باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.
برای رهایی کامل و درمان قطعی اعتیاد، بایستی بخشهای آسیبدیده بر اثر مصرف مواد مخدر در شهر وجودی انسان یعنی جسم، روان و جهانبینی را به تعادل و سلامتی برسانیم تا شهر وجودی ما از سلامت و تعادل برخوردار باشد. در قسمت جهانبینی رسیدن به تعادل منوط به بخشهای متعددی از جمله تعادل جسم، روان و از همه مهمتر یادگیری و آموزش و کسب اطلاعات و آگاهی سالم از قوانین زندگی و هستی است.
زمانی که جهانبینی ما از تعادل برخوردار است نگاه ما به زندگی و هستی و خودمان و همینطور برداشت و ادراک ما از زندگی، برداشت و درک درست و صحیحی میباشد و همه چیز را آنطور که هست و در جای خود و باارزش حقیقی خودش میبینیم. البته زمانی تعادلِ جهانبینی ما مفهوم و ارزش پیدا میکند که به صورت عملی و کاربردی نتایج آن را در زندگی خود ببینیم. به عبارتی به آنچه آموختهایم عمل کنیم؛ زیرا در غیر این صورت برای باورها هیچ ارزشی نیست. باور زمانی ارزش پیدا میکند که به آن عمل کنیم. پس باور و اعتقاد بدون عمل ارزشی ندارد. به قول اساتید و بزرگان کنگره ۶۰ قدرت و توانایی در دانستنِ تنها نیست. عمل میتواند دانستهها را زیبنده سازد تا به دل آنان که خواستار و نیازمند هستند بنشیند و به قولی دیگر علم فقط دانستن نیست بلکه به دانستهها عمل کردن، علم است.
برای رسیدن به تعادل در جهانبینی آموزش جایگاه ویژهای دارد و به همین منظور کنگره ۶۰ چهارده فصل آموزشی را در قالب ۱۴ وادی یا قانون و یا راه مطرح کرده است که درواقع علوم پایه و مبانی آموزشی کنگره ۶۰ در بخش جهانبینی است.
اکنون، مدتی است که نگهبان کنگره ۶۰، توجه ویژهای را نسبت به وادیهای کنگره معطوف داشتهاند. اگر سیدیهای ندانی ۱ و ۲ را گوش کرده باشید در آنجا نگهبان کنگره ۶۰ از جایگاه فوقالعاده مهم وادیها در ساختار آموزشی کنگره ۶۰ و درمان اعتیاد صحبت میکنند و راهنمایان میخواهند که در لژیون خود توجه بیشتری به وادیها داشته باشند. نگهبان کنگره معتقد هستند که وادیها، ستونها و پایههای آموزش جهانبینی هستند و اگر رهجو سه وادی اول را حقیقتاً بیاموزد و عمل کند، به درمان کامل خواهد رسید.
در وادی اول با موضوع بسیار مهم تفکر آشنا شدیم و آموختیم که برای ساختن یک زندگی سالم و رهایی از اعتیاد باید فکر کنیم. درست فکر کردن را قبل از هر انجامی سرلوحه کارهایمان قرار دهیم. در وادی دوم آموختیم که ما به هیچ نیستیم حتی اگر خودمان ارزشی برای خودمان قائل نباشیم. هر کدام از ما ارزش و جایگاه خاص خودمان را داریم، هر کدام از ما پتانسیل و استعدادهای منحصر به فردی داریم که برای شکوفایی آنها باید در صراط مستقیم گام نهیم.
با گذر از وادی دوم، مصرفکننده مواد مخدر بعد از تفکر و خارج شدن نسبی از احساس پوچی و ناامیدی، خود را برای حرکت آماده میکند. حرکت برای درمان اعتیاد و خروج از تاریکی، در این مقطع، او توقع دارد که دیگران به کمک او بیایند؛ زیرا میخواهد اعتیادش را درمان کند و یا به قولی ترک کند؛ حالا که میخواهد ترک کند پس همه باید به کمک او بیایند، خانواده، اطرافیان، دوستان، آشنایان و خلاصه همه باید کار و زندگیشان را رها کنند و به کمک بیایند؛ زیرا او میخواهد ترک کند. این روحیه طلب کاری و متوقع بودن و انتظار کمک از سوی دیگران، در مصرفکنندگان مواد مخدر بسیار شایع است. این روحیه و تفکر طلب کاری و طلب کار بودن، از خانواده گرفته تا دوستان و آشنایان و جامعه و حتی خداوند، تفکر بسیار منحرف، مخرب و بازدارندهای است و تا زمانی که در مصرفکننده مواد مخدر این حالت وجود دارد، به طور قطع نباید منتظر کوچکترین موفقیت و پیشرفتی در او باشیم.
وادی سوم همچون شمشیری برنده به مرکز این تفکر مخرب فرود میآید و میگوید: باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان برای خویشتن خویش فکر نمیکند.
در عبارت فوق، از کلمه باید استفاده شده است، نمیگوید خوب است یا شایسته است یا بهتر است بلکه میگوید باید دانست. این تأکید قطعی نشان از قانونی محکم و خلل ناپذیر است. این قانون در تمام سطوح زندگی ما حکم فرماست و یکی از قوانینی است که جهان ما بر پایه آن اداره میشود.
نویسنده: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون سوم)
تایپیست: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون سوم) رابط خبری
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
24