English Version
This Site Is Available In English

سیگار، خنجری بی‌رحمانه

سیگار، خنجری بی‌رحمانه

 دوست داشتم دلنوشته خود را این‌گونه آغاز کنم: «هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم». اوایل مصرف تفریحی سیگار و قلیان هیچ‌وقت‌ فکر نمی‌کردم که درگیر شوم و مصرف تفریحی را هیچ می‌دیدیم و فکر نمی‌کردم که پناه ناامیدی‌ها، ناملایمت‌ها و مشکلات من باشد. گوشی برای حرف‌های من که هیچ‌کس آن‌ها را نشنیده بود و سری قلیان و لبی سیگار با دود خود صحبت‌های من را نمایش و به من نشئگی و سرخوشی می‌دادند؛ ولی خنجر خود را بی‌رحمانه به جسم و روان من فرو می‌کردند. من از جمله افرادی بودم که وقتی شروع به مصرف قلیان و سیگار کردم، آن را هیچ می‌پنداشتم و می‌گفتم این که دیگر چیزی نیست مواد مخدر که نیست یک سیگار و قلیان است آن هم تفریحی هر وقت اراده کنم نیستند و هر وقت بخواهم هستند؛ اما درون ماجرا متفاوت بود. لطف خدا و راهنمایی‌های راهنماهایم باعث شد که درک کنم که اصلاً چرا باید بخواهم؟ این سؤال روزها ذهن من را به خود درگیر کرده بود و از طرفی هم ترس داشتم که اگر سیگار و قلیان نباشد چه کسی صحبت‌های من را می‌شنود؛ اگر ناراحت باشم به چه کسی پناه ببرم در واقع به‌نوعی دنبال حل مسئله نبودم و از روی ناآگاهی به‌دنبال مُسکن می‌گشتم که باعث درمان من نبود؛ زیرا مسکن موقتی و مانند ترک است؛ اما درمان تدریجی با آموزش‌های جهان‌بینی، دائمی است. شاید برایتان سوال پیش بیاید که چرا می‌گویم دائمی؟ زیرا وقتی جواب اصلی سؤالی را بدانید دیگر دنبال جواب‌های متفرقه نمی‌گردید و جواب من این بود: وقتی در هر شرایطی من نیاز به نیکوتین دارم، نمی‌توانم حرف از اراده بزنم؛ چون طبق فرمایش آقای مهندس: همه مصرف‌کنندگان اراده دارند؛ اما سیستم جسم آن‌ها تخریب شده به‌همین سبب روی روان آن‌ها هم تأثیر گذاشته است. کمبود نیکوتین در جسم من به‌صورتی خود را نمایش می‌داد که وقتی آن را کم داشتم، حتی به‌صورت تفریحی دنبال سیگار و قلیان بودم و با کلمه تفریحی پرونده مصرف خود را می‌بستم؛ در صورتی‌که سخت در اشتباه بودم و از نبود آن می‌ترسیدم که اگر می‌خواستم با اراده جوابی به خود بدهم نباید دچار ترس می‌شدم؛ بنابراین متوجه شدم که تمامی چالش‌هایی که بر سر راه ما وجود دارند و ما اسم آن را مشکل می‌گذاریم از روی ناآگاهی خودمان به‌دست آمده و وقتی شخص، آگاه باشد نوع دیدگاهش به موضوع تغییر می‌کند و دیگر مشکل نمی‌سازد.

موضوعی که بسیار از درون به من تلنگر می‌زد این بود که سیگار دروازه ورود به اعتیاد است. من نمی‌خواستم در جهان و حیات بعدی خود فردی مصرف‌کننده باشم. خوشبختانه لطف خداوند شامل حالم شد و با راهنمایی‌های راهنماهایم متوجه شدم که باید درمان کنم با درمان خود شاهد کاهش وزن و بهبود خشکی بیش از حد پوست صورتم شدم و البته بیماری تیروئیدم خیلی بهتر شد‌. با تیتر وادی دوم شروع کردم و به پایان می‌رسانم و می‌گویم:
مصرف تفریحی، هیچ نیست؛ در صورتی‌که خود کلمه هیچ درونش هزاران چرا نهفته؛ ولی ظاهراً معنای خاصی ندارد برای مثال: ما صفر را هیچ در نظر می‌گیریم؛ ولی وقتی جلو اعداد قرار می‌گیرد ارزش آن‌ها را مشخص می‌کند. به خیال ما صفر پوچ است، غافل از این‌که پر از پر است.

بیایید خود را بشکافیم. این‌که خواب می‌بینیم و توجیه می‌کنیم که فقط یک خواب بوده است، باعث نمی‌شود که پرونده خواب بسته شود؛ زیرا خواب هم جهانی دیگر و پر از راز است؛ پس با گفتن مصرف تفریحی هم هیچ پرونده‌ای بسته نمی‌شود؛ بلکه در جهان‌های دیگر هم ادامه خواهد داشت تا درمان شود؛ چون جسم به ما امانت داده شده است. خوشحالم که با آموزش‌های ناب کنگره توانستم امانت‌دار خوبی باشم.

ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر‌سایت
ارسال: همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ستارخان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .