هشتمین جلسه از دوره یازدهم کارگاهای آموزشی کنگره60 نمایندگی باغستان کرج با استادی راهنمای محترم مسافر بهزاد نگهبانی مسافر امیر دبیر مسافر حسن با دستور جلسه وادی دوم و تاثیر آن روی من پنج شنبه 11 اردیبهشت ماه 1404 ساعت 16:30 برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:
خدارا شکر می کنم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم، دستور جسله این هفته وادی دوم و تاثیر آن روی من می باشد، در مورد وادی دوم داشتم به این فکر می کردم که در وادی اول وقتی که آقای مهندس در باره تفکر صحبت می کند، خود بنده زمانی که آمدم وادی اول را کاربردی کردم یعنی آن تفکر را به اجرا درآوردم اولین چیزی که با آن مواجهه شدم این بود که بنده هر کاری که می کردم نصفه و نیمه مانده و این بنده را از جلو رفتن نا امید می کرد.
وادی دوم را که خواندم برای بنده وادی امید بود،یعنی یک امیدی را به بنده داد که تو می توانی یک کاری انجام بدهی، اولین کاری که می توانی انجام بدهی خودت را از اعتیاد بکشی بیرون، با اعتیاد نمی شود زندگی کرد، ما مصرف کننده ها این را خوب می دانیم، نمی توانیم در اعتیاد بمانیم وگرنه خیلی از ماها در اعتیاد می ماندیم، چاره ایی نداریم به غیر از اینکه از اعتیاد بیرون بیاییم.
هر کاری که بکنیم، خیلی زرنگ باشیم، خیلی باهوش باشیم، جسم خیلی قوی داشته باشیم باز هم نمی شود با اعتیاد زندگی کرد چون که اعتیاد آدم را نگه می دارد و نمی گذارد که آدم هیچ کاری انجام بدهد، چه به لحاظ حرکتی چه به لحاظ فکری چه به لحاظ احساسی، آدم را نگه می دارد، همه جا آدم را کوچک نگاه می دارد، وادی دوم میگوید هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خودمان بگوییم که هیچ هستیم.
یعنی من فکر کنم آدم به درد نخوری هستم ، به درد هیچ کاری نمی خورم پدر بدی هستم، فرزند بدی هستم، مادر بدی هستم، برادر بدی هستم، در جایگاه شغلی ام هم همچنین، وادی دوم می گوید که این اصلا شدنی نیست، چیزی که خود آقای مهندس می فرمایند، سیستم طبیعت طوری تعریف شده طوری خلق شده که همه موجودات به یک دردی می خوردند، حتی اگر بنده نخواهم.
یعنی هر چقدر مقاومت کنم و نخواهم هم، این سیستم خلقت است، من برای یک کاری آفریده شده ام، هر موجود زنده ایی برای یک کاری آفریده شده، و این واقعا به آدم امید می دهد پس من یک جایی به درد می خورم، اولین جایی که به درد بخورم این است که از اعتیاد بیایم بیرون، وقتی که از اعتیاد بیایم بیرون خیلی ار کارها را می توانم انجام بدهم،همه ما یک کارهایی را انجام می دهیم چه در اعتیاد و چه بیرون از اعتیاد، و نگاهی که من به آن کار دارم تعیین کننده است.
اولین نگاه این است که داریم بیگاری می کشیم، ولی در واقع داریم کار می کنیم و در دفتر کار داریم یک چیزی را خلق می کنیم، آن چیزی که دارد خلق میکند به درد می خورد و مردم دارند از آن استفاده می کنند، وقتی که نگاه درست بشود بنده دیگر بیگاری نمی کشم، در حال خدمت کردن هستم، پس بنده به یک دردی می خورم، حتی یک کارگر ساده،قرار نیست که همه، جایگاه های بالا داشته باشند و کارهای بزرگ انجام بدهند، خیلی ها در جایگاه های کوچک کارهای بزرگ انجام می دهند.
چه به لحاظ فکری و چه به لحاظ جسمی، یک اندیشه کنگره60 را به وجود آورد، و ما هم می توانیم یک اندیشه ایی داشته باشیم که بتوانیم آدم های دیگر را وارد کنگره60 بکنیم، آدم های دیگر را از اعتیاد بیرون بیاوریم که بتوانیم این آتش ویرانگر را مهار کنیم، تاثیری که وادی دوم بر روی بنده گذاشت یک بخشی همین بود که در مشارکتم عرض کردم.
از اینکه به صحبت های بنده توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
تایپ: مسافر محسن لژیون دهم
تنظیم و ارائه: مرزبان خبری محمد رضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
60