قبل از کنگره من دقیقاً همین افکار را داشتم، دائماً به این فکر میکردم که من چرا به این دنیا آمدهام؟! من که به درد کاری نمیخورم، برای من که همه چیز تمام شده است، اگر در این دنیا نباشم بهتر است و هزاران فکر غلط و نادرست داشتم، همین افکار باعث شد هر روز شخصیت خودم را سرکوب کنم و بیشتر به سمت ناامیدی و افسردگی کشیده شوم.
من با ورود به کنگره ۶۰ ذرهذره و تدریجی خودم را از اعماق تاریکیها نجات دادم. در باتلاقی از ناتوانیها و نشدنها گیر کرده بودم، نمیدانستم کدام مسیر درست است و اصلاً باید در چه مسیری حرکت کنم؟
خدا را شکر میکنم که لطف خدا شامل حال من و خانوادهام شد و مسیر کنگره برای ما روشن گردید و لیاقت حضور در چنین جایی را پیدا کردیم.
کنگره ۶۰ این مکان زیبا و مقدس واقعاً معجزه میکند. درست است که هنوز من درون خود گرههایی دارم که باید باز شوند و کلی راه دارم که بروم؛ اما میدانم که در مسیر درستی قرار گرفتهام و با گذشت زمان به نتایج خوبی خواهم رسید. کنگره ۶۰ برای من منبع نور امید است، جایی است که باید توسط مسئولین و مردم جدی گرفته شود و من خوشحالم که در سیستم کنگره ۶۰ قرار دارم.
با کنگره ۶۰ من توانستم در مسیر درستی باشم و خودشناسی را شروع کنم و متوجه این باشم که هنوز خیلی چیزها در دنیا وجود دارد که من به آنها پی نبرده و آنها را بلد نیستم و خیلی چیزها هست که نمیدانم.
در کنگره درب علم و دانش بر روی من گشوده شد. از آقای مهندس خیلی ممنونم و این حال خوب و حس ارزشمندی که نسبت به خودم پیدا کردم را مدیون آموزشهای آقای مهندس و خانواده او هستم. برای آنها خواستار طول عمر زیاد و سلامتی از خدای خودم میباشم.
در آخر از خداوند میخواهم در این راهی که مرا قرار داده است، برای همیشه بمانم و در کنگره پایدار و مانا باشم، بتوانم به دیگران خدمت کنم و عضو مهمی در کنگره باشم؛ چون هر کسی اجازه ماندن در کنگره ۶۰ را ندارد. شاکرخداوند هستم به خاطر آگاهیها و آموزشهایی که دریافت میکنم.
نویسنده: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون ششم)
تایپ: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون ششم)رابط خبری
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون دوم)دبیر سایت
همسفران نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
123