موضوع دستور جلسه این هفته: «در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام؟» در پیام سیدی شرایط یکی از اساتید آقای مهندس میفرمایند: «باید بتوانیم تا بدانیم.» من اگر توان فراهم کردن امکانات آموزشی را داشته باشم، میتوانم در مسیر آموزش و دانایی قرار بگیرم؛ چون برای هر چیزی که بخواهم آموزش بگیرم باید بتوانم از عهده هزینههای آن بر بیایم. در کنگره۶۰ هم که هدف، درمان اعتیاد و سایر بیماریهاست، پایههای مالی و علمی اصلیترین ستونهایی است که فعالیتهای کنگره۶۰ روی آنها استوار است. از نظر مالی، کنگره۶۰ تنها مرکزی است که به هیچ کجا وابسته نیست و تمام مخارج آن توسط خود اعضاء تأمین میشود. از نظر علمی هم، علم و دانش کنگره۶۰ حاصل تلاش و تحقیقات بنیان و مؤسس کنگره۶۰ آقای مهندس میباشد.
همانطور که میدانیم در سیستم کائنات چیزی به کسی رایگان داده نمیشود؛ باید حتما ًبهای هر چیزی را بپردازم. اگر بهای آنچه به من داده شده را نپردازم، آنها از من گرفته میشود؛ زیرا یکی از قوانین هستی قانون عمل و عکسالعمل است؛ هر عملی که من انجام میدهم پاسخ آن را از سیستم روزگار دریافت خواهم کرد. «دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم تا دیگران بخورند.» اگر من در مقابل خدمات و کمکهایی که به من میشود بیتفاوت باشم، مطمئن باشم که کفران نعمت کردهام و نعمتی که به من داده شده را از دست میدهم.
من صدیقه باید فکر کنم ببینم روز اولی که وارد کنگره شدم با چه حالی وارد کنگره شدم و حالا بعد از گذشت چند سال با آموزشهایی که به رایگان آقای مهندس در اختیار من قرار دادند ببینم الآن حال من چگونه است! به برکت آموزشهای جهانبینی که نوع نگاه مرا نسبت به خودم، به مسافرم، به هستی و به همه چیز تغییر داد و کتاب زندگی مرا از نو نوشت، الآن لذت آرامش و حال خوش را باتمام وجودم حس میکنم و همین حال خوش است که باعث جوانه زدن عشق به خدمت در اعضای کنگره۶۰ میشود. همانطور که اشاره شد اگر بهای آنچه که به من داده شده است را نپردازم از من گرفته میشود. اگر من همسفر میخواهم در کنگره بیشتر بمانم باید بیشتر آموزش بگیرم و با خدمت کردن، با راهنما شدن و یا هر خدمت دیگری بهای آموزشی که میگیرم را پرداخت کنم؛ هر چه بهای بیشتری در هستی بپردازم بیشتر دریافت خواهم کرد.
وظیفه ما در کنگره آموزش گرفتن و خودسازی میباشد و در کنار آن باید به دیگران هم کمک نمائیم. اگر من علم کنگره را مانند کلید بدانم، هر دری را برای درمان باز خواهد کرد. علم کنگره برای هر دردی درمان است؛ کافی است من خواسته درمان داشته باشم و در جهت آن تلاش کنم؛ پس من باید ببینم چگونه میخواهم زکات حال خوب خودم را پرداخت نمایم؟ آیا میتوانم دین خودم را به کنگره ادا کنم؟ وقتی آقای مهندس که خودشان و خانوادهشان را وقف کنگره کردهاند و این همه خدمت علمی و مالی کردهاند؛ ولی میگویند کنگره خیلی بیشتر به ما داده است؛ زیرا حیات و زندگی را به ما داده و هیچکدام از ما نمیتوانیم بیشتر از آنچه کنگره به ما داده پرداخت نمائیم؛ پس من ببینم کجای کار قرار دارم و چگونه میخواهم با خدمت کردن زکات حال خوش خودم را پرداخت نمایم. این خدمت کردن میتواند مالی باشد، فرمانبرداری باشد، تا به رهایی برسم و راهنما شوم و یا هر خدمتی میتواند باشد.
من خودم تقریباً ۹ سال پیش با حالی خراب و دنیایی از ضد ارزشها، افکار منفی، زندگی در گذشته و آینده وارد کنگره شدم؛ اما طی این چند سال با آموزشهای جهانبینی دنیای من عوض شد و توانستم مفهوم دوست داشتن، عشق به کل هستی و درست زندگی کردن را درک کنم و خدمت کردن را چیزی جز عشق بلاعوض به انسانها نمیدانم. از سال ۹۸ تاکنون هر سال عضو لژیون سردار شدم، راهنما شدم؛ ولی هیچگاه نمیتوانم جبران کنم؛ زیرا باز خدمتی هم اگر باشد به خودم برمیگردد و خداوند سریعالحساب است. سپاس بیکران از آقای مهندس عزیز و بزرگوار و خانواده محترمشان و کلیه خدمتگزاران کنگره۶۰.
نویسنده: راهنما همسفر صدیقه (لژیون چهاردهم)
رابط خبری: همسفر مینا (ج) رهجوی راهنما همسفر صدیقه (لژیون چهاردهم)
تصویرگر: همسفر عسل رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
ارسال: راهنما همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
189