پنجمین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی امیرکبیر، به استادی راهنمای محترم مسافرامیر، نگهبانی مسافر قاسم و دبیری مسافر بهروز با دستورجلسه: «وادی دوم و تاثیر آن بر روی من» دوشنبه 8اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر. به همه کسانی که در نمایندگی امیر کبیر خدمت می کنند، خداقوت می گویم و قدردان تک تک این عزیزان هستم.
در کنگره همه چیز سرجای خودش و با نظم و آرامش قرار دارد و من نیز می توانم از این آرامش استفاده کنم.
خدمتگزاران در بطن این قضیه هستند و این عزیزان دست در دست هم میدهند و زحمت میکشند ومن باید قدردان این قضیه باشم. خدا را شکر میکنم که باز میتوانم این جایگاه را تجربه کنم و خدمت کنم و آموزش دریافت کنم.
تمام وادیها زیبا هستند، اما وادی دوم در من کنف یکون ایجاد کرد وخاصیت بسیاربالایی برای من داشت که باعث شد از پای بساط بلند شوم و به خودم فکر کنم وبتوانم جواب نفس را بدهم و بتوانم بگویم چرا میخواهم مصرف نکنم؟ چرا میخواهم سیگار نکشم؟ باید بتوانیم جوابش را بدهیم.
اگر جوابش را ندهیم کار دستمان میدهد، در درون؛ نجوای درون میگوید: چرا میخواهی مواد مصرف نکنی؟ چه کسی این دنیا و آن دنیا را دیده است؟ اصلاً چه ربطی به هم دارند؟ مواد به بهشت وجهنم چه ربطی دارد؟ و من با افکار افیون نسبت به این قضیه پریشان بودم و نمیتوانستم هیچ راه حل و راهی برای آن پیدا کنم.
وادی یعنی راه، در زمان مصرف هیچ آبادانی برای من ایجاد نمیشد که بتوانم خودم را نجات بدهم. این وادی مرا از یک کویر سوزان نجات می دهد و راه را به من نشان میدهد، راه را به من نشان میدهد و نجاتم میدهد از یک صحرای سوزان جهنمی که نمیدانستم دارم میسوزم ولی در حال سوختن بودم و افتخار میکردم؛ فکر میکردم کار خوبی انجام میدهم، و به من میگوید این رفتار یک رفتار ضدارزشی است، این باعث میشود تا از تعادل خارج شوم، این زندگی که انجام میدهم هیچ و پوچ نیست و برای بیهودگی نیست. الان به راحتی میتوانم به نفسم جواب بدهم، در کنگره، با مواد مسئلهام حل میشود.
با سیگار مسئلهام حل میشودشخصی که به درمان می رسد نیازی نیست به زور کاری را انجام دهد. اگر بساطی پهن باشد یا حرفی زده شود آن کسی که ساختار کنگره را میداند وخواست این قضیه را دارد اصلاً حالش بد نمیشود ولی در هیچ جای دیگری نمیتوانید از مواد مخدر صحبت کنید و نمیتوانید از خاطراتتان صحبت کنید؛ ما همیشه از خاطراتمان صحبت میکنیم واز مواد مخدر صحبت میکنیم ولی در جاهای دیگر اصلاً اجازه ندارند نام مواد مخدر را ببرند و حالشان بد میشود. چرا؟ چون در کنگره چیزی وجود دارد به نام درمان ما چون درمان شدهایم و خمر وجودمان کار میکند، سفر اولی هم از همان روزای اول ماه اول شروع میکند چون آنتی ایکس خمر را خراب میکند اما اوتی اینگونه نیست OT.
دارویی است که به روش DST همان روزهای اول و ماه های اول شروع به ساختن سیستم ایکس میکند. همان نظم و همان 8 ساعت مرتب بودن طبق فرمان راهنما کار را انجام میدهد.
چرا نباید سیگار بکشم؟ چرا نباید دروغ بگویم؟ چرا نباید رفتار ضدارزشی انجام دهم؟ تمام این ها در این وادی نوشته شده است واگر قرار است من رفتار ضد ارزشی نداشته باشم حاصل این به خودم برمیگردد و این چیز کمی نیست.
من نمیتوانستم جوابش را پیدا کنم، جواب این که چرا میخواهم آدم خوبی باشم؟ چرا میخواهم مواد مصرف نکنم؟ چرا میخواهم دروغ نگویم؟ که این پول را از دست ندهم .نمیتوانستم جواب این را بدهم، وادی دوم به من گفت: تو برای هیچی نیستی؛ تو برای بیهودگی نیستی؛ تو کار داری تو احتیاج به ارتقاء داری واصلاً آمدی که ارتقاء پیدا کنی. برای بیهودگی نیامدهای ؛برای این نیامدهای که آن پول را به دست آوری برای این نیامدهای که آن رفتار ضد ارزشی را انجام دهی و در این وادی به بهترین شکل ممکن میگوید انسان اختیاردارد.
مگر در کنگره غیر از این است میگوییم آموزش تعیین کننده است؟ اگر رفتارهایی که میگوییم انجام دهید صبح، ظهرو شب دارو را به میزانی که راهنما گفته است و پروتکل میگوید انجام دهید به خال خوش میرسید.
آنتی ایکس مصرف نکنید و قیدش را بزنید و فقطOT بخورید و کلاسها را بیایید و سی دی ها را بنویسید و در همایشهای کنگره شرکت کنید وگوش به فرمان راهنما باشید و هرچه راهنما میگوید انجام بدهید ومطمئن باشید حال خوبی پیدا میکنید.
این اختیار است هر روز هم همدیگر را بغل میکنیم و بعد ازخداحافظی با عشق دو روز بعد در روز زوج دوباره میآییم حتی اگردوست نداشته باشیم نمیآییم و میگوییم اگرهم نیاییم این اتفاقها برایت میافتد حاصل اش میشود بیهودگی و هیچی و دوباره هزاران مشکل برایت پیش میآید.
باید تکلیفم را باخودم مشخص کنم که به خاطر چه کسی میآیم؟

من یاد گرفتم فقط به خاطر حال خودم به کنگره بیایم و نه به خاطر همسر یا پدر و مادر یا برادر یا خواهر و خداوند را هزاران بار شکر می کنم در کنگره هستم و می توانم خدمت کنم.پنجمین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی امیرکبیر، به استادی راهنمای محترم مسافرامیر، نگهبانی مسافر قاسم و دبیری مسافر بهروز با دستورجلسه «وادی دوم و تاثیر آن بر روی من» دوشنبه 8اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
تایپ: مسافر سهام
پیاده سازی و انتشار: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
73