English Version
This Site Is Available In English

هر مشکلی که در زندگی پیش می‌آید، درسی دارد

هر مشکلی که در زندگی پیش می‌آید، درسی دارد

پنجمین جلسه از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی دهخدا قزوین به استادی راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر فیروزه و دبیری همسفر گلی با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمی‌نهد؛ هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.) و تأثیر آن روی من» روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شاکر و سپاسگزارم که این لحظه و امروز در خدمت شما عزیزان هستم. دلم بسیار برای شما و این نمایندگی تنگ شده بود. دستور جلسه امروز وادی دوم است که عنوان می‌کند که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد؛ هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. این وادی بلافاصله پس از وادی اول می‌آید، ما را به چالش می‌کشد و امید و نوید می‌دهد.

ما در وادی اول تفکر کردن را یاد گرفتیم، تفاوت تفکر و افکار را آموختیم و متوجه شدیم که تفکر کردن به معنای متمرکز شدن روی یک موضوع خاص است که هدفمند باشد؛ اما افکار می‌توانند چندین فکر در ذهن ما باشند که هیچ هدفی ندارند. ما در وادی اول آموختیم که در چه خصوصی تفکر کنیم. تفکر دارای ‌جهت و سمت‌وسو است که این می‌تواند منفی یا مثبت باشد. به عبارتی ما یاد گرفتیم که چگونه تفکر کنیم و به چه چیزهایی فکر کنیم یا نکنیم.

گاهی ما در جهل و نادانی بودیم و آن‌قدر این افکار منفی ما را به قهقرا می‌کشاند که به سمت ناامیدی، یأس، افسردگی و بسیاری از ضد ارزش‌ها کشیده می‌شدیم. به کنگره آمدیم و در وادی اول یاد گرفتیم که جهت خود را به سمت تفکرات مثبت سوق دهیم. وادی بعدی به ما می‌گوید که امیدوار باش؛ تو اشرف مخلوقات هستی و هیچ مخلوقی جهت بیهودگی به این دنیا نیامده است، حتی خار بیابانی و حشره‌ای که ما از آن چندشمان می‌شود نیز بدون هدف پا به عرصه هستی نگذاشته‌اند. تو که اشرف مخلوقات هستی باید بسیار هدفمندتر باشی. ما حقیقتاً این‌ها را نمی‌دانستیم.

حقیقت این است که من به‌شخصه پیش از آمدن به کنگره همیشه فریادم این بود که چرا من؟ این‌همه درد و رنج چرا برای من است؟ اصلاً هدف تو از خلقت چه بوده است؟ من همیشه می‌گفتم که ۸ میلیارد آدم روی زمین هستند؛ اما تو من را گیر آورده‌ای. من همیشه کفر می‌گفتم؛ اما این وادی تلنگری به من زد و گفت که فاطمه تو به‌هیچ‌عنوان بیهوده نیامده‌ای، تو یک رسالت و هدف داری و باید برای این هدف بجنگی و تلاش کنی. کنگره به من آموخت که من به این کره خاکی آمده‌ام تا آموزش بگیرم و خدمت کنم.

روح ما برای تکامل خودش کالبد فیزیکی را انتخاب می‌کند. ما مثلثی داشتیم که اضلاع آن عبارت بودند از خواست، فرمان الهی و تقدیر یا نامه پیشین یا همان سرنوشت. فرمان الهی را خداوند صادر می‌کند. خواست ما هم بر این بوده که بیاییم. حال سؤال این است که نامه پیشین چیست؟ آن نمایش‌نامه  یا نقشی است که من باید در این کره خاکی انجام دهم.

به من دو راه نشان داده شده که یکی راه تاریکی و دیگری راه روشنی است. تو حق انتخاب داری. این تو هستی که اشرف مخلوقات هستی. تویی که دارای قدرت تفکر و تعقل هستی. اگر من انتخابم نادرست باشد، این چرخه بارها و بارها تکرار می‌شود. من به کنگره آمدم و انتخاب درست را انجام دادم. من دارم پله‌های ترقی را با آموزش درست بالا می‌روم.

کنگره به من خدمت کردن را آموخت و من امروز دارم انواع و اقسام خدمت‌ها را انجام می‌دهم. یکی از این خدمت‌ها همین خدمت مالی است. تک‌تک اعضای لژیون سردار با بندبند وجودشان این خدمت را  درک کرده‌اند و فهمیده‌اند که برکات مادی و معنوی این خدمت چقدر در زندگی شخصی و اجتماعی‌شان تأثیرگذار بوده است.

خدا را شاکرم که لایق تک‌تک جایگاه‌ها بوده‌ام و آن‌ها را تجربه کرده‌ام. هر روز تمام تلاشم را کرده‌ام تا نسبت به دیروزم ارتقا پیدا کنم. وظیفه انسان بودن همین است که نسبت به دیروزمان ترقی داشته باشیم و آگاهی‌مان را بیشتر کنیم. این وادی به ما یاد می‌دهد که هیچ‌گاه ناشکری نکنیم و  حتی اگر درگیر مشکلات مالی و بیماری هم شدیم، ناسپاسی نکنیم. به قول آقای مهندس اگر کسی هم مشکل مالی و هم بیماری را هم‌زمان داشته باشد باید چه کند؟ بنابراین هر مشکلی که در زندگی ما پیش می‌آید، درسی برای ما دارد. این وادی به ما می‌گوید که نگذار افکارت هرز بروند؛ سعی کن افکارت را روی چیزی که باید بیاموزی منسجم کنی.

تایپیست: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون دهم)
ارسال: همسفر مطهره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی دهخدا قزوین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .