آقا مهندس میفرماید سه تا مشکل اساسی در جهان وجود دارد که توسط وزیر بهداشت آمریکا مطرح شده که از پنجاه سال پیش بود!
تا حالا چون بشر در پیشرفت انسان هیچ پیشرفتی نداشته، اگر چه در علوم پزشکی از مرگ های زیادی جلو گیری میکنند و بسیار مفید هستند ولی در کشف حقایق موفق نبودند! پنجاه سال پیش از طرف وزیر بهداشت آمریکا گفته شد که سه مشکل در جهان وجود دارد!؟ یکی مشکل اعتیاد دوم مشکل سرطان و سوم هم مشکل چاقی که الان هم در آمریکا و جهان مطرح شده است این سه مشکل در صورتی که آقای مهندس صورت مسأله اعتیاد را ۲۸ سال پیش به راحتی حل نمود، چاقی هم به راحتی در کنگره ۶۰ با علم آقای مهندس در حال انجام است! بدون اینکه به جسم خود آسیب های جدی بزنند و بدون هیچ هزینهای وزن خود را کاهش میدهند، با کاهش وزن خود اکثر بیماری های خود را درمان میکنند! برای سرطان هم راه حلی را پیدا کردیم چون کار پزشکی است ورود نکرده ایم، باید با آزمایش جانوری ثابت کنیم هر چند حرف های آقای مهندس مستند است و مستند آنها مقاله های است که در آمریکا به چاپ رسیده است. ما در کنگره درس زندگی می آموزیم چون بالا ترین هنر زندگی کردن است!! جهان بینی به ما می آموزد که درست زندگی کنیم تا به آرامش و آسایش برسیم، وقتی افکار و اندیشه ما در آرامش باشد ما خیلی کمتر دچاره بیماری میشویم چون اکثر بیماری ها در اثر افکار و اندیشه پریشان ماست.
مسئله دیگر این که ما به جهان پس از مرگ اعتقاد داریم چون انسان موجودی است که دو مرتبه به حیات خودش ادامه میدهد! آموزشی که ما از جهان بینی میگیریم این است که غیر از این که در این حیاط به آرامش و آسایش میرسیم در حیات دیگر هم در آسایش آرامش هستیم پس باید در مسیری قرار بگیرم که بتوانیم در زندگی حلقه های حیات را پشت سر بگذاریم. بعد مرحله بعدی که وارد بعد دیگری می شویم چکار کنیم که دچار مشکل نشویم؟! پس ما باید راه جنت و آرامش را طی کنیم! شرط این راه، پرهیز کاری است!!! یعنی دوری از ضد ارزش ها!! عدول از این راه انسان را به قالب حیوانی سوق میدهد و راه مستقیم انسان را به نور نزدیک میکند! عدول از این راه مثل بوم رنگ کار میکند! یعنی هر کدام را عمل کنیم به خودمان برمیگردد! کسی که دروغ می گوید! گران فروش میکند! کلاه برداری میکند! همه از قوانین الهی عدول میکند!! ولی راه مستقیم، اجرا کردن این هاست. درستی، انسان را به نور الهی نزدیک میکند. وقتی که ما به بیداری میرسیم، میتوانیم به گذشته نگاهی بیندازیم و ببینم در گذشته چه کار هایی کردهایم و چطور آن را جبران کنیم!
اصولاً انسان تا زمانی که یک سری سختی ها را نکشد، به هیچ چیز نمیرسد. این رنج هاست که انسان را کار آزموده میکند چون در رنج هاست که خیلی چیز ها را یاد میگیرد و تجربه میکند!! در پرتوی این سختی هاست که انسان راه را پیدا میکند. همین است که میگویم رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز هست یکی پیدا کردن راه و دیگری آنچه برداشت میکنم، وقتی بچه از مادر متولد میشود، هر زمانی مسیری و حلقه هایی طی میشود. وقتی وارد مرحله دیگری میشود در اندیشه و تفکر ایجاد تکامل میکند.
به حلقه سوم که میرسد تحول شروع میشود! این مرحله بستگی به انسان ها دارد!؟ ممکن است، یکی در ۳۵ یا۴۵یا ۵۰ سالگی وارد شود! ولی این مرحله، مرحله سازندگی است. آن موقع به مرحله تشخیص و پختگی میرسد و مهم ترین بخش حیات انسان از حلقه سوم شروع میشود تا زمان مرگ!؟ یعنی شخص در این مرحله باید تزکیه و پالایش خود را انجام دهد و فرامین الهی را درست عمل کند تا بتواند به خواسته های خود برسد و اینجا اولین مرحله ای است که انسان باید به پختگی برسد و کاملا قوانین الهی را رعایت کند تا آماده شود!
برای حلقه سوم انسان باید این مرحله را جدی بگیرد و درست عمل کند تا بتواند از نیرو خفته درون خود استفاده کند. این نیرو خفته درونی ماست تا بتوانیم بیدارش کنیم و بهترین بهره را بگیرم از این انرژی و البته بهره عملی تا برای ادامه راه چراغی باشد. حلقه سوم سختترین مرحله است!؟ چون این حلقه سوم وارد حلقه چهارم میشود و مرحله سوم، مرحله امتحان است که انسان به مادیات میچسبد و حذف میشود! چون همه چیز را فدای مادیات میکند.
اکثر انسان ها بجای اینکه به درستی عمل کنند تا مرحله لازم برسند جذب ماده و مادیات میشوند که مثل شبح میماند که دیروز بود و الان نیست. از این دسته انسان ها کم هم نیستند که به فکر تکامل خود نیستند و در مرحله چهارم مورد قزب خداوند قرار میگیرند و از امتحانات الهی رد میشوند و به وادی حیوانی روی میآورند و با چشم خود قضاوت مي کنند. ولی برای انسانی که این مرحله را با آگاهی پشت سر میگذارد و در صراط مستقیم قرار می گیرد، این کار سخت است! ولی باید انسان تحمل کند! چون این هم یک مرحله ای از زندگی انسان است. انسان باید در این مرحله تسلیم شود و قوانینرا رعایت کند و در صراط مستقیم باشد و اگر نباشد و باید هر چه در توان دارد به کار بندد تا از خشم طبیعت نجات پیدا کند! چون سیستم کائنات این طور است که وقتی انسان این کار را میکند پاسخش را باید بدهد! ولی اگر در صراط مستقیم باشد در بدترین شرایط هم که باشد، یک مرتبه در های الهی به رویش باز میشود که حتی فکرش را نمیکند. انسان هر راهی که انتخاب کند مقصدی دارد راه مستقیم به کجا آباد میرساند و غیر مستقیم به نا کجا آباد میرساند.
این دست خود انسان است که کدام راه را انتخاب کند.
برداشت: مسافر مهدی لژیون 4
رابط خبری مسافر مجید لژیون 7
ویراستاری و ارسال مسافر حامد
- تعداد بازدید از این مطلب :
2673