اولین جلسه از دوره چهل و یکم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی صالحی، به استادی دیدهبان محترم مسافر مجید و نگهبانی ایجنت محترم مسافر مسعود و دبیری مسافر جمشید با دستور جلسه "هفته دیدهبان" در روز شنبه 20 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:
بسیار خوشحالم که امروز در خدمت شما هستم و امیدوارم که حال شما خوب باشد، خدا را شاکر هستم که فرصتی پیش آمد تا در این جایگاه بنشینم، هم خدمت کنم و هم آموزش بگیرم.
یکی از مزیتهای این جشنهای دیدهبانی همین است که ما مجبور میشویم که به شعب سر بزنیم؛ من فکر میکنم که بیشتر از 4،5 سال بود که به شعبه صالحی نیامده بودم، البته در ماه مبارک رمضان آمده بودم اما در جلسه شرکت نکرده بودم و فقط تهیه افطاری بوده.
این جشنها بسیار خوب است که ما مجبور میشویم به شعب برویم، البته سوءتفاهم نشود، منظورم اجبار نیست، منظور این است که زمانی را باید برنامهریزی کنم برای حضور در این مکان. نیامدن ما در نمایندگیها علتش کمکاری نیست، علتش کمتوجهی نیست، علتش مشغلهای است که داریم. نهتنها من، تمام دیدهبانها که درکنگره 60 خدمت میکنند به همین صورت است.
من دیدهبان رابط حدود ۲۰ نمایندگی در استان اصفهان و استان چهارمحال بختیاری هستم، غیر از بحث کار شخصی خودم، باید بتوانم به امورات این نمایندگیها رسیدگی کنم و اموراتشان را بچرخانم، واقعاً دیگر نمیرسیم بخواهیم به نمایندگیهای دیگر هم سر بزنیم.
ما درکنگره 60 یک مثلث داریم (کار، خدمت، خانواده) البته این مثلث درکنگره 60 برای دیدهبانها شکلش فرق میکند، اولویت خدمت است؛ یعنی اولویت ما بر خانواده، خدمت کردن است. همانطور که میدانید دیدهبانها در طول هفته به شعبات مختلفی در شهرهای مختلف سرکشی میکنند و این بخشی از کار یک دیدبانان است.
دیدهبانها در چند بخش غیرازاین بحث دیدهبانی و قانونگذاری فعالیت میکنند، اصل کار دیدهبان همان بحث دیدن و قانونگذاری است. در نوشتارها میخوانید که قوانین کنگره 60 توسط ۱۴ نفر دیدهبان و آقای مهندس که نگهبان کنگره 60 است انجام میشود.
ما مثل مجلس هستیم، میرویم در جلساتمان و قوانین را وضع میکنیم و برای نمایندگیها ارسال میکنیم، که لازمه نوشتن قوانین درست، نظارت همان دیدهبان است. یعنی من به نمایندگیها میروم، سر میزنم، ایرادات کار را میبینم، آنهایی که در حد توانم است اعلام میکنم که رفع کنند، نقاط قوتشانم را هم میبینم، فقط این نیست که نقاط ضعف را ببینیم.
مثلاً من به یک نمایندگی میروم، کاری انجام دادهاند که اصلاً به فکر ما نرسیده، همین را در جلسه دیدهبانها مطرح میکنم. فقط این نیست برویم نقطات ضعف را بگوییم، نقاط قوت هم میگوییم و بچههای دیگر هم نظراتشان را میدهند و در نمایندگیهایشان هم اعمال میکنند، یک کار مشارکتی خیلی وسیعی است.
الآن تعداد نمایندگیها را 120 تا اعلام کردند ولی ما ۱۶۰ نمایندگی در کل کشور داریم، بالغبر ۱۸۰، 190 هزار عضو داریم، برای گرداندن امور این نمایندگیها نیاز به یک کار مشارکت دارد. کار مشارکتی این است که دیدهبانها باهم همکاری میکنند، با ایجنت های زیر نظر درمیان میگذارند، ایجنتها با مرزبانها و مرزبانها با اشخاصی که در نمایندگی هستند.
تکتک ما در گذراندن امور کنگره ۶۰ نقش داریم، حتی سفر اولی که امروز وارد میشود، او نیز نقش مهمی دارد. اگر مرزبانان نمایندگی عملکرد خوبی دارند، قطعاً مسافران و همسفرانی که در شعبه هستند نیروهای خیلی خوبی هستند، اینها مثل زنجیره به هم وصل هستند، از سفر اول بگیرید تا جایی که من دیدهبان هستم.
من نیازمند رصد شما هستم، رصد در کار خودتان، اشتباه نکنید. من یکجایی گفتم که وظیفه دیدهبان دیدنِ، بعد یه نامه نوشتند یعنی فضولی و تجسس؟ منظور از این رصد، رصد کردن امور اداری است.
ما همه نیازمندیم که به هم کمک کنیم؛ اگر امروز جشن دیدهبان، به نظر من جشن تمام اعضاء کنگره 60 است. اگر امروز دارید از یک دیدهبان و عملکرد او تقدیر و تشکر میکنید، این عملکرد قطعاً بستگی به عملکرد شما دارد، ما زمانی میتوانیم عملکرد خوبی داشته باشیم که عملکرد شما خوب باشد.
این موضوع برای ما ثابتشده است، نسبت به این تعدادی که هستیم، بچهها خیلی پایبند به اصول، قوانین و حرمتها هستند. شما نگاه کنید ۱۸۰ هزار عضو، هیچ مسئلهای برای ما پیش نمیآید، به خاطر این است که بچهها همه آموزشدیدهاند و این راحتی در کار، پلهپله بالا میآید.
ما نظارت میکنیم توی کار، گفتم که ما دیدهبان هستیم و وظیفه ما توجه کردن و دیدن است. من وارد هر شعبهای که میشوم، خیلی چیزها میبینم. مثلاً الآن نشسته بودم و دبیر 2 اشتباه داشت، در ذهنم نوشتم تا بعد از جلسه به ایشان توضیح بدهم، یا به شعبهای میروم و میبینم جای یکچیزی خوب نیست و ایجاد خطر میکند و آن را گوشزد میکنم، وظیفه ما دیدن است.
این کارهای اجرایی ما است، حالا یکسری سری مسائل میبینم در نمایندگیها و آنها را منتقل میکنیم به جلسه دیدهبانان. این بحث قانونگذاری ما است، اما دیدهبانان فقط قانونگذار خالی نیستند، هرکدام در یکبخشی فعالیت دارند، مثل معاونتهای کارهای اداری؛ مثلاً من دیدهبان امور مالی هستم و تمام امور مالی به من مربوط میشود، خانم کماندار دیدهبان قسمت همسفران هستند و تمام امور همسفران به ایشان مربوط میشود، آقای تراب خانی دیدهبان راهنمایان هستند، آقای صدیقی دیدهبان راهنمای تازه واردین، آقای مجدیان دیدهبان مرزبانان، هرکدام از این دیدهبانها، فکر میکنم حداقل ۱۰،15 تا نمایندگی زیر نظرشان باشد و به امور نمایندگیها هم رسیدگی میکنند.
هرکدام هم در یک بخش بسیار مهم و کلیدی فعالیت میکنند، خداراشکر چند سال است که دیدهبانها دیگر لژیون ندارند؛ چند تا از دیدهبانها تا چند سال پیش در کنار این کارهایی که داشتند، لژیون نیز داشتند و با رضایت کامل هم این کار را میکردند و بهاجبار نبود، زمانی که لژیونهایشان را گرفتند بسیار ناراحت شدند.
من مسئول راگبی کنگره 60 هستم، بهواسطهی این مسئولیت، مسئول راگبی هیئت استان تهران و عضو هیئترئیسه انجمنهای ورزشی هم هستم که ۲۱ رشته ورزشی مثل راگبی زیر نظرش است.
هرکدام از بچهها بهاینترتیب بخشهای مختلفی هم زیر نظرشان دارند که کار فعالیت آنها را رصد میکنند؛ آقای مجدیان دیدهبان مرزبانها هستند که ۱۶۰ شعبه زیر نظر ایشان هستند که حدود ۹۰۰ نفر مرزبان را باید نظارت و کنترل کنند، کار ساختوساز و عمرانی کنگره 60 همدست ایشان است که یک بخش بسیار مهم و عظیمی است.
دیدهبانها با رضا و رغبت و لذت به این کارها میرسند، چرا لذت؟ چون ما در کنار این خدمت کردن، اول خودمان به صلح و آرامش میرسیم و این مسئله بسیار مهم است؛ به راهنما میگویند باید لژیون را تحویل دهد، عزا میگیرد که خدای من، چطور لژیون را تحویل دهم، چون دنبال آن جایگاه نیست، دنبال آن آرامش است.
من یک جایگاهی دارم، ولی برای جایگاه دیدهبانی و این شال نبوده که به کنگره 60 آمدم، وظیفه ما و هر شخصی که در کنگره 60 شال دارد خدمتگزاری است، وظیفه ما است که آن کاری را که به ما محول کردهاند به جهت یاری رساندن انسانها، صفرتا صد انرژی و توانمان را بگذاریم.
خیلیها هستند که درکنگره 60 شال نمیگیرند، پیمان نمیبندند و مسئولیتی ندارند، ولی اگر ما مسئولیت قبول کردیم و پیمان بستیم، باید صفرتا صدمان را بگذاریم.

من نمیخواهم زیاد صحبت و تعریف کنم، یک شاکله کلی از دیدهبانها را میگویم. ما دیدهبان داریم که در هفته ۳۰۰۰ کیلومتر با ماشین خودش میرود و به نمایندگیها سر میزند، دیدهبانی داریم که در هفته سه، چهار پرواز دارد و میرود که به نمایندگیها سر میزند، دیدهبانها بسیار تلاش میکنند و از همینجا به تمام این عزیزان خدا قوت میگویم.
دیدهبانانی که الآن درکنگره 60 حاضر هستند و آنهایی که نیستند، یه سری از این عزیزان به رحمت خدا رفتند، آقای لشکری، آقای کوروش، دیگر درکنگره 60 نیستند، اما قطعاً در آن حیات از ثمره این کارشان استفاده میکنند. همانطور که آقای مهندس چهارشنبه فرمودند، دیدهبانی یک دوره 4 ساله است.
یک سری دیدهبان هستند که از قدیم کارهای کلیدی دستشان است و عوض نمیشوند، اما یکسری عوض میشوند؛ آقای خان، آقای سهیلی، آقای هنر بخش، ازجمله دیدهبانانی بودند که عوض شدند، آقای سبزهای، آقای نمکی، آقای کامران شریفیان، اینها افرادی بودند که آمدند، در یکبخشی کمکی کردند، دورهشان تمامشده، مثل راهنمایی، خدمتشان را تحویل میدهند و میروند.
ما برای انتخاب دیدهبان، فردی را از خارج سیستم کنگره 60 نداریم. حالا شاید از دید بعضیها، تنها شخصی که دیدهبان هستند و درکنگره 60 حضور ندارند، آقای پروفسور ویلیام وایت هستند، ولی ایشان شاید خیلی بیشتر از بعضی از ما راجع به کنگره 60 اطلاعات دارند، چون مدام و هفتهای یکی دو بار با آقای مهندس مراوده دارند، نامه میدهند و تصویری صحبت میکنند.
پس ما بیرون از کنگره 60، دیدهبان نداریم، از بین همین بچهها انتخاب میشوند. من که بهعنوان دیدهبان انتخاب شدم، یک روزی جای یک سفر اولی که آمده، من همسال 79 آمدم و روی این صندلیها نشستم، ماندم، کارکردم، فعالیت کردم و برای آن جایگاه انتخاب شدم.
من ۲۵ سال است که درکنگره 60 فعالیت میکنم و یکچیز جالب را متوجه شدم، اشخاصی که به دنبال جایگاه هستند، هیچوقت به آن جایگاه نمیرسند؛ درکنگره 60 باید در صراط مستقیم قرار بگیرید، حافظ حرمت و اصول کنگره 60 باشید، خود جایگاه تو را انتخاب میکند.
در بسیاری از انتخابات دیدم، مثلاً آقای مهندس میفرمایند ما دیدهبان میخواهیم و بچهها نظرشان را بدهند، از ۱۴ تا دیدهبان ۱۰ تا از آنها روی یک نفر نظر دارند، چون عملکردش و کارش خوب است و این بسیار مهم است.
درکنگره 60 دنبال جایگاهها نباشید، جایگاهها خیلی خوب هستند، ولی اینکه فقط برسیم به آن جایگاه، خوب نیست. جایگاه خودش میآید، آدمها را انتخاب میکند و میبَرد؛ من درکنگره 60 این موضوع را دیدهام و برایم خیلی ملموس است. هر دفعه این اتفاق برایم میافتد و برای من این موضوع واقعیت دارد که به شما میگویم.
من بیشتر از این صحبت نمیکنم، یک چارت کلی از کارهای دیدهبانها گفتم. این هفته را من به تمام اعضاء کنگره 60 تبریک و شادباش میگویم؛ من گفتم که این جشن مخصوص دیدهبان نیست، جشن همه اعضاء کنگره 60 است. همه ما در کنار هم در یک مسیر درست قرار گرفتیم که امروز اینجا نشستهایم، کمک و یاری شما و همه بچهها بوده که امروز من اینجا نشستهام.
برای من جشن نگرفتهاند، برای جایگاه من جشن گرفتهاند؛ ممکن است سال بعد من دیگر دیدهبان نباشم. من این روز عزیز را به تمام اعضای کنگره ۶۰، همکاران عزیزم که درکنگره دیدهبانها بسیار زحمت میکشند و در رأس به جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان که نقش بسیار مهمی در پیشبرد اهداف کنگره 60 داشتند تبریک عرض میکنم.
من سال 79 و درست 3،4 ماه بعدازآن گزارشی که آقای خدامی دادند به کنگره 60 آمدم؛ در جلسات خیابان سهروردی که بعداً شد آکادمی، در شلوغترین جلسات بازمان کلاً 23،24 نفر بودیم، اولین جلسه چهارشنبهها که مخصوص سفر دوم بود و بعدها شد جهانبینی، کلاً 7 نفر بودیم، سه نفر این بالا نشسته بودیم، چهار نفر هم آن پایین.
خانم آنی بزرگ بسیار زحمت کشیدند و نقش خیلی مهمی داشتند، در یکبخشی از راهاندازی قسمت مسافران خانم کمک کردند، ولی از زمانی که به قسمت همسفران خانم آمدند، ساماندهی این قسمت را ایشان انجام دادند و بخش خانمهای مسافر را آقای مهندس انجام دادند.
خانم شانی کماندار، نوجوان بودند و بااینحال، پا بهپای پدرشان حرکت کردند و بسیار تلاش کردند، آقای استاد امین یکپایشان دانشگاه بود و یک پایشان کنگره 60، بسیار کمک کردند و هماهنگ بودند. خیلی خوشحال هستم که ثمره کار آقای مهندس و خانواده محترمشان و بچهها، شده کنگره 60.
من در دانشگاه خوارزمی قشم مسئولیت دارم و هر 15 روز میروم و 2،3 روز آنجا میمانم. بعضی وقتها به بعضی افراد میگویم، ما دانشگاه داریم میخندند، فکر میکنند که چه قضیهای پشت آن است. کار تحقیقاتیمان را برای حراست دانشگاه هرمزگان توضیح دادیم، متحیر مانده بودند، گفتند شما بینظیر هستید در معقوله درمان اعتیاد، این مقالهها چیست، گفتیم بروید و در اینترنت یک سرچ بکنید و ببینند که این مقالهها از کجا هستند.
تلاش آقای مهندس و خانواده محترمشان، بچههای قدیمی که شاید الآن نباشند، هرکدام بهنوبه خودشان نقش داشتند و تلاش کردند، بچههایی که الآن هستند، آمدند، حرکت کردند و کار کنگره 60 را تا این سطح پیش بردند. به خاطر همین است که میگویم این جشن برای تمام اعضاء کنگره 60 است. مجدداً به همه شما، آقای مهندس و خانواده محترمشان و تمام دیدهبانها تبریک عرض میکنم.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید ممنون و سپاسگزارم.
تایپ، ویرایش و بارگزاری خبر: مسافر هادی لژیون نهم
عکس: مسافر مهدی لژیون یکم
مرزبان خبری: مسافر احمد
شعبه صالحی (تهرانپارس)
- تعداد بازدید از این مطلب :
541