از آن عبور نمایند. کاری که تسخیر شدن انجام میدهد درست شبیه مصرف مواد مخدر روی انسان است، یعنی همانگونه که مواد پرده و حجاب روی اندیشه و احساس ما میکشد و اجازه نمیدهد تشخیص دهیم چه اتفاقی در اطراف ما رخ می دهد، تسخیر هم همین کار را انجام میدهد و حسهای ما بسته میشود یا کاملاً معکوس عمل میکند.
مثلاً وقتی اطرافیان از روی محبت و علاقه برای ما کاری را انجام میدهند؛ ولی ما فکر میکنیم که این کارشان از روی دشمنی است. در سفر دوم هم این اتفاق میافتد؛ ولی خبری از مصرف مواد نیست، هنگامی که انسان مواد مصرف میکند هر روز میتوان پیشرفت و آثار مواد را دید و تشخیص داد؛ زیرا در آشکارا انجام میگیرد، یعنی صور آشکار هم درگیر است؛ اما در موضوع تسخیر و سفر دوم هر آنچه اتفاق میافتد در صور پنهان است و شما چیزی را مشاهده نمیکنید درست همین موضوع است که کار را سخت میکند. نیروهایی است که در سفر دوم باعث توقف انسان میگردد مانند: ترس، ناامیدی، منیت، خشم وغیره که در سفر دوم به گونهای خودشان را نمایان میسازند.
ما در سفر دوم باید یکسری چیزها را بشناسیم و آن هم سنتهای الهی است که در کلام الله گفته شده است. سنتهای ما غیرقابل تغییر هستند در داستانهایی مانند حضرت یعقوب، یونس، ابراهیم، نوح وغیره آمده است. اغلب ما از خیلی مسائل آگاهی نداریم و همین مقطعی را که در آن زندگی میکنیم را میبینیم بنابراین چهکار میکنیم؟ تلاشی را که خودمان انجام میدهیم را دائماً با تلاش دیگران مقایسه میکنیم و بعد اگر تلاشی که ما کردیم بیشتر از تلاش آنها بود و نتیجه بدتری به دست آوردیم آن وقت حسادت میکنیم.
عقل انسان قیاس میکند؛ مثال شما ۵ ساعت درس خواندید و شخص دیگری ۲ ساعت، اگر شما نمره ۲۰ بگیرید؛ پس این درست است و عقل آن را می پذیرد، حالا اگر شما ۵ ساعت درس خواندید و شخص دیگر ۲ ساعت، اگر شما قبول نشدید و آن شخص قبول شد، این را عقل جزئی نمیپذیرد، قیاس عقل جزئی، حساب دودو تا چهار تا است و حسابش درست است؛ ولی اشکالش کجای کار است؟ عقل کار خود را درست انجام میدهد؛ ولی مسئله این جا است که خیلی وقتها دادههایی که ما از آن برای قیاس کردن استفاده میکنیم ناقص است؛ زیرا ما تنها آن قسمت از تلاش دیگران را که با چشم میبینیم وارد محاسبات میکنیم و خیلی از تلاشی را که آنها میکنند را شاید اصلاً ما نبینیم یا متوجه آن نباشیم.
این موضوع در زندگی روزمره ما کاملاً خودش را نشان میدهد؛ مثلاً شوهر من روزی ۱۰ ساعت کار میکند؛ ولی آن قدر پول در میآورد؛ ولی شوهر فلانی روزی ۵ ساعت کار میکند و این همه پول درآمد دارد این قیاسها را ما هر روز تکرار میکنیم. اولاً دادهها و اطلاعات ما کاملاً غلط است؛ چون ما به طور کامل از تلاش انسانهای دیگر خبر نداریم ثانیاً ما در کنگره یاد میگیریم که حیات و زندگی تنها در این دنیا نبوده؛ اما از تولدهای قبلی و حیاتهای پیش خبر نداریم و انسانها هر کدام پیشینه دارند.
وقتی ما این قیاسها را انجام میدهیم نتیجهاش این است که: ۱- ما یک احساس نفرت و بیزاری نسبت به آن شخص پیدا میکنیم. ۲- اگر نسبت به آن شخص پیدا نکنیم یک احساس نفرت و بیزاری نسبت به خداوند پیدا میکنیم. ۳- اگر خیلی خوب باشیم از خودمان بیزار میشویم. این قیاسها بهانهای است تا نفس قدرت را به دست بگیرد، یعنی نفس اماره دنبال فرصتی میگردد، تا شرایط مناسب را به دست آورد.
منبع: سیدی قیاس
نویسنده: همسفر رویا رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر هاجر رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون اول)
ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم) خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی باباطاهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
25