در وادی اول ياد گرفتيم كه با تفكر؛ ساختارها آغاز میشوند؛ چون خداوند به گونهای ما را خلق كرده است كه ما بايد برای زندگی خود برنامهريزی داشته باشيم و برای برنامهريزی بايد تفكركنيم. وادی دوم میگويد: كه هيچ موجودی جهت بيهودگی، قدم به حيات نگذاشته است، هيچكدام از ما بيهوده و به هیچ نيستيم؛ حتی اگر خود به هیچ خود فكر كنيم. هيچكدام از ما موجودی نیستيم كه هيچ ارزشی نداشته باشيم همانطوری كه قبلاً به خود میگفتيم كه ما هيچ كسی نيستيم؛ اما وادی سوم مرحلهای ديگر از وجود ما را نشان میدهد و میگويد: بايد دانست كه هيچ موجودی به ميزان خود انسان به خويشتن خويش فكر نمیكند.
هر كس بخواهد مسئوليتهايش، افكار و انديشههایش و حتی اشتباهاتش را تقصير ديگران بيندازد و يا بخواهد ديگران مشكلاتش را حل كنند هميشه كلاهش پسمعركه است هميشه درگير و بدبخت است. بايد بپذيرد؛ چه چيز را بايد بپذيرد؟ توانايیهايش را مسئوليت کار خودش را هيچوقت نگويد كه دست خودم نيست بايد بپذيرد كه مسئوليت همه كارهایش به عهده خود انسان است. ما با شروع زندگی در اين وادی آغازی تازه داريم؛ آغازی كه ما را به سلامتی، صلح، آرامش و آسايش میرساند.
خيلی از مطالب را بشر از طبيعت الگوبرداری میكند ما هم از طبيعت الگوبرداری کنیم و به طبيعت نگاه كنيم. از طبيعت چه چيزی را ياد میگيريم؟ مثلاً میبينيم كه يك درخت خشك در بهار به شكوفه مینشيند و بعد ميوه میدهد. هوا گرم است؛ ولی بعد از مدتی هوا خوب میشود و بعد سرد میشود، برف میبارد و غيره. وقتی به طبيعت نگاه میكنيم، میبينيم كه طبيعت چقدر در حال تغيير است و در حال خوب شدن است.
حال با تفکر و اندیشه دانستیم مشکلات دست خودمان است و باید پلهپله و به آرامی گره مشکلات خود را باز کنیم و هرگز امید را از دست ندهیم، پایان شب سیه سپید است. باید حرکت کرد، نیروهای تخریبی و بازدارنده را شناخت؛ چون آنها با الهام و القاء وارد عمل میشوند. گاهی این الهامات و القائات منفی آنچنان قوی هستند که انسان دست به خودکشی میزند و این الهامات و القائات باعث میشوند که همه چیز را رها کرده و در منجلاب تاریکیها بیشتر فرو برویم. اگر به صورت منفی به مشکلات و مسائل فکر کنیم هیچ چیز حل نمیشود و هیچ دردی از ما نمیکاهد.
همچنین با تفکر و اندیشه، درست پایههای مالی و مادی زندگی خود را مستحکم کرده و نباید اجازه داد که اسیر این مادیات شد؛ بلکه آنها را باید اسیر و گرفتار کرد تا در خدمت ما باشند. حال با وجود تفکرات، اندیشهها، پذیرش مسئولیتها، خطاها و مستحکم کردن پایههای مالی باید یک نفس عمیق کشید؛ فکر کنیم و از هیچ کس انتظاری نداشته باشیم و سربلند ایستاده و تا لحظه مرگ از تلاش خود دست برنداریم و با امید زندگی کنیم.
ما بايستی پایههای مالی خود را مستحکم کرده، با امیدواری و سربلندی تمام، به زندگی نگاه کنیم و تا جایی که میتوانیم موانع را يکی پس از دیگری از میان برداریم؛ زیرا ناامیدی جز غم و اندوه چیز دیگری برای ما به ارمغان نمیآورد، برای برداشتن موانع، عقل سلیم حکم میکند، به آرامی و به دور از هرگونه تشنج و شتابزدگی عمل کرده و نردبانی که به مرور بالا رفتهایم پلهپله پایین بیاییم. حال نتیجهای که از این وادی میتوان گرفت این است که: ۱- کلیه مسئولیت کار و زندگی خودمان را بپذیریم. ۲- سختیها را با دل و جان پذیرا باشیم. ۳- سعی کنیم با تمام توان مسائل را با تفکر حل بنمائیم. ۴- از نظر مشورتی سایر انسانهای صالح استفاده کنیم؛ ولی تصمیم نهایی را خودمان بگیریم.
منبع: سیدی وادی سوم
نویسنده: راهنما تازهواردین همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم)
رابط خبری: راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم)
ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم) خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی باباطاهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
38