من خیلی چیزها را از کنگره دریافت کرده‌ام

هزار بار بابت همه‌چیز شاکر خداوند هستم؛ مخصوصاً کنگره و از این‌که من هم عضو کوچکی از کنگره هستم، واقعاً خوشحال هستم و از ته‌دلم این حرف را می‌زنم؛ شاید آن‌طور که باید باشم، نیستم؛ ولی باز خدا را شکر که راه کنگره در زندگی من باز شده است. می‌دانم چه‌قدر با افکارم چه تخریب‌هایی به خودم زده‌ام، بدون این‌که ذره‌ای توانسته باشم با این افکار پوچی که داشتم مشکلی را حل کنم. از آینده ناامید بودم ناراحتی، گریه‌ و زاری کردن، شکایت کردن و حرکت به‌طرف ضدارزش‌ها که کاری نمی‌توانستم انجام بدهم در ناامیدی و تاریکی مطلق بودم؛ هیچ دلخوشی نداشتم نعمت‌های زیادی خداوند به من داده بود؛ ولی من برای چیزهایی که نداشتم زوم کرده بودم؛ هیچ‌چیز من را خوشحال نمی‌کرد؛ شاید در ظاهر انسان آرامی بودم؛ ولی از درون اقیانوس ناآرامی بودم و یک لحظه من آرامش نداشتم و جزء فکر و اندیشه‌های بد چیز خوبی وارد مغز من نمی‌شد. با  تخریبی که به خود زده‌ام آثارش هنوز در وجود من است. به‌قول آقای مهندس شهری که ۳۰ تا ۴۰ سال بمباران شده است مگر می‌شود به‌آسانی آباد شود؛ پس زمان می‌برد. این افکار پریشان، داغان، ناامیدی، ترس و اضطراب؛ مثل موادمخدر تخریب ایجاد می‌کند چه‌بسا مخرب‌تر باشد. خود من و مشکلاتم دنیا را برای من جهنم کرده بود؛ حتی برای یک لحظه اصلاً هیچ آرامشی نداشتم.

به‌نظر من دارو، دکتر، عبادت، نذر، نیاز و  هیچ‌چیز دیگری نیست که شهر وجودی را باز‌سازی کند همین آموزش‌های ناب کنگره که قوانین خداوند است صور پنهان را آرام می‌کند که آموزش داده می‌شود با زبانی ساده و شیوا که بردل هر انسانی می‌نشیند چه‌چیز می‌تواند این‌قدر تخریب را درست کند. الآن من چه‌ کلامی برای این معجزه دارم، اگر کنگره نبود من کجا می‌رفتم؛ باید تا روزی که عمرم تمام می‌شد در جهنم درونم روزگار را می‌گذراندم و از این دنیا می‌رفتم؛ شاید بچه‌های من هم مثل من فکر می‌کردند و به انسان‌هایی مثل خودم تبدیل می‌شدند و همیشه در رنج و عذاب باشند. خدا را هزاران بار شکر شکر بابت چنین مکان مقدسی که با انسان‌های ویژه و بندگان خالص خداوند که خالصانه خدمت می‌کنند که من و امثال من از این آموزش‌ها بهره ببرند و راه درست زندگی کردن و علم زندگی کردن را یاد بگیرند. من خیلی چیزها را از کنگره دریافت کرده‌ام که قیمت ندارد همین‌که دید من عوض می‌شود و رو‌به آرامش می‌رود و از اقیانوس ناآرامی که بودم راه نجات پیدا کردم و امیدوارانه به مسائل نگاه می‌کنم چه بیان و کلمه‌ای و چه‌چیزی می‌تواند این را ادا کند. با سپاس فراوان از آقای مهندس، خانواده محترمشان و از تمام خدمتگزاران و کسانی‌که برای من زحمت کشیدند و در آینده می‌کشند باز شکر شکر شکر و قدردان همه هستم.

نویسنده و تایپ: راهنمای تازه‌واردین همسفر نهیه
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه