English Version
This Site Is Available In English

دیده‌بان زندگی خودتان باشید

دیده‌بان زندگی خودتان باشید

دهمین جلسه از دوره شصت‌و‌سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شادآباد به استادی اسیستانت مالی همسفر صبا، نگهبانی همسفر صغری و دبیری همسفر اقدس با دستور جلسه «هفته دیده‌بان» روز سه‌شنبه ۲۳ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به‌ کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را سپاسگزارم که در تقدیر من و شما قرار داد که امروز در کنگره‌۶۰ حضور داشته باشیم؛ ان‌شاءالله که به برکت این جشن، رحمت بیشتری را از خداوند دریافت کنیم و همه ما به‌واسطه حضورمان و آموزش‌هایی که در این جشن می‌گیریم، تقدیر خوبی را رقم بزنیم. جشن دیده‌بان را خدمت مسافران و همسفران تبریک می‌گویم؛ این جشن، جشن تک‌تک ماست و ما باید خداوند را شکر کنیم در جایی قرار داریم که انسان‌هایی از هر لحاظ وارسته و عالی در حال خدمت کردن هستند.

من یک دوستی داشتم که گوشواره‌اش را گم کرده بود و دائماً ذهنش درگیر آن گوشواره بود و به من می‌گفت که رفتم ملاقات یک بزرگی و او به من گفت که تو چه قدر شبیه به یک گوشواره شده‌ای و دیدم که من آن قدر به گوشواره فکر می‌کنم که شبیه گوشواره شده‌ام؛ این مسئله خیلی مهم است که انسان چه چیزی را دوست دارد و به چه چیزی فکر می‌کند؛ زیرا شبیه به آن می‌شود. من از همان ابتدای حضورم در کنگره‌۶۰ به دنبال الماس‌ها بودم و نگاه می‌کردم چه کسی از همه موفق‌تر است؟ درباره کدام راهنما بیشتر صحبت می‌شود و به آن‌ها نزدیک می‌شدم.

قبلاً در شعبه ما ۳ دیده‌بان حضور داشتند که از لحاظ جایگاهی، دیده‌بانان از همه بالاتر بودند و از همان زمان تمرکزم روی دیده‌بانان بیشتر شد و از ته قلبم آرزو کردم که دیده‌بان شوم؛ خیلی مهم است که انسان چه هدفی داشته باشد؛ این هدف من باعث شد الگوی خودم را در کنگره انتخاب کردم و این الگو شاخص عملکرد من در کنگره بود و به عکس‌العمل، واکنش‌، صحبت‌های او و حتی به آرزوهایی که در تولدش می‌کرد دقت می‌کردم که ببینم یک الگو چه آرزویی می‌کند؛ البته این را از این جهت گفتم که خدا کند محبت انسان‌های خوب در دل ما باشد تا این محبت، واسطه تغییر برای ما باشد و انگیزه ما را برای تغییر بیشتر کند.

امیدوارم محبت دیده‌بانان و اسیستانت‌های کنگره‌۶۰ که همان دیده‌بانان خانواده هستند، در وجود ما بیشتر شود و به واسطه این محبت، راهگشایی‌های بسیار، تغییرات و مسیر‌های تکاملی زیادی برای ما باز شود. خدا را شکر می‌کنم که در کنگره جشن‌های زیادی برپا می‌شود. ما ۴ جشن اصلی داریم: جشن راهنما، ایجنت و مرزبان، همسفر و جشن دیده‌بان که هر جشنی یک موهبت است و این جشن‌ها به خداوند القاء می‌کند که سپاسگزار نعمتی که به ما داده‌ هستیم و این شکرگزاری باعث می‌شود که درهای آسمان به روی ما باز شود و از آن جنس نعمت، بیشتر به ما داده شود.

بیایید یک معامله با خداوند بکنیم که به‌واسطه شکرگزاری و قدردانی از دیده‌بانان، در تقدیر همه ما ثواب دیده‌بانان را قرار بده. خداوند رحمتش خیلی زیاد است و ما باید دعا‌های خوب را نیز یاد بگیریم. من اکنون یک سال است که در گروه خانواده خدمت می‌کنم و از نزدیک شاهد زحمات دیده‌بانان و اسیستانت‌های گروه خانواده هستم؛ واقعاً حیرت و گاهی تعجب می‌کنم؛ زیرا شما از لحاظ گذشت، محبت و ایثار یک استانداردی دیده‌اید و زمانی‌که یک نفر می‌آید و استانداردهای شما را از بین می‌برد و وقتی آن‌ها را از نزدیک نگاه می‌کنید، می‌بینید که چقدر نگاه، هدف و قدم‌های شما کوچک بوده است و من نمی‌توانستم در ذهنم فکر کنم که ظرفیت کمک کردن بیشتر از من را داشته باشند و این انسان‌ها ظرفیت فکری من را تغییر دادند.

من در تهران روزهای شنبه ساعت ۷ صبح باید در جلسات شورای اسیستانت‌ها حضور داشته باشم؛ ولی اصلاً خودم را به حساب نمی‌آورم؛ زیرا اسیستانت‌هایی هستند که از شهرهای خیلی دور مثل بوشهر، آبادان، اهواز و شمال راه افتاده‌اند و ساعت ۶ صبح به ترمینال رسیده‌اند و صبر می‌کنند تا هوا روشن شود و با پوشش سفید سر جلسه می‌آیند و دوباره باید برگردند. ۴ ساعت حضور داشتن در جلسه‌ای که پر از چالش است، خیلی سخت و دشوار است و باید حدود ۵۰‌ تا مسئله را حل کنند. ما در آن‌جا می‌بینیم راجع‌به شعبه‌ای که می‌روند سر می‌زنند صحبت می‌کنند، یک شعبه‌ای که در حاشیه شهر و در یک کارخانه قرار دارد و در جاده‌ای است که همیشه یک کشته دارد.

می‌بینم که چه‌قدر انسان‌ها برای کنگره‌۶۰ تلاش می‌کنند و ما هیچ‌کدام نمی‌دانیم که چه تصمیماتی گرفته می‌شود و چه‌قدر افراد زیادی دارند می‌دوند که یک کاری کنند تا شما با بالاترین سطح امنیت و آرامش بنشینید، آموزش بگیرید و لذت ببرید؛ ولی نمی‌دانید که چه انسان‌هایی از لذت‌، آسایش و‌ حتی از خواسته‌های معقول خودشان می‌گذرند تا ما فرصت داشته باشیم که آموزش بگیریم. ما ممکن است که این فرصت را از دست بدهیم و مشغول مسائل حاشیه‌ای شویم. ما به آن صندلی که روی آن نشسته‌ایم بدهکاریم. من می‌خواهم بگویم شاید یک فرد هزاران کیلومتر راه می‌رود و از همه زندگی خود می‌گذرد تا شما به نزدیک‌ترین شعبه محل زندگی خود برسید. دیده‌بانان، شب و روز زحمت می‌کشند و‌ تمام زندگی آن‌ها در کنگره‌۶۰ است و تمام کشور را نیز زیر نظر دارند و اسیستانت‌ها نیز برای گروه خانواده خیلی زحمت می‌کشند.

بخش ما به قسمت عملیاتی مربوط نمی‌شود؛ ولی تلفن‌های بعضی از شعب خاموش نمی‌شود و باید تلفن جواب دهند، صحبت کنند و‌ مسئله داشته باشند. قصد دارم یک توصیه نیز به شما عزیزان بکنم. وقتی ما دیده‌بانان را دوست داریم، باید شبیه و نزدیک آن‌ها نیز بشویم و آن‌ها را بشناسیم. بهترین فرصت برای شناختن بزرگان این است که شما تمام صحبت‌های آن‌ها را در این ۲ هفته بخوانید و ببینید که دیده‌بانان چه ویژگی‌ دارند و آن‌ها را یادداشت کنید. دیده‌بانان در همه ابعاد موفق هستند و زمانی‌که شما یک دیده‌بان را الگو قرار می‌دهید، پشیمان نمی‌شوید که الگوی اشتباهی انتخاب کردید؛ چون یک دیده‌بان همه ابعادش در حال رشد است و بالاترین هدف‌های انسانی را برای خودش انتخاب کرده است.

صحبت‌های دیده‌بانان را بخوانید و ببینید به کدامشان نزدیک‌تر هستید و دوست دارید که جای کدام یک از آن‌ها باشید و اگر آن‌ها را دیدید به آن‌ها بگویید که این ویژگی شما آرزوی من است و من آرزو دارم به این خصلت شما برسم؛ زیرا زمانی‌که به شخص نزدیک می‌شوید، آن خصلت را می‌توانید در خودتان ایجاد کنید. دیروز من در شعبه محمدی‌پور قم بودم و شخصی می‌گفت که خصلت دیده‌بان محمد صادق (لژیون انضباطی) را دوست دارم و من نیز گفتم که عجب چیزی را انتخاب کرده‌اید. سخت‌ترین بخش، لژیون انضباطی است؛ خیلی سخت است که در آن بخش عمل سالم انجام بدهی. وقتی ما بیمار هستیم و مطلب یک نفر را می‌خوانیم، خیلی حالمان تغییر نمی‌کند؛ اما وقتی مطلب یک نفر دیگر را می‌خوانیم، خیلی حالمان دگرگون می‌شود؛ زیرا بیماری ما با آن درمان می‌شود؛ ولی ممکن است یک نفر هیچ برداشتی از آن نداشته باشد. به همین دلیل است که می‌گویم همه مطالب آن‌ها را بخوانید و در یک دفترچه راهنما یادداشت کنید و از الگو‌ها و انسان‌هایی که به ما خدمت می‌کنند، بهره ببریم.

حداقل کاری که شما می‌توانید انجام دهید این است که دیده‌بان زندگی خودتان باشید؛ اولین حرفی که بزرگان می‌زنند این است که ما دیگران را به خودمان ترجیح می‌دهیم و این کار هر کسی نیست؛ این‌که خیر دیگران را به خیر خودت ترجیح بدهید، خیلی کار بزرگی است. ما باید تمام تلاشمان را برای آبادانی بکنیم و آینده را بهتر از امروز ببینیم که لازمه آن، این است که ما در جای درستی ایستاده باشیم. شاید با آموزش‌های کنگره و سخنان دیده‌بانان در شعاع ۱۰۰ متری یا ۱۰۰۰ متری (بستگی به ظرفیت خودمان دارد) دیده‌بان خوبی باشیم و تشخیص‌های خوبی بدهیم و آرامش و آسایش را به انسان‌هایی که در اطراف ما هستند هدیه بدهیم.

رهایی ۴۰ سی‌دی همسفران

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر مجید
تایپیست: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر پرنیا رهجوی راهنما همسفر فتانه (لژیون چهاردهم)
ویرایش و ارسال: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .