در استحکام پایه‌های مالی کنگره کوشا باشیم

در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره من چه کرده‌ام؟ هر زمان که این سؤال مطرح می‌شود؛ ناخودآگاه سؤال دومی در ذهن من نقش می‌بندد. کنگره در این سال‌ها به من چه‌ بخشیده است؟ در یک لحظه تمام آموزش‌هایی که در این سال‌ها یاور و منجی زندگی من بودند؛ در ذهنم نقش می‌بندد. اگر کنگره نبود قطعاً سال‌ها پیش زندگی ما از هم‌ پاشیده بود و حالا با طرح این سؤال که من در استحکام پایه‌های مالی کنگره چه کرده‌ام؟ می‌توانم بگویم کاری که من در مقابل این‌ همه آموزش و ‌حال خوش انجام دادم، صفر مقابل هزار است؛ امّا نمی‌شود همین‌طور دست روی دست گذاشت و هیچ کاری نکرد.

کنگره۶۰ متعلق به تک‌تک اعضای کنگره است؛ پس ما در سازندگی کنگره نقش بسیار بزرگی داریم. این سیستم به ‌همه ما زندگی و آرامش بخشیده است، حالا وظیفه من این است که نقش خود را در کنگره پیدا کنم. چه کاری باید برای کنگره انجام بدهم؟ باید یاد بگیرم در هر قسمتی از کنگره که می‌توانم خدمت کنم. به قول آقای مهندس «ما باید به این سیستم یا با درهمی، یا با قلمی، یا با خدمت‌ کردن، کمک کنیم.» کمک‌های داوطلبانه ما باعث می‌شود، کنگره روی پای خودش بایستد و به هیچ گروه و ارگانی احتیاج نداشته باشد و به خودش متّکی باشد. اگر ما در صراط مستقیم باشیم خداوند به ما کمک می‌کند.

سیستم کنگره۶۰، سیستمی است که ما را به‌ سلامتی جسم و روان رسانده است؛ پس ما باید سعی کنیم در استحکام پایه‌های مالی کنگره کوشا باشیم و از نظر خدمت هر کاری یا هر خدمتی را که می‌توانیم انجام بدهیم. بنیان کنگره می‌فرمایند: «ما اگر از دولت پول بگیریم؛ می‌شود سازمان بهزیستی، می‌شود سازمان بهداشت، حالا اگر یک امکانات یا جایی در اختیار بگذارند خوب است؛ ولی ما باید به خودمان متّکی باشيم.» هر کدام از ما باید تلاش کنیم و در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره کوشا باشیم و از نظر مالی و خدمت‌ کردن به این سیستم کوتاهی نکنیم تا کنگره۶۰ به هدف خود که جهانی‌ شدن است؛ برسد و همان‌طور که ما به درمان رسیده‌ایم، آیندگان نیز به درمان برسند.

در‌ دنیای بیرون با ورود به هر مکانی که قرار باشد کوچک‌ترین خدماتی را به ما ارائه بدهند؛ باید هزینه‌های بسیار زیادی را بپردازیم؛ امّا زمانی‌که وارد کنگره۶۰ می‌شویم تا سه جلسه با روی باز و گشوده از ما استقبال می‌کنند و ما را راهنمایی می‌کنند و به ما امید درمان و حال خوش را نوید می‌دهند؛ و همه این‌ خدمات بدون دریافت هزینه انجام می‌شود و کاملاً یک عشق و محبت بلاعوض است.

در این دستورجلسه همیشه برای خودم مرور می‌کنم تا یادم بماند که اگر هر کمک مالی به کنگره کنم‌؛ حتّی ذره‌ای از محبت کنگره به خودم را جبران نکرده‌ام؛ چرا که کنگره به من زندگی داد، آموزش داد، عشق داد و راه درست زندگی کردن را به من آموخت. هرچه دارم از آموزش‌های گرانقدر آقای مهندس و راهنمای عزیز و گرامی‌ام است؛ بنابراین من هم می‌توانم با عمل کردن به آموزش‌ها در استحکام پایه‌های مالی و تکثیر علم و دانش بی‌پایان کنگره سهیم باشم.

افرادی که در کنگره آموزش‌ها را دریافت و خدمت می‌کنند، همه تبدیل به چشمه‌هایی می‌شوند که از خودشان جوشش دارند و این خدمت کردن و بخشیدن در نهایت باز هم باعث جوشش بیشتر خودِ آنها می‌شود. چشمه جوشان بودن؛ یعنی من خودم به این درک می‌رسم که اگر از آنچه دارم، مراقبت نکنم و قدردان آن نعمت نباشم آن را از کف خواهم داد. دلیل این‌که باید پایه‌های مالی کنگره قوی باشد؛ انتشار و گسترش آموزش‌های ناب و بی‌‌پایان کنگره است تا روزی تمام این آموزش‌ها به جهانیان برسد و انسان‌ها را از بند اعتیاد و جهل رها کند.

در مورد پایه‌های علمی کنگره۶۰، نوشتارهای مختلفی مثل کتاب ۶۰درجه زیر صفر، جهانبینی، کتاب چهارده مقاله و... برای آموزش در اختیار ما‌ قرار داده شده‌ است و من از همان ابتدای سفر با درست سفر کردن، سرساعت در جلسات حضور داشتن، نوشتن سی‌دی‌ها، کاربردی کردن آموزش‌ها در زندگی و فرمانبرداری می‌توانم به کنگره کمک کنم‌؛ همچنین می‌توانم با خدمت کردن در جایگاه یک رهجوی سفر اولی گوشه‌ای از کار کنگره را بر دوش بگیرم و به بهترین شکل انجام دهم.

از این دستورجلسه نتیجه می‌گیریم که هر‌کس به سهم خودش و نسبت به جایگاهی که دارد؛ چگونه باید پاسخگو باشد؛ بنابراین من هم به سهم خودم باید در قانون یازدهم، لژیون سردار، جشن گلریزان و ... نهایت تلاشم را بکنم. هر کسی خودش می‌داند چه کمکی به کنگره کرده است. آقای مهندس بارها گفتند: «کنگره با کسی حسابی ندارد و حساب همه با کنگره صفر است»؛ ولی من باید همیشه این جمله را در ذهنم یادآوری کنم که «دیگران کاشتند و ما خوردیم، حال ما بکاریم تا دیگران بخورند.» من هم باید در حد توان مالی خودم، دِین خود را به کنگره ادا کنم. در استحکام پایه‌های مالی کنگره به این باور رسیدم که می‌توانم کاری انجام دهم و کمکی داشته باشم و وظیفه خود می‌دانم؛ چون این یک نوع خدمت است.

منبع: سایت کنگره۶۰
رابط خبری: همسفر نازنین مرزبان خبری
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم) عضو لژیون سردار
عکاس: همسفر و مسافر نیکوتین سحر رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
ویراستار: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم) عضو لژیون سردار
ارسال مطلب: همسفر نیلوفر