به نام قدرت مطلق الله
من همسفر باحال بد و با دنیایی از ناامیدی، با کوله باری از تاریکی با قلبی پر از درد، وارد کنگره شدم؛ اما پس از درمان از نو حیات پیدا کردم، نباید فراموش کنم از کجا به کجا رسیدم.
هر نوع خدمتی که از دستم برمیآید؛ باید انجام دهم. برای استحکام پایههای مالی میتوانیم از قانون یازدهم شروع کنیم. همهٔ ما در مکانی درمان شدهایم که آموزشهای نابی را در اختیار ما گذاشتهاند.
روزهای اول برای ما آن مکان ناشناخته و پر از ترس و ابهام بود. حال که چند سال از آن روزها گذشته تازه معنی این دستور جلسه را میفهمم؛ یعنی وقتی این مکان چنین آموزشهای نابی را بدون دریافت دستمزدی در اختیار ما گذاشته، ما چگونه میتوانیم برای پیشرفت آن تلاش کنیم؟ من تمام تلاش خود را انجام دادم و توانستم در آزمون راهنمایی تازهواردین قبول شوم. در لژیون سردار شرکت کردم و دنور هم شدهام؛ ولی هنوز نتوانستم آن همه لطف و خدمتی که به من شده را جبران کنم.
خیلی سخت است جبرانکردن. من انسانهایی را دیدهام که در این مکان که از جان خود مایه گذاشتهاند. مثل دیدهبانها و راهنماهای عزیزمان. آنها وقت گرانبهای خود را که باارزشترین دارایی آنها است را در اختیار رهجویان خود قرار میدهند، بدون این که چشم داشتی داشته برای جبران داشته باشند. یادم میآید که پنج ماه سفر بودم برای حس کنجکاوی وارد لژیون سردار شدم و هیچ حس خاصی نداشتم تا اینکه روشناییها را دیدم و به منطقه امن رسیدم، تازه متوجه شدم جای درستی قدم گذاشتهام.
آقای مهندس همیشه در صحبتهایشان میگویند: که اگر شخصی که در لژیون سرداری عضو است به هر دلیلی نمیتواند تعهد خود را پرداخت کند بهراحتی میتواند عنوان کند و مبلغ پرداخت شده خود را برداشت کند، بدون اینکه کسی از او سؤالی بپرسد این؛ یعنی فکر و اندیشه درست که ریشه و بنیان برای رهجویانش در نظر گرفته است. ایشان به ما اطمینان کامل میدهد که این پولها در کجا استفاده میشود. خدا را شکر الان ۳ سالی که در کنگره هستم با عشق وارد لژیون سردار میشوم و برای سال دوم توانستم جایگاه دنوری را هم تجربه کنم تا بتوانم ذرهای از زحمات آقای مهندس را جبران کنم، هر چند که؛ باید بدانیم آقای مهندس به پول من و امثال من نیاز ندارد. این من هستم که به آقای مهندس و سیستم شگفتانگیزی که بر پا کرده است احتیاج دارم.
آقای مهندس میفرمایند: پرونده درمان اعتیاد به طور کامل برای من بسته شده است. آقای مهندس از کمکهای مالی من و شما الان برای درمان بسیاری از بیماریها استفاده میکند که خدا را شکر تا الان خیلی موفق بوده است.
کنگره نسبت به سالهای پیشین خیلی پیشرفت کرده است و خیلی از پزشکان دوست دارند که با آقای مهندس همکاری کنند؛ چون موفقیتهای آقای مهندس را بهوضوح میبینند.
کنگره 60 با دانشجویان و پزشکان در ارتباط است و روزهای جمعه در پارک لژیون دارند. امروز پزشکان با کنگره همکاری دارند و در کنگره دانشجو و تحصیل کرده داریم و به افراد تحصیل کرده بهای زیادی می دهند.
ضربالمثلی در کنگره هست که دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم و دیگران بخورند. امروز ما بیش از ۱۲۰ نمایندگی داریم و نشریات به زبانهای مختلف ترجمه شده است. این کار با همکاری من و شما امکانپذیر نبود. این دین به گردن ما است و هرکس هر طور که میتواند؛ باید خدمت کند.
این جا از روز اول خدمت میکنند به همه کسانی که وارد کنگره میشوند و با آغوش باز ما را میپذیرند. بهطوریکه از در شعبه خارج میشویم گویی بار سنگینی از دوش ما برداشتهاند.
چه راهنما، مرزبان، رهجو، همسفر، چه مسافر و همهٔ افرادی که وارد کنگره میشوند همه؛ باید در تقویت پایههای علمی کمک نماییم، سی دی گوش دهیم و حرکت کنیم که همه برای رشد ما است نباید مثل مرداب باشیم. امیدوارم همهٔ ما قدر این سیستم را بدانیم و تغییر کنیم.
آقای مهندس با اعتقاد و محکم، خود و خانوادهاش در اختیار کنگره بودهاند پس ما هم؛ باید بخواهیم که جبران کنیم. همیشه سعادت حضور در کنگره را نداریم و کاری که کنگره برای ما کرد ما هیچوقت نمیتوانیم جبران کنیم.
نویسنده: همسفر امالبنین رهجوی راهنما همسفر آزاده (لژیون یکم)
ویرایش، ویراستاری و ارسال: نگهبان سایت، همسفر فاطمه رهجوی همسفر صبحگل (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی قائمشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
44