جلسه سیزدهم از دور ششم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60نمایندگی الوندبااستادی راهنمای محترم مسافر سعید، نگهبانی مسافر وحید و دبیری مسافرابوالفضل با دستور جلسه" جهان بینی 1و2 "روز یکشنبه مورخه 14اردیبهشت ماه 1404 راس 17 آغازبه کار کرد
سخنان استاد:
ازنگهبان و دبیرمحترم تشکر می کنم که اجازه دادن دراین جایگاه اولین مشارکت را داشته باشم. من حس خوبی نسبت به شعبه الوند دارم و مثل خانه خود می دانم. حسن خوبی که اینجا برای من داشته این بود که تلفیقی از چند شعبه اطراف بود و من در کنار این عزیزان هیچ خدمتی نکرده بودم ولی وقتی کنار هم قرارگرفتیم دیدم که هرکدام به شکلی جهان بینی خوبی دارند و می توانم از آن ها چیزهای زیادی یاد بگیرم واقعا این مطلبی که میگویم از اعماق قلبم هست، تمام راهنمایان که دراین شعبه خدمت می کنند ازنظرمن گلچین های استان قزوین هستند. من الان 9سال می باشد درکنگره هستم و اکثر این بچه ها بوده ام واکثربچه ها را می شناسم البته این صحبتهای که کردم درذهن من هست .
درمورد دستورجلسه جهان بینی چون من شال تازه واردین دارم وبرای تازه واردین خدمت می کنم ازآنجا مثال می زنم: وقتی شخص تازه واردی می آید من همیشه درمورد جهان بینی برایشان صحبت می کنم ومطلبی که درمورد جهان بینی به این عزیزان می گویم همه چیزی های که دراین دنیا وجود دارد اولش جهان بینی هست و آدم هایی بیرون ازکنگره وجود دارند که مصرف کننده هستند ولی جهان بینی خوبی دارند وفکر می کنم که مواد نمی تواند دخیل باشد چون بعضی از انسا ن ها از ریشه جهان بینی دارند، برای مثال آقامحمدرضا درزمان مصرف هم جها ن بینی خیلی خوبی داشتند.
.jpg)
یک روز حالم خوب نبود ودنبال بهانه بودم به شعبه نروم دقیقا یادم هست ساعت عصر6 بود به راهنمای عزیزم پیام فرستادم وگفتم که اگر اجازه بدهید من امروزشعبه نیایم، راهنما در جواب این پیام من چینن گفت اگه میخوای که به حال خوش برسی باید درشعبه حضور داشته باشید، مثالی که آقاموسی می زدند اینگونه بود که کنگره به مانند باطری وشارژر عمل می کند وانرژی به ما می دهد من نسبت به شغلی که دارم همه آن اشتباهات در ذهنم اتفاق می افتاد و درمقابل آن ها من چه عکس العملی بایدانجام بدهم را گذرانده ام، بخاطر همین هست که همه چیز برمی گردد به جهان بینی.
درآخرما نسبت به چیزهای که داریم و از آن ها لذت میبریم باز برمی گردم به جلسه تازه واردین، من به رهجوهای عزیز می گوییم فکرمی کنید آمده ایم تا تریاک،هروئین و مواد را کنار بگذاریم و برویم ولی با مرور زمان می بینیم که چقدر فرق می کند و چقدر طرز تفکر ما اشتباه بوده، حتی باکلی تحصیل چنین جهان بینی ندیده بودند ولی درکنگره برایشان اتفاق می افتد وقتی سی دی ها آقامهندس را گوش می دهم کلا راجع به زندگی کردن، خانواده، وطرزصحیح غذاخوردن صحبت می کند.
من وقتی وارد کنگره شدم خیلی دوست داشتم هر سریع تر، سفر دومی شوم ودوره دبیری، نگهبانی، بگذرانم ولی دیدم گذشته خودم را فراموش کردم وقبل از ورود به کنگره چه کار می کردم و درچه وضعیتی بودم، اما با گذر زمان وبا گوش دادن به صحبتهای آقای مهندس وراهنمایم را متوجه شدم که کنگره مانند یک اقیانوس هست.
امیدوارم قدر آن چیزهای که داریم را بدانیم نه آن چیزهای را که نداریم.
مرزبان کشیک: مسافر روح الله
تایپ تنظیم: مسافر مختار
- تعداد بازدید از این مطلب :
65