یک سالی است که در کنگره۶۰ حضور دارم؛ با دنیایی از تاریکی و ناامیدی وارد این مکان شدم، هیچ اطلاع و آگاهی نسبت به اعتیاد و درمان آن نداشتم. من یک مادر هستم؛ با دغدغههای فراوان که همیشه به فکر فرزندانش است و میخواهد بهترینها برای آنها باشد تا هیچ کمبودی نداشته باشند.
زمانی که متوجه شدم پسرم که دانشجوی مهندسی عمران بود، درگیر اعتیاد شده است، ابتدا باورش برای من بسیار سخت بود و احساس میکردم تمام غم و غصههای عالم برای من است و دنیا را بر سر خود خراب میدیدم و شاهد ذره ذره آب شدن پسرم بودم و کاری جز نذر و نیاز از دستم برنمیآمد. مدام به خدا گله و شکایت میکردم که چرا من و فرزند من، به خاطر کدام گناه، من را این چنین مجازات میکنی؟
روزبهروز ناامیدتر میشدم و هر راهی که به ذهنم میرسید برای درمان اعتیاد فرزندم امتحان کردم؛ اما نتیجهای نداشت و ناامیدتر از قبل میشدم تا اینکه با کنگره۶۰ آشنا شدم، ابتدا مقاومت میکردم که نباید به اینجا بیایم؛ اما زمانی که وارد کنگره۶۰ شدم دیدم در این مکان افراد زیادی هستند که با من همدرد میباشند، دلم شکست و اشکهایم بیاختیار شروع به باریدن کرد.
اکنون که بیش از یک سال از آمدنم به کنگره۶۰ میگذرد؛ من تازه متوجه شدهام همان خدایی که فکر میکردم من را نمیبیند، راه نجات را نیز به من نشان داده است و پذیرفتم که هیچ راهی جز تغییر افکار و رفتار خود ندارم. از خداوند میخواهم که من را کمک و یاری کند تا بتوانم در این راه عشق بورزم و امیدوارم تمام کسانی که در دام اعتیاد گرفتار شدهاند؛ با کنگره۶۰ آشنا شوند و اشک شوق رهایی از چشمانشان جاری شود.
انشاءالله مسیر سبز کنگره۶۰ برای همه انسانهایی که در تاریکی اعتیاد هستند نمایان شود و از خداوند میخواهم که تردید را از من دور کند تا به کنگره۶۰ اعتقاد و اعتماد بیشتری داشته باشم و بتوانم بال پرواز خوبی برای مسافرم باشم تا به رهایی برسد. میدانم راهی سخت در پیش دارم؛ اما امیدم به خدای مهربان است.
نویسنده: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر بهناز (لژیون چهاردهم)
ویرایش: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر بهناز (لژیون چهاردهم)
ویراستار و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بنیان مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
76