تا وارد عمق دل‌های همدیگر شویم

«دیده‌بانان ستون‌های کنگره هستند که بنای کنگره بر شانه‌های آن‌ها استوار خواهد بود؛ بنابراین همه ما به آن‌ها احترام می‌گذاریم.»

با توجه به هفته دیده‌بان در خدمت دیده‌بان محترم مسافر علیرضا در نمایندگی باباطاهر همدان هستیم. در ادامه گفتگویی با ایشان داشتیم که توجه شما را به آن جلب می‌کنیم.

دیده‌بان مسافر علیرضا با بیش از ۱۲ سال تخریب آنتی‌ایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ۹ ماه و ۱۵ روز با متد DST و داروی اپیوم به راهنمایی مسافر محمد صادق سفر کردند. در حال حاضر به مدت ۲۰ سال و ۵ ماه است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند.

به نظر شما چرا آقای مهندس در کنگره۶۰ هفته دیده‌بان را برگزار می‌کنند؟

در کنگره برای همه‌چیز باید زمان خودش را ببرد تا ما با علت آن آشنا شویم و در روی سطح هم شما چیز خاصی نمی‌بینید؛ باید وارد عمق شوید. ما برای ادامه حرکت نیاز داریم که به هم وصل شویم تا همدیگر را نبینیم و باهم آشنا نشویم و تا ندانیم این ساختار چگونه در حال حرکت است به نتیجه نهایی نمی‌رسیم. برای همین است که آقای مهندس هفته‌های مختلف را در نظر گرفته‌اند ازجمله مرزبان و ایجنت، راهنما و همسفر که همدیگر را می‌بینیم و از یکدیگر قدردانی می‌کنیم تا وارد عمق دل‌های همدیگر شویم‌. آدم‌ها در صور آشکار نمی‌افتند؛ ولی در صور پنهان است که می‌افتند اگر ما همدیگر را نشناسیم و به هم وصل نباشیم‌ می‌افتیم نه در آشکار، بلکه در صور پنهان برای این‌که از همدیگر حمایت کنیم این اتفاق در حال انجام است.

چه عاملی باعث گردیده که شما مدت طولانی در کنگره حضور داشته باشید؟

خواست خودم بوده است. خواستم و ماندم و دوست داشتم. شما هر کاری که ادامه‌دار باشد را انجام نمی‌دهید؛ مگر آن کار به شما لذت دهد. در کنگره وقتی هرروز خودتان را بیشتر می‌شناسید و بیشتر با ابعاد وجودی خودتان آشنا می‌شوید لذا هر روز کنگره شما را قدرتمندتر می‌کند؛ برای همین همه دوست دارند در کنگره بمانند البته حضور داشتن و در جایگاه‌های مختلف بودن ارزشمند است؛ ولی درک مطلب، مهم‌تر از آن است.

از شعباتی که زیر نظر شما فعالیت می‌کنند چه انتظاراتی دارید؟

انتظار دارم قوانین و فرمان‌ها را آن طوری که شایسته کنگره می‌باشد اجرا کنند. شعباتی که تحت فرمان مهندس حرکت نمی‌کنند ما نداریم؛ ولی بعضی شعبات بافاصله و بعضی دیگر نزدیک به‌فرمان مهندس هستند. شعباتی که نزدیک یا داخل تفکر آقای مهندس حرکت می‌کنند؛ بسیار نتایج خوبی هم دارند و به‌روز هستند؛ ولی بعضی از شعبات امکان دارد که به دیروز باشند، به دیروز بودن ارزش دیروز را به همراه خود خواهد داشت؛ ولی به‌روز بودن ارزش امروز را دارد که ما دنبال ارزش امروز در کنگره می‌گردیم که با دیروز خیلی فرق می‌کند.

آیا حضور فعال شما به زندگی شخصی‌‌تان لطمه نمی‌زند؟

خیر یک دیده‌بان یا یک خدمتگزار باید در سه ضلع حرکت کند خانه، خانواده، کار و دانشگاه که دانشگاه کنگره و کار جامعه و خانواده خودم و اهل عیالم می‌باشد. یک دیده‌بان اگر در این سه ضلع مستحکم نباشد یک دیده‌بان نیست؛ پس کسی که دیده‌بان است؛ حتماً خانواده مستحکمی دارد. شما فکر می‌کنید که وقت کم می‌آورید تازه منظم‌تر می‌شوید. من ۵ الی ۶ روز در شعبات می‌گردم، صبح‌ها و بعدازظهرها در کنگره هستم، پنج‌شنبه‌ها در شعبات حضور دارم و جمعه‌ها هم حتماً پارک طالقانی می‌روم؛ ولی دانش یا کنگره به انسان‌ها اجازه می‌دهد که اضلاع دیگرشان را درست کنند. در دنیا و کائنات، زمان، فرمان خواهد داد وقتی زمان خودت را با زمان کنگره تنظیم می‌کنید بقیه اجزا با زمان آموزش شما تنظیم خواهد شد.

آقای مهندس می‌فرمایند کائنات به شما کمک خواهد کرد. شما زمانی که برای کنگره می‌گذارید آیا کمکی دیده‌اید؟

شما فکر می‌کنید می‌آیید و به شخصی کمک می‌کنید خداوند به شما کمک می‌کند؛ این‌طور نیست؛ به‌عنوان‌مثال من پول به کسی می‌دهم و خداوند به من پول می‌دهد، این تفکر درست نیست. هستی یک ساختاری دارد. زمانی که در ساختار هستی حرکت می‌کنید جزئی از هستی می‌شوید.‌ خداوند می‌فرماید من شما را در درد و رنج آفریدم. بابت این‌که ما در نافرمانی در حال زندگی کردن هستیم. فرمان چه می‌گوید؟ می‌گوید: ببخش، محبت کن و عشق بورز؛ اما نافرمانی می‌گوید: محبت نکن، نبخش و کاری هم به کسی نداشته باش؛ این‌ها نشانه‌های نافرمانی است اصلاً ما در اذیت و آزار هستیم و به‌محض این‌که به کنگره ورود پیدا می‌کنیم و بخشش را تجربه می‌کنیم آنگاه وارد فرمان خواهیم شد و تا زمانی که در زمان زندگی می‌کنید همه‌چیز میزان خواهد شد کسی چیزی در داخل جیب تو نمی‌گذارد.

به نظر شما تقدیر و شکرگزاری شعبات از دیده‌بان چگونه باید باشد؟

بنا به دستور مهندس با پاکت باید باشد. حال من به‌عنوان یک دیده‌بان پاکت‌ها را باز می‌کنم؛ اصلاً فارغ از مبلغی که بچه‌ها در داخل آن گذاشته‌اند متوجه خواهم شد که این سفر اولی یا سفر دومی، راهنما، مرزبان یا ایجنت است. فارغ از مبلغ آن زمان زیادی را می‌گذارم تا دل نوشته‌ها را بخوانم؛ خیلی برای من شخصاً مهم است که راجع به خودم بنویسند، راجع به علیرضا، راجع به لژیون سردار که این موضوع چه تأثیر و توقعی روی من دارد که ربط بدهند خودشان را با من. در آن موقع است که لذت می‌برم متوجه می‌شوم که یک نفر این دیده‌بان را دنبال کرده است و توانستم در رفتار و کردارشان تأثیرگذار باشم.

آیا در اجرای مسئولیت خود با مهندس اختلاف‌ نظری داشته‌اید یا نه؟

شما نمی‌توانید اختلاف‌ نظری با مهندس داشته باشید. من چه کسی هستم که با آقای مهندس اختلاف‌ نظر داشته باشم. ما دیده‌بان هستیم و آقای مهندس ما را رهنمود می‌کنند و زمانی که در مورد موضوعی می‌خواهیم تصمیمی بگیریم آقای مهندس تمام وجه‌های آن را برای ما توضیح می‌دهند و ما نیز با توجه به فهم آقای مهندس تلاش می‌کنیم فهم خود را به آن نزدیک کنیم. شاید یک سؤالی از مهندس پرسیدم که نگاه من به یک موضوع از زاویه دیگری بوده و زمانی که مهندس نگاه خود را فرمودند از عمق این نگاه تعجب کردم؛ ولی فکر نمی‌کنم ما که در کنگره هستیم محلی از اِعراب در مقابل مهندس داشته باشیم.

در پایان از طرف تمامی اعضاء نمایندگی باباطاهر همدان از دیده‌بان محترم مسافر علیرضا برای فرصتی که در اختیار ما قرار دادند متشکریم و برایشان آرزوی موفقیت و سلامتی داریم.

مصاحبه‌کننده و طراح سؤال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم)
تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر سمیرا
ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باباطاهر همدان