استحکام مالی و علمی را باید از درون خودم شروع کنم

جلسه پنجم از دوره سی‌ و هشتم سری کارگاه‌های آموزشی، عمومی کنگره۶۰ نمایندگی شیخ‌بهایی اصفهان‌ با استادی ایجنت مسافر آرش، نگهبانی مسافر ابوالفضل و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه «در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره، من چه کرده‌ام؟» پنجشنبه ۱ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار نمود.

• خلاصه سخنان استاد:
• سلام دوستان آرش هستم یک مسافر
• خدا را شکر که بار دیگر در این جایگاه هستم تا در خدمت شما عزیزان باشم و آموزش بگیرم. روز چهارشنبه قرار بود جشن هفته‌ دیده‌بان را در شعبه برگزار کنیم؛ اما به دلایلی این امر میسر نشد و به هفته‌ آینده موکول شد. به همین دلیل امروز در خدمت شما هستم تا در مورد دستور جلسه صحبت کنیم.
• در مورد دستور جلسه اگر بخواهم صحبت کنم به نظر من بهتر است مشارکت‌ها در قالب مقایسه‌ قبل و بعد هر شخص باشد؛ چرا که هم یک یادآوری برای خود فرد است و هم می‌تواند تجربه‌ای ارزشمند برای دیگران باشد. دستور جلسه با عنوان «در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره، من چه کرده‌ام؟» این فرصت را فراهم می‌کند تا اول از خودمان بپرسیم، کنگره برای ما چه کرده؟ بعد بررسی کنیم ما برای کنگره چه کرده‌ایم؟
• راستش را بخواهید، هر چه فکر کردم نتوانستم خودم را قانع کنم که کار خاصی برای کنگره انجام داده‌ام. چیزی به یاد نمی‌آورم که جبران زحمات و خدماتی باشد که کنگره برای استحکام پایه‌های مالی و علمی‌ من انجام داده است.
• من پیش از ورود به کنگره حتی معنی واژه‌ استحکام را نمی‌دانستم! نمی‌دانستم زندگی چیست! کنگره به من قدرتی داد که با زبان نمی‌شود آن را توصیف کرد. روز اولی که به کنگره آمدم، تنها قصد داشتم شخصی را پیاده کنم و برگردم. با منیّتی زیاد آمده بودم و هنوز هم در حال مبارزه با منیّتم هستم. در ذهنم می‌گفتم: من که اعتیاد ندارم و اعتیاد را فقط به کسی نسبت می‌دادم که کارتن‌ خواب کنار خیابان است.
• هیچ چیز از جهان‌بینی نمی‌دانستم؛ نقش انسان را نمی‌شناختم. با صور پنهان، منیّت، جسم، نفس و دیگر مفاهیم آشنا نبودم؛ اما کم‌کم یاد گرفتم، قدم ‌به‌ قدم جلو آمدم تا بتوانم ابتدا در درون خودم استحکام ایجاد کنم و سپس آن را به خانواده‌ام منتقل کنم.
• روزی که اعلام سرداری کردم، شاید همان پرداخت ۶ میلیون تومان برایم بسیار سخت بود؛ اما امروز با نگاهی به گذشته، می‌فهمم که هرچه داده‌ام در برابر آنچه دریافت کرده‌ام بسیار ناچیز بوده است. آن زمان نگاه جهان‌بینی نداشتم. بعضی از افراد می‌گفتند: ما ۶ میلیون را اهدا کردیم و سریعاً چند برابرش جبران شد، با خودم گفتم مگر امکان دارد؛ ولی زمانی که سرداری خود را پرداخت نمودم به توانایی پرداخت دنوری رسیدم. بعد از آن اعلام پهلوانی کردم و به عینه دیدم بخشیدن چه معجزه‌ای ایجاد می‌کند. هر چقدر پرداخت می‌کنی به تو برمی‌گردد، شاید اولین مبلغی که پرداخت نمودم برایم خیلی سخت بود؛ اما مابقی با قدرت و راحت انجام شد. در مسائل معنوی نیز هر چقدر نوشتم و آموزش گرفتم متوجه شدم حال روحی خودم خیلی بهتر می‌شود. همین الان که راهنما هستم و به چندین نفر آموزش می‌دهم، باز خودم نیز آموزش می‌گیرم و سی‌دی می‌نویسم. این تجربیات را در اختیار آن دسته از دوستان قرار می‌دهم که با خود می‌گویند چه موضوعی است که آرش از روز اول ورود به کنگره۶۰ تا به امروز اینقدر تغییرات داشته است؟ تک تک ما باید برای استحکام پایه‌های مالی و معنوی کنگره۶۰ قدم برداریم. چرا که هیچ کجای دنیا، شما جایی را پیدا نمی‌کنید که هر چقدر کمک کنید چند برابرش به صورت مادی و معنوی به شما بازگردد. دقیقاً مثل زمانی است که شما نماز می‌خوانی یا روزه می‌گیری و فکر می‌کنی برای خدا این کار را انجام می‌دهی؛ ولی علم اتوفاژی ثابت کرده است که روزه برای بدن خودمان مفید است و اگر ثوابی دارد از لطف خداوند است. داستان کنگره۶۰ نیز دقیقاً همین طور است. هر کمکی که به کنگره۶۰ می‌کنید هزار برابر آن به شما باز می‌گردد زیرا قدردان هستید.
• افرادی که از ظهر تا کنون آمده‌اند اینجا و چنین مکانی را مهیا کرده‌اند که شخصی بتواند به همراه خانواده‌اش بیاید، درمان شود، لذت ببرد، بدون آنکه کسی به او بی‌احترامی کند. بار دیگر ساختاری شکل می‌گیرد که فرد و خانواده‌اش استحکام قدرتمندی پیدا می‌کنند. چقدر در کنار هم لذت می‌برند. چه استحکامی کنگره به ما داده، چه قدرتی کنگره به ما بخشیده، چقدر خانواده‌هایمان قدرتمند شده‌اند، چقدر پیش‌تر به خانواده‌هایمان آسیب می‌رساندیم بدون آنکه متوجه شویم؛ به این دلیل که علم کنگره را در اختیار نداشتیم. اکنون که علم آن را پیدا کرده‌ایم، چقدر در کنار هم راحت و با عشق زندگی می‌کنیم.
• اگر اکنون هر یک از ما اینجا حضور دارد و زیر این کولر، زیر این نور و با نظمی خاص نشسته است؛ مدیون کسانی هستیم که پیش‌تر کاشته‌اند تا ما بهره‌مند شویم و ما نیز باید برای دیگران بکاریم.
• داستان این دستور جلسه دقیقاً همین است. اگر اکنون به همراه خانواده‌هایمان به زیباترین شکل در حال درمان هستیم و حال خوشی پیدا کرده‌ایم باید این را برای دیگران نیز بخواهیم و اگر این موضوع را درک کنیم، جهان هستی به هر نحوی ما را یاری خواهد کرد و این نیکی به خودمان بازخواهد گشت.

• تایپ: مسافر علی (لژیون۱۰)، مسافر محمد (لژیون۸)، مسافر مهدی (لژیون۲۰)، مسافر رضا (لژیون۱۶)
• ویراستار: مسافر مهدی (لژیون۱۶)، مسافر امیر (لژیون۱۰)
• سیستم صوتی و دیتا‌شو: همسفر کسری، مسافر محمد (لژیون۱۹)
• مرزبان خبری: مسافر میلاد (لژیون۱۹)
• تهیه و ارسال: مسافر حمزه