استاد امین در سیدی «علم زندگی» میفرمایند: «جهانبینی 1و2» الفبای جهانبینی است و این جزوه، زندگی من را تغییر داد. جهانبینی به ما میگوید انسانی که قدرت تفکر، توانایی و استعداد بالایی دارد نمیتواند همه مسائل را در زندگی خویش حل کند و زوایای دیگری وجود دارد. دیدگاه ما نسبت به مشکلات میتواند برای ما راهگشا باشد؛ مشکلات و رنج، الفبای یادگرفتن است؛ چراکه انسان تا زمانی که دچار مشکل نشود دنبال راه چاره نمیآید، وقتی همه چیز روی روال و منظم است هیچ وقت به حرف استادی گوش نمیدهیم؛ ولی وقتی رنجی بهوجود میآید به دنبال چاره هستیم، دنبال استاد میگردیم و حرف شنوی پیدا میکنیم. انسان رنج دیده گوش شنوا دارد و پذیرش را یاد میگیرد و آن پذیرش و حرف شنوی باعث تغییرات و کسب دانش میشود؛ اما در ادامه باید بدانیم که نباید فراموشکار باشیم؛ زیرا اگر فراموش کنیم دوباره به تاریکی باز میگردیم. خواجه عبدالله انصاری میگوید: «من چه میدانستم که مادر شادیها رنج است» و رشد انسان بستگی به شیوه تفسیر کردن رنج دارد.
استاد امین دژاکام در ادامه فرمودند: دلیل اینکه از بودن در جمع لذت نمیبریم، وجود منیت است و زندگی و لذت بردن در جمع زمانی به وجود میآید که منیت کنار برود و خودمان را مانند بقیه بدانیم؛ درست است که انسانها با هم متفاوت هستند ولی در ذات برابرند. این که هر چیزی که در دیگران به وجود آوریم در خود ما به وجود میآید؛ اگر من در دیگران ترس و ناامیدی به وجود آورم به مرور در من ترس و ناامیدی ایجاد میشود و اگر در دیگران احساس آرامش، امنیت و شادی به وجود آورم در من نیز بازتابش به وجود میآید. نکتهای دیگر که در جهانبینی وجود دارد این است که هر چیزی در جهان بیرون هست، در جهان درون نیز وجود دارد فقط باید بگردیم و پیدا کنیم؛ همچنین تفکر قدرت مطلق حل نیست باید آموزش ببینیم و تجربه کسب کنیم؛ باید شاگردی کرده و اطاعت کنیم، باید سختی و رنج را متحمل شویم تا بفهمیم وجود رنج و سختی باعث به وجود آمدن فهم در انسان میشود؛ زیرا اگر زندگی مرتب، ایده آل و تحت کنترل باشد تغییری در حس ما به وجود نمیآید و زندگی بیمزه میشود؛ مانند میوههای استوایی که چون نوسان دما و رطوبت در استوا پایین است و شرایط تقریبا همیشه مساعد است میوهها طعم و مزهای ندارند ولی در ایران با وجود نوسانات دما، رطوبت و شرایط اقلیمی متفاوت، میوههایی خوشمزه و با عطر و طعم عالی به ثمر مینشیند. اگر به این آگاهی رسیدیم دیگر نمیخواهیم همه چیز را تحت کنترل خود در بیاوریم؛ چون این حالت سکون، خاصیت نیروهای منفی است؛ چون دوست ندارند فهم در انسان به وجود آید و ما تبدیل به فردی ضعیف و تک بعدی میشویم. اما حرکت، با جهان و آفرینش همراه است؛ زیرا نیروهای الهی حرکت را و نیروهای منفی، سکون را به وجود میآورند.
فلسفه سختی این است که اگر انسان از تلاش، حرکت و سختی بیزار باشد؛ چه بخواهد و چه نخواهد به تاریکیها نزدیک میگردد و این قدر این کار ظریف انجام میشود که اصلا متوجه نمیشود. فلسفه تنبیه درکلام الله نیز همین بیدار شدن فهم است؛ چون اگر انسانی در تاریکی در حرکت باشد کالبدش بیت حشرات میشود و نیروهای تاریکی وارد آن کالبد میگردند و تنبیه برای آن است که این نیروها از کالبد انسان بیرون بیایند. جهان بینی یعنی انتخاب درست؛ اگر شکست خوردی دوباره بایستی، اگر به خواری و خفت رسیدی آن را از بین ببری؛ بلند شوی و خودت را رشد دهی؛ و جهان بینی یعنی به حرف راهنما گوش دهی و چشم بگویی؛ اگر این گونه شد، جهان بینی را کاربردی کردهای. در آخر فرمودند: فرزندان را تک بعدی آموزش ندهیم؛ پدر و مادر حکم معلم و راهنما را باید برای فرزند داشته باشند نه اینکه خدمتگزار باشند. فرزندان باید خدمت کردن و درس زندگی را از پدر و مادر یاد بگیرند؛ طبق کتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» والدین باید علم، هنر و کتاب خداوند را به فرزندان خود آموزش دهند. نیروی جن با راحت طلبی و نیروی روح با حرکت و تلاش همراه است. امیدوارم بتوانیم در زندگی متعادل شویم و از آن لذت ببریم .
منبع: سیدی «علم زندگی»
نویسنده: راهنما همسفر راضیه (لژیون یکم)
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون یکم)
ویراستاری: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هفدهم)
ارسال: همسفر عالیه خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی شیخ بهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
260