به نام قدرت مطلق الله
هر ستونی را جایگاهی باید باشد عظیم؛ به فراسوی دریا، هر آنچه را امروز برداشت میکنیم بیمنت و بیادعا؛ همان است، که خویش ذره ذره کاشتهایم؛ از آن چه کاشتیم برداشت کردیم و سالها دیگران بیایند و بدانند این جهان سلسله وار گر میجنبد از تپش دستانی است، که بیادعا میبخشند؛ ویژگی ماست که راه نور را بیابیم و بدانیم، که نور را هدیه کردن و قدر دانستن از جمله صفتهای مهربانانی است، که گل عشق کاشتهاند. جهان را گر پایدار ماند نیاز بر آنست همتی یابم که بدانم رهروانی خواهند آمد، که جان یابند و رسمی است، که بدانند جهان همگی بر سر آنست که باشیم و قدر بدانیم و بدانیم هر آنچه را که میبخشیم، فرسخها در لحظه لحظه زیستنمان جاری خواهد گشت. ما دانستیم خانهای را گر سقف باشد از وجود مهری است، که کاشتهایم و دانستهایم، با همتی که میبخشیم، بگیریم آن گردبادی را که میآید و ستونها را فلک وار میکشاند، به برهوت کویر خشک. همگی برآنیم که محافظ ستونی باشیم، که از آن نبض زیستن را یافتهایم، همه آمدهایم، که بدانیم افتخاری گر هست از همت خویشانی است، که قطره قطره جاری شده و باغستانی شده است سرسبز و شکوفههای آرامش تمام جان را برگیرد، ما دریافتهایم، که آنچه را که به ما جان بخشیده سزاوار ستایش است و این ستودن را از آنست که بدانیم و راه را ادامه دهیم تا استمرار جان را بیکران گلباران کنیم.
نویسنده: همسفر ساره رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دهم)
ویراستاری: همسفر ملیکا نگهبان سایت
ویرایش و ارسال: همسفر کلثوم دبیر سایت
همسفران نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
77