لژیون سردار لذّت‌بخش و سرشار از آموزش است

امواج چون گردباد بر زمین فرود می‌آیند و آنچه برداشتنی باشد با خود به امانت می‌برند و این جز فرمان حاصل نمی‌گردد. پس با شما که پیمان می‌بندید در اندیشه‌ها آن باشید که از زمین برخواسته و به آن مکانی که فرمان است رهسپار شوید.

کنگره آن‌قدر جایگاه‌های خدمتی دارد که اگر حتی 10 سال هم در کنگره حضور داشته باشی، باز هم جایگاه‌هایی هست که تجربه نکرده‌ای و دوست داری در آن‌ها خدمت کنی.

یکی از این جایگاه‌ها، لژیون سردار است که سرشار از آموزش است و بسیار لذت‌بخش. در ابتدای ورود به لژیون سردار، تصور می‌کردم که با پرداختی‌ام، لطفی در حق کنگره می‌کنم و ادامه‌ حرکت کنگره به کمک من وابسته است. از بخشش و سخاوتم شاد و خوشحال بودم؛ اما پس از مدتی متوجه شدم آن‌قدر کنگره به من خدمت کرده که خدمت من به‌عنوان یک سردار، ذره‌ای کوچک از آن همه خدمت را هم جبران نمی‌کند و حال خوشم را مدیون آن هستم.

گاهی از گفتن اینکه چند تومان به لژیون سردار بخشیده‌ام، خجالت می‌کشم؛ زیرا کفه ترازوی کنگره آن‌قدر سنگین است که خدمت من به چشم نمی‌آید؛ مانند قطره‌ای در برابر اقیانوس.

اما قطره‌قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود. کمک‌های هرچند کوچک من نیز می‌توانند در این اقیانوس، تأثیری بزرگ داشته باشند؛ مانند مثالی که آقای مهندس در یکی از سی‌دی‌ها بیان کردند: «اگر در این‌سوی دنیا مگسی بال بزند، در آن‌سوی دنیا سونامی به پا خواهد شد». یا این‌که اگر دانه‌ ارزن کوچکی در زیر خروارها خاک کاشته شود، بالاخره روزی سر از خاک بیرون خواهد آورد و ما قدر و ارزش کارمان را خواهیم دید.

من عاشق آقای مهندس و ابتکارات بی‌نظیرشان هستم و بسیار خدا را شاکرم در زمانی زندگی می‌کنم که پیامبر زمانم را دیده‌ام و از آموزش‌های ناب ایشان بهره‌مند شده‌ام. چندین سال است که عضو لژیون سردار هستم و خود را فرزند کوچک کنگره می‌دانم. شهریورماه، یازدهمین سالی است که در کنگره حضور دارم و از میوه‌های پربرکت آن استفاده می‌کنم.

در زمینه‌ پایه‌های علمی کنگره، تا جایی که توانسته‌ام، تلاش کرده‌ام. دوره‌ مرزبانی پارک را گذرانده‌ام. راهنمای DST، راهنمای تغذیه‌ سالم، راهنمای ویلیام و در پارک نیز نگهبان رشته‌ لذت‌بخش ایروبیک هستم.

این‌ها را برای تفاخر نمی‌گویم، بلکه می‌گویم چون معتقدم هرکس باید زکات رهایی‌اش را بپردازد. دنیا، دنیای دادن‌ها و ستاندن‌ها است. به هر دستی که می‌گیری، باید با دست دیگر باز پس بدهی. باید به چرخه‌ تولید آن مکان کمک کنیم؛ بار نباشیم، کار باشیم.

هنوز هم جایگاه‌های زیادی هست که در آن‌ها خدمت نکرده‌ام و دوست دارم همه آن خدمت‌ها را تجربه کنم. عاشق تجربه‌ خدمت‌های بی‌دریغ و بلاعوضی هستم که رهجویان انجام می‌دهند. به امید آن روزها.

سپاسگزارم از لژیون سرشار از حال خوب سردار. ان‌شاءالله در سال آینده، بیشتر از سال گذشته خدمت مالی انجام دهم و به خودم بیشتر کمک کنم؛ زیرا کنگره به کمک من نیاز ندارد، این من هستم که نیازمند کمک کنگره‌ام.

نویسنده: راهنما همسفر مریم (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم) دبیر سایت
ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زال‌پارس