هفتمین جلسه از دوره شصت و دوم از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی خلیجفارس بوشهر با استادی مسافر پوریا، نگهبانی مسافر هدایت و دبیری مسافر احمدرضا، با دستور جلسه «در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام؟» روز یکشنبه 28 اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان پوریا هستم یک مسافر. خداقوت عرض میکنم به همه خدمتگزاران، راهنمایان، مرزبانان و همه سفر دومیهای عزیز؛ خدا را شکر میکنم که به من لطف کرده و اجازه داده تا همچنان بتوانم این مسیر را ادامه بدهم و در طی آن نواقص و اشکالات متعددی که دارم را برطرف کنم و امیدوارم خداوند کمک کند و خودم هم همت کنم و بتوانم یک درصد در این حلقه حیات جبران کنم.
خداقوت میگویم به مرزبانان عزیزی که خدمتشان به پایان رسیده و با پایان دوره فیالواقع مرزبان میشوند، امیدوارم که بهره لازم را برده باشند. ما در هر جایگاه خدمتی که هستیم تا زمانی که در آن جایگاه خدمت میکنیم ممکن است آن حس واقعی خدمت را احساس نکنیم ولی وقتی تمام میشود تازه متوجه آن جایگاه میشویم و اتفاقات خوب یا برداشتهایی که باید از آن جایگاه بکنیم اتفاق میافتد.
دستور جلسه در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام؟ همانطور که بارها جناب مهندس فرمودهاند که هنوز به کنگره بدهکارند با این همه خدماتی که ایشان در کنگره ارائه نمودند و با آن موقعیت و جایگاه در کنگره حالا ما چه میتوانیم بگوییم؟ چند مدت است که به کنگره میآیم؟ شش ماه؟ پنج سال؟ ده سال است؟ یک لحظه کلاهمان را قاضی کنیم که ما تا این لحظهای که در آن هستیم چقدر باید پول مواد و سایر چیزهای دیگر را پرداخت میکردیم که الان نمیکنیم؟! چقدر آموختی؟ چقدر مدیون علم آقای مهندس و استاد امین هستیم؟ با نگاهی کوچک درمییابیم ما فقط مصرفکننده علم آنها هستیم.
میتوانیم با الگو شدن تأثیر داشته باشیم، یعنی من سفر اولی اگر تمرکزم روی درمان باشد و تلاش کنم میتوانم یک الگوی درمان شده در کنگره باشم و اینگونه میتوانم به دیگران کمک کنم. وقتی تمام تمرکزم روی درمان نباشد، در واقع درمان خوبی اتفاق نمیافتد. وقتی خواستهات را دفن کرده باشی و فکر میکنی که میخواهی بدون خواسته درمان بشوی، در ذهن همه چیز میآید به جز درمان، به همین خاطر خیلی اوقات ما در هر جایگاهی که باشیم در جا میزنیم. در یک خواستهای میمانیم و نمیتوانیم از آن عبور کنیم بعد مابقی چیزهای درون ذهنمان را فدای آن میکنیم.
وقتی در طول سفر تحت آموزش هستیم تازه یادمان میافتد که چه کارهایی باید الان انجام بدهیم، درصورتی که ما الان تحت تأثیر دارو و آموزش کنگره هستیم و وقت برای سایر کارها را نداریم و اولویت ما باید درمان باشد و باید فقط به درمانمان فکر کنیم تا درمان بشویم.
در استحکام پایههای مالی همه ما باید سهیم باشیم تا درمان خوبی برای ما رقم بخورد، تردید نکن و به طرف نور و صراط مستقیم حرکت کن، تردید نکن که شرایط مالی تو عوض خواهد شد چونکه در مسیر روشنایی و صراط مستقیم قرار گرفتهای و وقتی شرایط مالی تو عوض بشود شرایط مالی کنگره هم تغییر میکند و خوب میشود.
چرا آقای مهندس میگوید خدمت مالی انجام بدهید؟ هدف این است که پایههای مالی تو اگر قوی بشود پولدار میشوی و برای این کار باید در مسیر ارزشهای الهی قدم برداری! دیگر کلاه سرت نمیرود و خودت هم نباید کلاه سر دیگران بگذاری! جناب مهندس میفرمایند زرنگ باش، عاقل باش، از شرایط درست استفاده بکن! کنگره میخواهد تو ثروتمند بشوی، قدرتمند بشوی و پایههای مالی خوبی داشته باشی.
در زمینه خدمت مالی شما اصلاً فکر نکنید و فقط انجام بدهید، آن وقت خواهی دید چه نتیجهای میشود. الگوها جلوی چشممان هستند، آقای مهندس به کجا رسیدهاند؟ شاگردان جناب مهندس هم دارند به آنجا میرسند؛ فقط باید باور داشته باشید.
تمام آموزشی که ما میبینیم برای این است که حالمان خوب باشد، اعصابمان آرام باشد، در خانه جر و بحث نکنیم، پایه مالیمان قوی بشود؛ حالا اگر ما داریم عجله میکنیم که بعد از شش ماه و یک سال کنگره آمدن همین الان باید همه درها باز بشود اشتباه میکنیم. اصلاً چنین چیزی ممکن نیست! همه ما باید بهای آن راههایی را که رفتهایم پرداخت کنیم.

نگارش: مسافر احمدرضا (لژیون هشتم)
ویرایش: مسافر علیاکبر (لژیون یکم)
ثبت: مسافر اسماعیل
- تعداد بازدید از این مطلب :
114