خلاصه سیدی روح و جن
کل برنامه جهانبینی برای شناخت انسان است. اگر انسان را بشناسیم، میتوانیم در مسیر درست حرکت کنیم. اگر روح، جن و نفس را در انسان بشناسیم؛ میتوانیم بفهمیم که چرا نباید دروغ بگوییم؟ درست است که ما با دروغ گفتن در کوتاهمدت منافعی کسب میکنیم؛ ولی در اصل اگر با دقت به آن نگاه کنیم در بلندمدت مشکلات بسیاری برای ما به همراه داشته است.
درفصل بهار و عید نوروز که فصل زایش و رویش است میبینیم که در مدت دو هفته همه طبیعت سبز و خرم میشوند. درختان پس از زمستان زنده میشوند و یک دگرگونی در طبیعت رخ میدهد انسان هم همینطور است بعد از مرگ زنده میشود. دنیا بر مبنای اضداد در حال چرخش است. چون جهان بر مبنای اضداد بنا شده است. اگر شب نباشد، روز درک نمیشود. اینجا نکته ای مهم وجود دارد و آن این است که نمیشود ذات خدا را فهمید چون فقط خداوند است که ضد آن وجود ندارد. (شیطان مخلوق خدا است.)
انسانها همه یکگونه نیستند. متفاوت هستند. سه دسته انسان وجود دارد؛ آنهایی که تسلیم امر خداوند هستند. (السابقون السابقون، اولئک المقربون) این افراد تسلیم قوانین هستند، دروغ نمیگویند، تهمت نمیزنند؛ دوم افرادیکه در تسلیم شدن تردید دارند وقتی میگوییم خداوند را نمیخواهیم، باید این را تفسیر کنیم که آیا برجهان هستی یک نیرو و قدرت حکمفرماست؟ و سوم آنهایی که میگویند هیچکدام را نمیپذیریم و اصلا خدا چیست؟ این افراد معتقد هستند ما زندگی میکنیم و با مرگ همه چیز از بین میرود، همه کارها را باید انجام داد. دروغ گویی، تهمت و...
در قرآن آمده است هر حیوانی دارای نفس است که خواستههای خودش را دارد و میتواند جان خودش را حفظ کند و اختیار ندارد؛ وقتی که به انسان میرسیم، مسئله اختیار مطرح میشود اختیار زمانی بوجود میآید که اضداد باشد و حکم انتصاب داشته باشد.
در قرآن آمده است هر انسان دو ملک دارد که کلیه کارهای انسان را زیر نظر دارند. یکگونه از انسانها میشوند انسان. یکگونه میشوند انس و جن و گونه دیگر میشوند جن جن...
نفس آن چیزی است که در ظاهر و باطن تعیین موجودیت میکند. این نفس در وجود ماست. جسم مثل ماشین است و نفس راننده آن است. دو موجود دیگر هم در بدن ما زندگی میکنند و از هنگام تولد وارد بدن ما میشوند، یکی روح است و آن پاک و منزه است؛ روح از خداوند است و انسان را به خوبی هدایت میکند، نور است. نفر دیگر به نام جن است؛ جن یعنی پنهان، جنت به معنی باغ پنهان است. جن مسئول تخریب انسان است. نفس گاهی حرف روح و گاهی حرف جن را گوش میدهد. اگر به حرف جن گوش دهید کاملا تخریب میشوید.
حال اگر انسان باشد به سمت روح میرود و اگر شک و تردید باشد، میشود انس و جن و آخری هم میشود جن جن. انسان همیشه تسلیم پروردگار است. انس و جن راهی بسیار دارد که در کره خاکی به تکامل برسد. و سومی آنانی هستند که میگویند هیچکدام را قبول نداریم؛ شاید اندکی از آنها به پایان برسند. گروه اول و دوم به فرمان میرسند و در فردوس قرار میگیرند و در مورد گروه سوم که به نیروهای تخریبی وفادارند، نبرد آنها پایانش با خداوند است.
فرق انسان با انس و ناس:
انس، انسان و ناس هر سه جسم دارند ولی جن فاقد آنهاست. ناس یعنی مردم. تفاوت انس با انسان مثل گل پخته (انسان) و گل خام (انس)است. مثلث نفس واحده از نفس، روح و جن تشکیل شده است. جن با نفس جسم را اداره میکنند و روح برای این است که با پالایش یا صیقل به تکامل برسند؛ اگر جن که تحت نیروهایی از درون و برون کنترل میشود، با ارزشهای الهی مطابقت داشته باشد، آن نفس ارزشهای واقعی را انجام میدهد و عقل جایگاه سلطان واقعی را لمس میکند و نفس مطمئنه میشود. بعد از اینکه عمر ما به پایان رسید ما به بهشت میرویم، حالا جن خوب یا بد به سراغ آدمی بیاید؛ دلیل خاصی وجود دارد و جزو حکمت الهی است. زندگی از روز الست شروع شده است، نفس خواستههای خود را دارد که به دلیل معقول برسد.
مرزبان خبری: همسفر سهیلا
نویسنده: ملیحه همسفر اکبر رهجوی راهنما همسفر زهرا لژیون (سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر نسرین لژیون (دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی شیروان
- تعداد بازدید از این مطلب :
77