خدمت در کنگره خدمت به خودم است

سیزدهمین جلسه از دور بیست و سوم کارگاه‌های آموزشی، خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی اسلامشهر با استادی مسافر محمود نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر محسن با دستورجلسه "در استحکام پایه‌های علمی و مالی کنگره من چه کرده‌ام؟ " چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

 خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفته‌ام تا آموزش بگیرم و خدمت کنم، همچنین از بنیان کنگره۶۰ برای این بستر ارزشمند متشکرم؛ از ایجنت محترم، گروه مرزبانی، نگهبان جلسه، دبیر و راهنمای خود سپاس‌گزارم که به بنده اجازه خدمت‌گذاری دادند. سال گذشته در ابتدای ورود ذهنیت من این بود که نهایتاً بعد از یک ماه، بهانه مناسبی برای عدم حضور در کنگره پیدا کنم، زیرا به اصرار یکی از نزدیکان بود که به کنگره می‌آمدم. اما امروز خداوند را شکر می‌کنم که ورود من به کنگره میسر شد، زیرا آموزش‌های زیادی در این یک سال گرفته‌ام، به عنوان مثال یادگرفتم که در مقابل نواقص درونی و رفتاری من، اعتیاد فقط یک بازی ساده است و تنها بهانه‌ای بود تا وارد کنگره شوم و آدرس خود را پیدا کنم. در دوران مصرف، هر روز ساعت ۲ بعد از ظهر از خواب بیدار می‌شدم و قبل از هر کاری ناگزیر، به فکر فراهم کردن شرایط مصرف مواد مخدر بودم و به غیر از زمانی که برای مصرف خود صرف می‌کردم، همچنین باقی زمان من در روز، به خدمات دادن برای مصرف مواد ۲ یا ۳ گروه مختلف از دوستانم در ساعات مختلف کاری، هدر می‌شد! معمولاً تا ساعت ۴ صبح بیدار بودم و کنترل زندگی خود را از دست داده بودم. من از مصرف مواد خسته نشده بودم بلکه اتلاف وقت و از دست دادن زمان با ارزش، موجب خستگی من شده بود، خانواده خود را به لحاظ مالی تامین می‌کردم، اما حضور و انرژی من در خانه بسیار کم رنگ شده بود. 

پس از حدود سه ماه که دریافت احساس من قوی‌تر شده بود، تازه متوجه شدم که همسر و فرزندم کجا رفته و چه کار می‌کنند! به دلیل رشد ضد ارزش‌ها و تاریکی در وجود من، حتی فعالیت‌های روزانه خانواده را نمی‌دیدم که همسرم هر روز برای رسیدگی به مادر بیمارش به منزل ایشان می‌رود ویا فرزندم درچه رشته ورزشی فعالیت می‌کند. به وسیله مصرف مواد مخدر، به همسرم، فرزندم، پدر و مادرم، حتی به برادرم آسیب می‌زدم، به عنوان مثال باعث از بین رفتن ۳ باب مغازه شدم که حق خانواده‌ام بود. فقط به دنبال شرایطی برای مصرف مواد مخدر و اتلاف وقت بودم! در رابطه با دستور جلسه استحکام پایه‌های مالی و علمی، آقای مهندس با وجود ابداع روش dst، ساخت فرمول شربت ot، تولید d.sap، احداث دانشگاه و هزاران خدمت علمی و مالی دیگر همچنان بر این باورند که برای کنگره قدمی برنداشته‌اند و بدهکار آن محسوب می‌شوند، با این حساب تکلیف من مشخص است که چقدر باید خدمت خالصانه انجام دهم.

مدتی پیش که در جلسه سردار در خدمت آقای زرکش بودم از ایشان شنیدم که حضور و خدمت من در کنگره فقط برای خود من است، زیرا کنگره به دارایی، زمان و یا حضور من هیچ احتیاجی ندارد بلکه این من می‌باشم که به حضور داشتن و خدمت کردن در کنگره نیازمندم. من شخصاً در رابطه با عملکرد خودم به لحاظ خدمت مالی ضعیف عمل کرده‌ام و باور دارم که باید بیش از پیش خدمت مالی انجام نموده و کم کاری سفر اول را جبران کنم. هنوز ضد ارزش‌های زیادی را در وجود خود می‌بینم که تخریب آنها از مواد مخدر بسیار فراتر است، ضد ارزش‌هایی همچون دروغ، حسادت، پرخوری بی‌رویه و خصوصیات منفی دیگر که امیدوارم با آموزش‌های بی‌نقص کنگره بتوانم آنها را برطرف کنم، به گفته آقای مهندس تغییرات ذره ذره ایجاد شده و به مرور تغییرات اساسی اتفاق می‌افتد. باز هم شکر خداوند را به جا می‌آورم که مسیر کنگره برای من نمایان شد و سعادت حضور در شعبه اسلامشهر را به عنوان خدمت‌گذار دارم و امیدوارم بتوانم زندگی خود را نظم ببخشم و خدمت‌گذار باقی بمانم، زیرا حال خوبی که امروز دارم مدیون کنگره ۶۰، جناب آقای مهندس و آموزش‌های ایشان هستم. از این‌که به صحبت‌های بنده توجه نمودید سپاس‌گزارم.

متن وعکس: مسافر محسن

ارسال: مسافر محمد