English Version
This Site Is Available In English

در خدمت‌ دیده‌بانی اولویت ا‌‌ول زندگی،خدمت است

در خدمت‌ دیده‌بانی اولویت ا‌‌ول زندگی،خدمت است

جلسه دوم از دور چهارم کارگاه های اموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی امیر اراک با استادی اسیسانت دیده بان مسافر امیر،نگهبانی مسافر قاسم و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه«هفته دیده بان»در تاریخ ۱۴۰۴/۲/۲۵ در ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سخنان استاد:

سلام دوستان، امیر هستم، یک مسافر. 
ابتدا از ایجنت و گروه مرزبانی نمایندگی امیر تشکر می‌کنم که امروز به من فرصت خدمت دادند. هفته دیده‌بان را به تک‌تک اعضای کنگره ۶۰، مخصوصاً بچه‌های نمایندگی امیر اراک، تبریک می‌گویم. ان‌شاءالله جشن خوب و باشکوهی داشته باشیم. 

ما در کنگره ۶۰ چهار جشن داریم که در هر یک، از گروهی تشکر و قدردانی می‌شود: هفته‌های راهنما، همسفر، ایجنت و مرزبان، و دیده‌بان. البته کار همه در کنگره قابل تقدیر است، اما این چهار گروه هفته‌های ویژه خودشان را دارند. اگر بخواهم با مثالی بیان کنم، وقتی ساعتی را بررسی می‌کنیم، سه عقربه‌اش توجه ما را جلب می‌کند، در حالی که پشت این عقربه‌ها ده‌ها چرخ‌دنده در حال کار هستند. پس اگر ما برای این چهار گروه جشن می‌گیریم، به معنای کم‌اهمیت بودن خدمت دیگران نیست. 

در بحث درمان اعتیاد و اخیراً درمان بسیاری از بیماری‌ها که مقالات آن در حال چاپ است، کنگره ۶۰ حرف اول را می‌زند. اما علاوه بر این، در مدیریت و چارت سازمانی نیز بسیار موفق عمل می‌کند. مهندس در جایی گفتند که در هر اداره‌ای، فرد جدیدی که روی کار می‌آید معمولاً مسئول قبلی را نقد می‌کند، ولی در کنگره ۶۰ برعکس این ماجراست؛ دبیر جدید با هدیه از دبیر قبلی تقدیر می‌کند. این رسم در همه جایگاه‌های کنگره وجود دارد. ما در هر شعبه می‌بینیم که صدها مصرف‌کننده با احترام و آرامش کنار هم قرار گرفته‌اند؛ کسانی که هر یک، پیش از ورود به کنگره، می‌توانستند خانواده یا محله‌ای را دچار آشفتگی کنند. این حاصل آموزش‌ها و ساختار قدرتمند کنگره ۶۰ است. 

در مورد دیده‌بانان، نامشان گویای نقش‌شان است: آن‌ها مسائلی را می‌بینند که ما نمی‌بینیم. مثلاً تا یکی دو سال پیش، وقتی تازه‌واردی خود را معرفی می‌کرد، همه ما می‌گفتیم: «سلام، خوش آمدی!» اما مهندس و دیده‌بانان پیشنهاد دادند که «خوش آمدی» حذف شود، زیرا در ادامه راه، مشکلاتی ایجاد می‌کند که آن‌ها می‌بینند و ما نمی‌بینیم. دیده‌بانان مانند نمایندگان مجلس یک کشور هستند؛ قوانینی را تصویب می‌کنند که هدفشان بهتر و راحت‌تر کردن زندگی ماست. 

اگر بخواهم درباره سختی کار دیده‌بانان صحبت کنم، باید بگویم که هر یک از خدمت‌گذاران کنگره، در هر جایگاهی، اولویتشان کار و زندگی شخصی‌شان است و سپس کنگره؛ اما دیده‌بانی تنها جایگاهی است که اولویت اول آن، کنگره است. یعنی اگر یک دیده‌بان بخواهد برای مأموریت کنگره به بوشهر سفر کند، اما فرزندش بیمار باشد، اولویت اولش همچنان کار کنگره است.

تصور این شرایط برای ما دشوار است. یکی دیگر از سختی‌های این مسئولیت، مسافت‌های طولانی است. یادم می‌آید هفت یا هشت سال پیش که راهنمای شعبه میرداماد بودم، آقای حکیمی گفتند که تاکنون یک میلیون کیلومتر برای کنگره سفر کرده‌اند. من خودم یک بار با آقای صدیقی قصد سفر به بوشهر داشتم و چند ماه برای آن برنامه‌ریزی کردم، در حالی که دیده‌بانان هر روز در شهرهای مختلف حضور دارند.

همه این عزیزان سخت تلاش می‌کنند تا ما در راحتی، زیر باد کولر بنشینیم و آموزش بگیریم. در دوران مدرسه، شعر حماسی «گر مرد رهی میان خون باید رفت» را شنیده بودیم، اما من این را در دیده‌بانان به‌وضوح دیدم. یادم هست یک‌بار با آقای منصوری ساعت ۴ صبح به شعبه همدان رفتیم. شب گفتیم که امشب را استراحت کنیم و صبح بازگردیم، اما آقای منصوری شخصاً پشت فرمان نشست و همان شب برگشتیم تا بتوانند صبح به کارهای کنگره برسند. این یعنی دیده‌بانان چنین انرژی‌ای دارند. 

ما دو نوع تقدیر داریم: تقدیر زبانی و تقدیر عملی که با پاکت انجام می‌شود، و بسیار ارزشمند است و باید صورت گیرد. اما ماندگارترین تقدیر، خدمتی است که ما در کنگره انجام می‌دهیم. من خودم رهجویی داشتم که در روز راهنما با پاکت ده میلیونی از من تقدیر کرد که در جای خود بسیار ارزشمند بود، اما این پول خرج می‌شود؛ در حالی که خدمت‌گزار بودن، بالاترین نوع تقدیر از راهنمایان و دیده‌بانان است. 

در پایان، هفته دیده‌بان را به شما عزیزان تبریک می‌گویم. زیرا پیش از هر چیز، تک‌تک ما دیده‌بانان زندگی خودمان هستیم. امیدوارم پنجشنبه آینده جشن باشکوهی با حضور آقای حکیمی برگزار شود. 

تایپ:همسفر میلاد
عکس و تنظیم:همسفر یاسین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .