جلسه دهم از دوره سیویکم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا با استادی همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر مرضیه با دستورجلسه «وادی دوم و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۸ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

«پیام وادی دوم»
خوشحالیم که به جنگ نرم خود ادامه میدهیم تا این مشکلات به یک صورت خوبی از آزمایش درآید و دنیای درون، تبدیل به یک شهر آباد شود که در آن همه هستی راه خود را بسوی نیروی مافوق بردارد. ما به دلایلی که شاید خود هم ندانیم، جهت را سالها گم کرده بودیم؛ اکنون برای یافتن خود، راه بسیارمهمی در پیش داریم، باید فکر کنیم و در انجام آن کوشش بنماییم. در ادامه، کار و کوشش ما به نتایجی میرسد که در تواناییهای ما خلل حاصل نگردد. از هر نقطه نوری بتابد، در جمع آن باید تفکر نماییم. از ذرات جرقه میشود به روشنائی وسیع رسید. در نشانههای نیروی قدرت مطلق هم به روشنی پیداست که هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. همه مطالب در درون و بیرون ماست که مانند قلههای بلند آتشفشان هستند؛ اما آرام و بیصدا که اگر به آنها توان حرکت بدهیم حتماً میدانید چه میشود! خاصه در جهت ارزشها و یا راه مستقیم باشد. میدانید تصاویر تولید و یا ظهور مییابند از درک بهدورند؛ اما چشمهای هستند که به بحری میمانند. ما آرزومندیم که همواره بهترین را انتخاب نمایند.
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا از لژیون مرزبانی و نگهبان جلسه سپاسگزار هستم که استادی این جلسه را به بنده واگذار کردند تا خدمت کنم؛ همچنین از راهنما همسفر اکرم که به واسطه آموزشهای وی در این جایگاه قرار گرفتهام، تشکر میکنم.
تیتر وادی دوم بیان میکند: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.» مفهوم این وادی درباره خلقت تمام انسانها و موجودات هستی میباشد که بیهوده و تصادفی بهوجود نیامدهاند؛ زیرا در صور پنهان هر خلقت، فکر و اندیشه عظیمی نهفته است.
حکمت خداوند بر مبنا حساب و کتاب است و اگر تصور ما بر این باشد که بعضی انسانها یا موجودات دیگر نباید وجود داشته باشند و بیهوده آفریده شدهاند، این ناشی از تصور و اندیشه اشتباه ماست؛ چراکه ما هیچ شناختی از انسان، صور پنهان، هسته درونی و فلسفه وجودی هستی نداریم. در وادی اول که وادی تفکر است، زمانیکه به درستی فکر کرده باشیم که بسیاری از داشتههای خود چه از نظر روحی و روانی، مادی یا معنوی که از دست دادهایم و مشکلاتی را برای خود بهوجود آوردهایم، بر اثر ضدارزشهایی مانند: حسادت، تفکر منفی، ترس، کینه، حقارت و خودخواهی بوده است که تخریبهای فراوانی بر روی ساختار جسم ما ایجاد کرده و این تخریبها خود را بهصورت انواع بیماریها نشان میدهد.
ما با وجود مشکلات روحی و روانی، بیمار بودهایم و تصور میکردیم که دیگر زندگی برای ما تمام شده، خود را بیارزش میدانستیم و فکر میکردیم بیهوده به این دنیا آمدهایم که با این وجود، کارهای خود را توجیه میکردیم تا بتوانیم بیشتر در تاریکی فرو برویم و از همه جا ناامید میشدیم؛ بنابراین اینگونه ناامیدی باعث میشد تا ما اعتمادبهنفس خود را از دست بدهیم؛ اما اگر به هستی نگاه کنیم، امکان ندارد موجودی را پیدا کنیم که بیهوده پا به هستی گذاشته باشد؛ بهعنوان مثال: یک کرم که فلسفه عظیمی در وجودش نهفته است، وجود همان کرم برای خاک مفید میباشد. روزی حضرت موسی برای عبادت نزد خداوند رفت که در راه کرمی را مشاهده کرد؛ حضرت به خدا گفتند: چرا این کرم را آفریدی! که خداوند در پاسخ فرمودند: پیش از اینکه تو این سؤال را از من بپرسی، او از من پرسید که چرا موسی را خلق کردهای! پس ما برای یک هدف و رسالتی پا به هستی گذاشتهایم.
زمانیکه انسان پا به هستی گذاشت، خداوند او را بر سر یک دوراهی قرار داد که یکی راه تاریکیها و دیگری روشناییها بود تا بهواسطه قدرت اختیاری که دارد، خودش راهش را انتخاب کند. انسانها در اصل تاریکیها را تجربه میکنند تا به عظمت روشنایی پی ببرند. ما زمانیکه در تاریکی هستیم، نباید ناامید باشیم؛ بلکه باید تلاش و کوشش کنیم تا به سمت هدف خود حرکت کنیم. هرگاه ما بتوانیم از تاریکیها، گذرگاههای سخت و مشکلات عبور کنیم به یک انسان پخته و کارآزموده تبدیل میشویم. ما بایستی آگاه باشیم که در جهان هستی ما تنها و بدون پشتیبان نیستیم؛ زیرا نیرویی عظیم یعنی خداوند ما را حمایت میکند بهشرط اینکه ما نیز در صراط مستقیم باشیم و در جهت ارزشها حرکت کنیم.
وادی دوم، وادی امیدواری است و برای کسانی بوده که فکر میکنند با وجود مشکلات، همه چیز برایشان تمام شده و تا آخر عمر باید با این مشکلات دست و پنجه نرم کنند؛ اما ما باید امیدوار باشیم، شروع به حرکت کنیم و با وجود مشکلات، ناامید نشویم تا زندگی و حال و روز خودمان بهتر شود؛ بهعنوان مثال: فکر نکنیم چون یک مصرفکننده کنارمان داشتیم، دیگر همه چیز تمام شده و خودمان را تمام شده ببینیم. مسافر به کنگره میآید، دارو مصرف میکند، آموزش میبیند و به درمان میرسد؛ اما این ما هستیم که اگر هیچ تلاشی برای خودمان نکنیم، افسرده و نابود خواهیم شد و نمیتوانیم رابطه خوبی با خانواده، همسر، فرزندان و اطرافیان داشته باشیم؛ بنابراین تا زمانیکه زندهایم برای اینکه بتوانیم در شهر وجودی خودمان حکمرانی کنیم، باید سازندگی را در قسمت جسم، روان و جهانبینی بهوجود بیاوریم و برای خودمان ارزش قائل شویم تا از زندگی خوب و سالمی برخوردار باشیم.
بازدید اسیسانت همسفر مرجان از دفاتر سیدی خدمتگذاران



مرزبان کشیک: همسفر مرضیه و مسافر مصطفی
تایپ : همسفر مرضیه، مرزبان خبری
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیکآباد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
192