ضمن عرض خوش آمد گویی از طرف نمایندگی رودکی خدمت استاد جهان بینی کنگره شصت،
گفتگویی با دیده بانی محترم آموزش، مسافر امین دژاکام تهیه گردید که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
پرسش؛
چگونه میتوان دیده شدن توسط قدرت مطلق و صور پنهان را بر دیده شدن در آشکارا ارجعیت نهاد، کمااینکه توجه طلبی در غریزه انسان نهانیده شده است؟
پاسخ؛
برای انجام این مهم بایست به آیه قرآن اشاره نمود که از جمله «یومنون بالغیب» واقع در اوایل سوره بقره استفاده میکند و می گوید: کسانی از قرآن برخورد میشوند و به رستگاری می رسند که از متقین باشند، نیکی و انفاق کنند، بخشنده اند، کسانی که عبادت میکنند، نماز و خدمت را برپا میدارند و در آخر « یومنون بالغیب » !
اگر شما، یومنون بالغیب باشید مفاهیم صور پنهان برایتان باز میشود.
اگر شما به صور پنهان اعتقاد داشته باشید متوجه میشوید که بخش اعظم مسائل در آن نهفته است. اگر شما صور پنهان را ببینید فقط بخش قابل دیدن را ملاک قرار میدهید، به مانند دیدن نوک قله ی کوه یخی که باقی آن در آب پنهان است؛ اما با دیدن صور پنهان متوجه بهش مهمتری میشویم که بسیار عظیم تر است و در این صورت « صور پنهان را ملاک قرار می دهیم » .
پس شرط آن شد که سه مورد را رعایت کنیم ، جز خدمت گذاران باشیم، بخشندگی پیشه کنیم و به صورپنهان باور داشته باشیم .
پرسش؛
چگونه یک راهنما و یا کسی که به حال خوب رسیده است میتواند حال بد یک تازه وارد را درک کند، چرا که انسان فراموش کار است و گذشته اش را به سختی به یاد میآورد ؟
پاسخ؛
درست است که انسان گذشته اش را به سختی به یاد می آورد اما اگر حس او آلوده نشده باشد این عمل به صورت خودکار اتفاق می افتد !
شما اعتیاد داشتید و از آن خارج شدید حال شخصی که گذشته شماست، پیش رویتان قرار گرفته است، اگر شما آلوده به ضد ارزش ها نشده باشید و حستان آلوده نشده باشد با دیدن شخص گذشته شما تداعی میشود و اندوه به وجود می آید و دلتان برایش می سوزد حتی ممکن هنگام صحبت با او همراه او گریه کنید به شرط اینکه آن حسی که ازش خارج شده اید آلوده نشده باشد؛ اما اگر وارد منیت، حسادت، غیبت و ... شده باشید آن حس همدردی و لمس دیگران در شما مدفون شده و پنهان می شود و گیرنده شما ضعیف شده است و در ملاقات با شخص، درکش نکنید .
اگر از داد برای لمس عشق محبت و نیکیها وجود دارند پس چرا یک انسان چند بار یک زد را تجربه میکند آیا برای لمس روشنایی یک بار تاریکی را لمس کردن کافی نیست و دلیل پر و خالی شدن چرخه ینگ و یانگ چیست ؟
دلیل پر و خالی شدن این چرخه این است که ما آن درس را به طور تمام و کمال دریافت کنیم و اگر این چرخه ادامه دارد برای این است که ا نتوانستهایم پادزهر را بسازیم و تا زمانی زهر را نوش جان خواهیم کرد تا بتوانیم پادزهر آن را بسازیم و درس را زمانی دریافت خواهیم کرد که پادزهر را اخته باشیم در غیر این صورت زهر دوباره وارد میشود و تعداد تکرارها مهم نیست شخص با مردم بدرفتاری میکند و کتک میخورد و روز بعد دوباره بدرفتاری میکند و کتک میخورد و الی آخر این چرخه تا زمانی ادامه دارد که روزی شما متوجه شوید که این حرکت ناشایست است
آیا امکان دارد که این پادزهر را استفاده کنیم و دوباره آلوده شویم ؟
در آن موضوع دیگر آلوده نخواهید شد
شما اگر واکسن حسبه یا سل را بزنید دیگر حسبه نمیگیرید ممکن است ورژن جدیدی از حسبه را بگیرید اما آنورژن را دیگر نخواهید گرفت .
پرسش؛
بر اساس معادله عملکرد در جزوه جهانبینی آیا میتوان گفت که تمام معادلات دیگر ریاضی و فیزیک، به نحوی قابل جایگزین با اعمال و افکار انسانی است و روزی خواهد رسید که انسان آگاهی را نیز مهندسی کند ؟
پاسخ؛
بله امکان پذیر است
ما توانستهایم دو معادله را مهندسی کنیم و یکی معادله عملکرد و دیگری چشمه ، برای ادامه دیگر معادلات و تبدیل آنها بایست بدانیم که کدام یک را به درستی با کدام یک مطابقت دهیم
و روزی خواهد رسید که تمامی معادلات پیچیده تبدیل به معادلات آگاهی شوند؛ چرا که تمامی قوانین ریاضیات در درون انسان وجود دارند و تا چند دهه آینده این عمل اتفاق میافتد؛ که البته بستگی به اذن قدرت مطلق نیز دارد.
پرسش؛
آیا میتوان گفت که همه انسانها روزی کلید جهانبینی را مییابند ؟
پاسخ؛
این علم متعلق به همه انسانهاست و عده ای به آن میرسند و آن را به اشتراک میگذارند، به عنوان مثال اگر فردی اقدام به درمان اعتیاد کند، بایست این علم را فرا بگیرد. شما اگر اصول مهندسی ایرودینامیک را برای پرواز رعایت نکنید، از زمین بلند نخواهید شد.
پس اگر خداوند علمی را به انسانها میدهد فقط برای این است که از آن استفاده کنند و مشکلاتشان را حل کنند و اگر شما گره داشته باشید و نتوانید و یا نخواهید که از آن علم بخصوص استفاده کنید، در جای خود خواهید ماند و پرواز نخواهید کرد. در آینده اگر کسی بخواهد که علم درمان اعتیاد را پیاده کند باید از علم مهندس استفاده کند، در غیر این صورت به جواب درست نخواهد رسید؛ چرا که بهترین و کوتاهترین راه بین دو نقطه، صراط مستقیم است و این در رابطه با مسائل و مشکلات نیز صادق است.
پرسش؛
اگر قرار است که اول ندانی را بدانیم تا بتوانیم بدانی را بدانیم، چگونه این موضوع ممکن است؛چرا که خود ندانی بینهایت است و بدانی دست نیافتنی میشود ؟
پاسخ؛
درست است که ندانیها بینهایت است اما معنی این جمله این است که ما در آن موضوع خاص باید به ندانی بپردازیم مثلاً شخص به دنبال درمان اعتیاد وارد کنگره میشود، بایست بداند که در این موضوع چیزی نمیداند تا بتواند از آموزههای کنگره ۶۰ برخوردار شود؛ پس مجوز برخورداری از آموزههای یک موضوع، پذیرفتن ندانستن آن موضوع است .
پرسش؛
توصیه شما برای کسانی که به تازگی به جایگاه راهنمایی رسیدهاند چیست ؟
پاسخ؛
دو توصیه برای شما دارم اولی اینکه، نخواهید که خودتان تمام مسائل را حل کنید و از راهنمای خود کمک بگیرید. یک راهنما باید بتواند به راهنمایی خود اقدام کند؛ صرف نظر از اینکه به افکار دیگران و نظر دیگران نسبت به این اقدام او، توجه کند.
پس او باید از راهنمای خود کمک بگیرد و اگر موضوعی در لحظه برای او مبهم است پردازش آن موضوع را باید پس از بررسی و کمک گرفتن از دیگران و دیدهبانان، به آینده موکول کند .
موضوع دیگر این است که باید مراقب دلسوزی و درد و دل رهجوهای خود باشد؛ تا مشکلات آنان را وارد دنیای خود نکند؛ از طرفی نیز فاصله خود را دور نکند که حتی حاضر نباشد به یک موضوع و یا یک درد و دل نیز گوش فرا سپارد تا این عمل منجر به داشتن رهجوهای ماشینی بیحس نشود و راز این است که تعادل بین این دو را به خوبی به دست آورد.
نگارش و تهیه؛ مسافر حسن
بارگزاری؛ مسافر حسن
با همکاری مرزبان خبری، مسافر امید
- تعداد بازدید از این مطلب :
144