English Version
This Site Is Available In English

خداوند هر مخلوقی را جهت انجام مأموریتی آفریده

خداوند هر مخلوقی را جهت انجام مأموریتی آفریده

 وادی دوم به ما می‌گوید: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نمی‌نهد. در وادی اول که وادی تفکر است من متوجه شدم که قبل از هر کاری و هر حرفی باید تفکر و تعقل کنم یعنی در مورد کاری که می‌خواهم انجام دهم یا حرفی را که می‌خواهم بزنم باید قبل از آن فکر کنم و اگر آن کار یا آن حرف خوب بود آن وقت انجامش دهم وادی‌ها شاه کلیدی هستند که به من راه و روش درست زندگی کردن را می‌آموزند. در وادی دوم اشاره دارد به اینکه هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نگذاشته است این یعنی چه؟ یعنی اینکه خداوند هر مخلوقی را جهت انجام مأموریتی آفریده و قبل از اینکه آفریده شود به او وظایف خاص خودش را سپرده است.

به طور مثال به گیاهان و درختان مسئولیت تولید اکسیژن را داده به حشرات مسئولیت تمیزی و پاکیزگی محیط زیست را داده است. من به دلایل متعددی سال‌ها راه را گم کرده بودم و در تاریکی مطلق بودم و همیشه شاکی خداوند بودم که چرا من را آفریدی اگر قرار است من در این دنیا سختی بکشم و اذیت شوم برای چه من را آفریدی؛ همچنین چراهای دیگر که من همیشه خودم را بی‌تقصیر و خداوند و کائنات را مقصر می‌دانستم؛ ولی امروز وقتی به آموزش‌های کنگره آشنا شدم وادی‌ها را یک به یک مطالعه کردم و آموزش گرفتم متوجه شدم که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نگذاشته است و خداوند در بدو ورود انسان‌ها آن‌ها را بر سر دوراهی قرار می‌دهد. یکی از راه روشنایی و دیگری راه تاریکی است.

همه انسان‌ها اول باید تاریکی و ظلمت را تجربه کنند تا به نور، روشنایی و عظمت آن پی ببرند به طور مثال تا تاریکی شب را نبینی روشنایی روز را درک نمی‌کنی. ضرب‌المثل خوبی هم در این مورد وجود دارد که می‌گوید: پایان شب سیاه، سفید است. اگر وادی اول که وادی تفکر است در زندگی‌‌ام اجرایی کنم بهتر متوجه می‌شوم که در زندگی چه چیزها و چه موقعیت‌هایی را از دست داده‌ام. این موقعیت‌ها می‌تواند مالی باشد یا جسمی یا روحی و یا معنوی به طور مثال فرد مصرف کننده وقتی به گذشته خود نگاه می‌کند و در مورد آن تفکر می‌کند به این مورد دست پیدا می‌کند که چه موقعیت‌هایی مالی چه جانی و روحی را از دست داده است.

من همسفر هم یک موقعیت‌ها را بر اثر نادانی و جهل از دست دادم که باید با اجرا کردن وادی‌ها آن را به دست آورم در وادی دوم که متمرکز شدم متوجه شدم که چه ناآگاه بودم و فکر می‌کردم که چرا خداوند یکسری از مخلوقات یا جانوران را آفریده؛ حتی در مورد یکسری از آن‌ها تحقیق کردم و به نتیجه خوبی رسیدم که خداوند وقتی انسان را آفرید و از روح خود در آن دمید همه مخلوقات و موجودات را در راستای هدایت و آسایش و آرامش انسان‌ها آفرید. در وادی دوم به زیبایی بیان شده است که ما در اثر تفکرات غلط و حرکت در مسیر ضد‌ارزش‌ها برای خودمان و دیگران مشکلاتی را به وجود آورده‌ایم که این تفکرات و ضد‌ارزش‌ها به راحتی می‌تواند در ساختمان جسم تخریب‌هایی را به وجود آورد و باید با تفکر کردن و پا در مسیر ارزش‌ها نهادن از تخریب بیشتر ساختار وجودی خودم جلوگیری کنم.

این را هم می‌دانم که فکری که حس بد ایجاد می‌کند، خود خود ضد‌ارزش است و من باید اول تفکر خودم را درست کنم تا بتوانم ساختار درون خودم را بازسازی کنم تا نیروی مافوق و قدرت مطلق من را در مسیر ارزش‌ها و خوبی‌ها هدایت کند حال تجربه من از وادی دوم این بود که همیشه با خود می‌گفتم چرا خداوند حشرات را آفرید مانند مگس که همیشه مزاحم زندگی ما انسان‌ها است یک روزی یک مطلبی را خواندم که اگر حشرات مانند سوسک و مگس در زندگی ما انسان‌ها نبود، عفونت‌ها و میکروب‌ها اجازه زندگی را به ما نمی‌دادند. یک روز در اخبار، شخصی را دیدم که قرار بود پایش را در اثر بیماری دیابت قطع کند؛ ولی پزشکی یک روش را روی آن بیمار امتحان کرد که موفقیت آمیز بود آن پزشک آمد روی زخم آن بیمار از لارو مگس استفاده کرد و آن لاروها تمام عفونت زخم پای آن را خوردند و زخم پایش درمان شد و از قطع پای آن بیمار جلوگیری کردند و این درس بزرگی برای من بود که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نمی‌نهد هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود هیچ فکر کنیم.
نویسنده: همسفر صالحه رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
رابط‌خبری و ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
همسفران نمایندگی کریمان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .