بنام قدرت مطلق
هفتمین جلسه از دوره اول لژیون سردار نمایندگی لواسان با استادی مسافر دنور مجتبی نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره من چه کرده ام در تاریخ 29 اردیبهشت 1404 راس ساعت آغاز بکار نمود.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر. خداوند را شکر میکنم که عضوی در کنگره 60 هستم و خداوند این توفیق را به من داد که در این جایگاه خدمت کنم. باید ازآقای مهندس حسین دژاکام تشکر بکنم که این بستر را فراهم کردند تا بتوانیم ضد ارزش هایمان را بگذاریم کنار و بتوانیم از تاریکی به طرف نور حرکت بکنیم. از نگهبان و دبیر هم سپاسگذارم که اجازه دادند در این جایگاه باشم. اگر کنگره 60 را یک دایره بزرگ در نظر بگیریم ، لژیون سردار مرکز این دایره است. حس خیلی خوبی است که انسان صفت بخشش را بتواند یاد بگیرد. خداوند تمام هستی را بر مبنی عشق آفریده و عشق را در تمام هستی دمیده است، وقتی باد درخت ها را تکان می دهد این همان عشق خداوند است.وقتی خداوند انسان را آفرید از روح خودش در او دمید و یک جنگی شروع شد با نیروی تخریبی یا ضد ارزش. ما اعتیاد را تجربه کرده ایم و جهنم واقعی را دیده ایم ، بهشت هم از دیدگاه من یک مکان نیست بلکه یک جایگاه است مانند حس آرامش که با روش درست زندگی کردن هم نواست. برای همین است که باید قدم های بزرگ تری برداشت. باید بدانیم که با کوچکترین چیز ها می شودخوبی کرد؛ اگر من نتوانم با یک کلمه کوچک دل یک نفر را بدست بیاورم و نتوانم محبت کنم و از گوهره وجودم ببخشم خیلی کار ها سخت می شود و لژیون سردار کمک می کند تا در تک تک مواقع احساس خستگی و تنهایی نکنید.مبلغ پرداختی مهم نیست حتی همان صد هزار تومن یک جایی در تقدیر انسان تاثیر می گذارد و همه بر میگردند.قبل از دوران کنگره هم که در تاریکی مطلق بودم و امروز خداوند را شکر میکنم که روشنایی ها را هم دارم می بینم و توان این را دارم تا به دیگران هم خدمت کنم و این یعنی برگزیده شدن. باید این را بدانیم که مبلغ و مقدار تعهد مهم نیست این تهد بین من و خداوند است که مهم است و آقای مهندس دژاکام هم فرمودند چه بسا شش میلیون تومن به اندازه یک پهلوانی ارزش دارد. ما انتخاب شده ایم تا آدم سابق نباشیم وتغییر بکنیم.
.jpg)
این چراغی که این جا روشن است برای سردار است اوایل ورود به بازی بخشش با خودم می گفتم من اینقدر پول می دهم و خدایا این قدر دیگر هم به من بازگردان، اما بار ها از دوش من زمانی برداشته شدند که: پولی نخواستم و احساس سبکی کردم. یعنی توقی نداشتم و بخشش بلاعوض.من در دوران مصرف حداقل ماهی سه چهار تومن مواد می خریدم که در سال می شود سی میلیون تومن. پولی که در لژیون سردار می دهیم ، فقط در نمایندگی خرج نمی شود،در صور پنهان هم خرج می شود،وقتی یک نفر در نمایندگی سفر می کند و خوب می شود،خانواده او هم خوب می شوند و کرامت انسانی فرد به او بازمیگردد.
از اینکه به صحبت های من گوش دادید از همه شما سپاسگذارم.
با احترام مسافر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
256