English Version
This Site Is Available In English

باوری راستین

باوری راستین

یادم نمی‌آید اولین باری که فهمیدم مسافرم دچار اعتیاد شده بود چه زمانی بود؟ اما خوب یادم است وقتی فهمیدم دنیا روی سرم خراب شد؛ صدای شکسته شدن خودم را با تمام وجود حس کردم و شنیدم. هیچ‌وقت نتوانستم راجع‌ به این موضوع با کسی صحبت کنم؛ چون شکسته بودم و نمی‌خواستم کسی از شکستنم بویی ببرد. تنها کس من خدا بود و با او صحبت می‌کردم، نذر و نیاز می‌کردم، نمازهای طولانی و قرآن می‌خواندم، می‌خواستم که خداوند مسافرم را نجات دهد و بساط اعتیاد از خانه‌ ما جمع شود. بعد از مدتی که خودش هم خسته شده‌ بود به دنبال ترک اعتیاد پیش پزشک، روانشناس و روانپزشک می‌رفتیم. چند روزی با دارو؛ اما دوباره روز از نو روزی از نو، سر پله اول با مصرف بیشتر. فقط یادم می‌آید در گریه‌ها و دعاهایم می‌گفتم کاش مسافرم خوب بشود؛ خدایا هر کار که گفتی می‌کنم؛ اما هیچ‌وقت ناامید نبودم و همیشه نوری ته قلبم روشن بود و ندایی به من می‌گفت بالاخره این تاریکی هم به سر می‌آید و تمام می‌شود. تا این‌که خداوند راه و مسیر کنگره، این مکان امن و مقدس را به ما نشان‌ داد وارد کنگره شدیم و مسافرم درمان شد. از همان اوایل که وارد کنگره شدم با اعتقاد قلبی و باور قوی پذیرفتم که این‌جا با همه‌ جاهایی که رفته بودیم فرق دارد. همان سفر اول عضو لژیون سردار شدم وقتی پسرم فهمید گفت؛ پس کنگره هم پولی و مثل شرکت‌های هرمی است، بعد از آن صحبت گاهی سخنان و سی‌دی‌های کنگره را گوش می‌داد تا این‌که یک روز مبلغی پول به من داد و گفت؛ مادر! من هم می‌خواهم  عضو لژیون سردار کنگره باشم گفتم؛ چه شد؟ گفت؛ تحقیق کردم و دارم شما و پدرم را می‌بینم و فهمیدم، کنگره بهترین مکان نه‌ تنها برای درمان اعتیاد بلکه تمام بیماری‌های انسان را از بین می‌برد. حالا ما هر ساله خانوادگی عضو لژیون سردار می‌شویم. هر چه می‌گذرد بیشتر می‌فهمم که برای کنگره کاری نکرده‌ام، وقتی آقای مهندس بغض‌ می‌کنند و می‌گويند؛ برای کنگره کاری نکرده‌ام، من چه دارم که بگویم؟ از خداوند می‌خواهم تا بتوانم قدم‌هایم را در راه و مسیر کنگره محکم‌تر بردارم تا شاید بتوانم قطره‌‌ای از این اقيانوس بیکران باشم و در جهت سه ضلع کنگره؛ یعنی نیروی انسانی، دانش و پایه‌های مالی کنگره در حد توانم قدم بردارم. بله دوستان کنگره۶۰ هرمی است؛ اما هرمی از نوع عشق که محبت، انسانیت و عاشقی را به تمام معنا کرده است. وقتی یک مسافر  یا همسفر درمان می‌شود با تمام وجود و با عشق، دانش کنگره را که آقای مهندس در رأس آن قرار دارد و تمام دانش از وجود و تفکر ایشان نشأت گرفته است را دریافت می‌کند تا در این هرم نقش داشته باشد و بتواند منتشر‌کننده این دانش باشد. یک راهنما می‌تواند چندین نفر یا شاید بالای صد نفر را به رهایی و درمان برساند و این می‌شود هرم کنگره یا این‌که با بخشیدن قسمتی از مال خود در جهت محکم کردن پایه‌های مالی کنگره قدم برمی‌دارد. خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار.

نگارش: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)
گرد‌آوری: رابط خبری همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر سلیمه (لژیون ‌‌چهارم)
ویراستاری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سلیمه (لژیون ‌‌چهارم)
ارسال: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون‌ سوم)
همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .