English Version
This Site Is Available In English

هدف اصلی این است که قبله را گم نکنم

هدف اصلی این است که قبله را گم نکنم

سپاس بیکران از خداوند منان که مرا در پیچ و خم زندگی به حال خود رها نکرده و با سختی‌ها به من درس زندگی آموخته است. من؛ باید سعی کنم برای قدردانی از کسانی که در کنگره این آموزش‌های ناب را در اختیار من قرار دادند، سعی کنم که حرمت‌ها شکسته نشوند و به بیراهه کشیده نشوم.

هدف اصلی این است که قبله خود را گم نکنم. من قبل از کنگره متوجه نبودم که آیا مسئولیت‌هایی که تجربه کردم به درستی به پایان رسانده‌ام یا نه؟ در آن زمان اگر مشکلی در انجام مسائلی به وجود می‌آمد، اطرافیان خود را مقصر می‌دانستم. در واقع من آن‌جا قبله خودم را گم‌ کرده بودم و راه را در بیراهه انتخاب می‌کردم و متوجه این نبودم که؛ باید ظرفیت خودم را بالا ببرم. این امر باعث می‌شد که گاهی کار از کار گذشته و نعمت و مسئولیتی که داشتم را از دست بدهم.

قانون زیبایی که در کنگره وجود دارد و برای من خیلی جالب‌ است و باعث جذب من در کنگره شد، این است که فرد تازه‌وارد نمی‌تواند هر خدمتی را به عهده بگیرد و این امر نیاز به زمان دارد. من وقتی دقت کردم متوجه شدم علّت آن شکل گرفتن و بالا رفتن ظرفیت در اعضای کنگره است.

هیچ وقت فراموش نمی‌کنم روزی که خدمت پذیرایی را به عنوان اولین خدمت به من دادند آن روز من با تمام سعی و کوشش تلاش کردم خدمتم را به خوبی به اتمام برسانم و بعد از گذشت زمان با بالا بردن اطلاعات خودم نسبت به کنگره متوجه شدم؛ حتی خدمتی مثل پذیرایی، به داشتن ظرفیت نیاز دارد و اگر قبل از به دست آوردن ظرفیت آن مسئولیت را بر عهده بگیرم، اطرافیان و خودم را دچار تخریب می‌کنم. چه‌قدر خوب که توانستم در کنگره یاد بگیرم که اخلاق ناپسند و داشتن ضدارزش‌ها باعث می‌شود خدمت از من گرفته شود و هیچ لذّت و حس آرامشی را به دست نیاورم. قبل از کنگره من معنای دانایی و آگاهی را نمی‌دانستم تا بتوانم آن را ارتقا بدهم؛ اما در کنگره۶۰  توانستم تجربه‌ها را عملی کنم و نقطه تحمل خودم را‌ افزایش بدهم.

بسیاری از مشکلات من قبل از کنگره۶۰ مربوط به آگاهی و ظرفیت نداشتن‌ من بود و باعث شده بود که از صراط مستقیم خارج شوم. با آموزش‌های ناب کنگره۶۰، دریافتم که ظرفیت لازم را؛ باید داشته باشم تا دروازه رحمت الهی برای من باز شود.

چه واژه‌ی زیبایی است نام همسفر که به من فاطمه هشدار ظرفیت و مسئولیت می‌دهد تا قبله‌ام را گم نکنم و دچار منیت نشوم. گاهی بین راه با وسوسه‌های شیطانی برخورد می‌کنم و حق را از باطل تشخیص نمی‌دهم و این به دلیل ناقص بودن قدرت تعقل و تفکر من است. اگر بدانم ذره‌ای عمل خیر یا شر که انجام می‌دهم به خودم برمی‌گردد آن وقت کمی استوارتر قدم برمی‌دارم و بسیاری از رفتارهای ناپسند گذشته را انجام نمی‌دهم. وقتی در تاریکی‌ها قرار می‌گیرم به دلیل این است که از صراط مستقیم خارج شده‌ام؛ باید تلاش کنم به عظمت روشنایی پی ببرم در غیر این صورت بیشترین ضرر را به خودم زده‌ام.

در این مکان مقدس که از نگاه من بهشت است، یاد گرفتم که چگونه با خانواده و اطرافیانم به درستی برخورد کنم و در پایان از خداوند می‌خواهم قدر آموزش‌های کنگره۶۰ را بدانم و فرمان‌بردار باشم و قبل از گرفتن هر خدمتی سعی کنم ظرفیت خدمت کردن را در خودم ایجاد کنم. از جناب مهندس و خانواده محترشان بسیار سپاسگزارم و از راهنما محترم همسفر رعنا کمال تشکر را دارم که راه را از بیراهه به من نشان می‌دهند.

نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر رعنا  (لژیون نهم)
رابط‌خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر رعنا (لژیون نهم)
عکاس‌خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مهشید (لژیون چهاردهم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون پانزدهم)‌
ویراستاری و ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی هاتف

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .