برداشت من از سی دی علم زندگی این بود، که ما باید در زندگیمان فکر میکنیم که ما از همه بهتر یا شاید بدتر هستیم ولی در واقع ما همه مشکلات خودمان را داریم وقتی از مردم دوری میکنیم نسبت به زندگی دید دیگری پیدا میکنیم ولی وقتی با مردم هم صحبت میشویم، میفهمیم که همه مثل ما مشکلاتی دارند. ما انسانها دوست داریم همیشه همه چیز خوب باشد ولی در واقع اگر همه چیز آن طور که می خواهیم باشد همه چیز یکنواخت میشود و ما آن موقع قدر دان چیزی نخواهیم بود.
اگر اتفاقات بد نباشد قدر لحظات خوب را نمیدانیم، برای مثال؛ آب و هوای متغیر کشور ما باعث شده است که جاذبههای بسیار قشنگی را داشته باشیم، اگر هوا یکنواخت باشد همه جا یک شکل میشود و زندگی هم همینطور است، بعضی اوقات در بدترین اتفاق ها بهترین اتفاقها نهفته شده است. مسئله بعدی در مورد خانواده بود که پسر از پدر الگوبرداری میکند و دختر از مادر الگو میگیرد پس رفتارهای فرزند از رفتارهای خانواده شکل میگیرد و الگو برداری میکند.
اگر میخواهیم فرزندانمان تغییر کنند باید خودمان هم آنگونه باشیم، باید فرزندانمان را در شرایط بحرانهای بزرگ درس بدهیم و آنها را با جامعه هم سو بکنیم تا کار یاد بگیرند و بتواند مستقل زندگی کنند و بدانند که زندگی چقدر مشکلات خودش را دارد و باید با آنها یاد بدهیم که با ترسهایشان روبرو شوند و با آنها چگونه مقابله کنند.
جهانبینی یعنی علم زندگی، یعنی چطور با دیگران برخورد کردن، جهانبینی یعنی دشمن را به دوست تبدیل کردن، یعنی در انتخابها چهکار کنیم، من جزوه جهانبینی را درس داده بودم ولی عملاً کاربردی نکرده بودم و وقتی عمل کردم به عمق آن پی بردم، اگر انسان علم زندگی را یاد گرفت و گذشت کرد، رستگار میشود و شرایط خوبی را پیدا میکند.
نویسنده، تایپ، ویرایش: همسفر لیلی رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون ششم )
ارسال: همسفر فرنوش رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حکیم هیدجی
- تعداد بازدید از این مطلب :
79