در کنگره 60 هر کسی که خدمت می کند خواسته داشته است

چهارمین جلسه از دوره شصت و هشتم کارگاه‌های آموزشی وخصوصی کنگره ۶۰،به نمایندگی ابن‌سینا به استادی راهنمای محترم مسافر ابراهیم ،نگهبانی مسافر بهروز و دبیری مسافر عباس با دستورجلسه(ظرفیت ،مسئولیت ،قبله گم کردن )در روز چهارشنبه 3 فروردین  ۱۴۰۴  در ساعت ۱۷ آغاز بکار نمود.
سلام دوستان ابراهیم هستم یک مسافر،
یاد الله در هر جا یاد خود از قطره به اقیانوس هست ، پسرم فراموش نکن تو در عالمی درختی تنومند بودی وبودنها ادامه هست .
در انسان هیچ گاه فعل گذشته صادق نیست چون انسان جاری است.
خدا را شکر می کنم که این اجازه را به من داد در کنار شما بزرگواران باشم ، از نگهبان جلسه آقا بهروز و دبیر محترمشان سپاسگزارم وخدا قوت می گویم به خدمتگزاران و ایجنت محترم و گروه مرزبانی ، امیدوارم که همیشه در پناه کنگره سالم وسلامت باشید.
واما در مورد دستور جلسه دوستان تمامی این دستور جلسات که ما درمورد آن صحبت می کنیم بحث این است که ما حالمان بد نشود.
من به این آگاهی برسم و آرامش داشته باشم وبه خاطر هر مو ضوعی به هم نریزم ، در زمان مصرف اکثر ما این را شنیدیم که فلانی جنبه نداره ویا فلانی به این حرفها نمی خورد و از این استدلالهای زمان مصرف، زمان مصرف این دستور جلسه یک معنی دارد ولی وقتی وارد کنگره می شویم داستان چیز دیگری است.
اگر بخواهم تجربه خودم را از کنگره بگویم، سال 92 که وارد کنگره شدم ، دو ماه بعد از ورودم راهنمای من از من خواستند که وارد سایت شوم وخدمت کنم.
خوب آن وقتها کامپیوتر به این شکل نبود ومن هم از این موضوع شناختی نداشتم وراهنما به من فرمودند که شما برو ونترس هر چه را که لازم باشد به تو می آموزند ، چون همیشه این فکرها در ذهن من بود که چرا فلانی شال انداخته ویا فلانی چرا دستور می دهد واین صحبتهای سفر اولی واین دستور جلسه دقیقا برای سفر اولیهاست .
تعریفی که یک سفر اولی دارد یک جایگاه مهمی است و باید در حال گرفتن آموزش باشد وباید این را بداند که راهنما کیست ومرزبان وتمام جایگاهها را بشناسد، کنگره خودش شروع به آموزش دادن می کند.
و امروز در صحبتها ، آقای مهندس این چنین فرومدند که اگر به کسی جایگاهی داده می شود وبعد گرفته می شود شخص نباید نا راحت شود وای دقیقا همان اندازه است.
بعد از دو ماه که وارد کنگره شدم باید وارد لژیون ویلیام شوم چرا؟
چون سیستم بیوشیمی بدن تخریب می شود و وقتی که تخریب است یعنی من زود حالم خراب می شود، یعنی به هم می ریزم و تمامی این سلولها که بیو شیمی من داره یکباره به هم می ریزد ، نقطه تحملی که در وادی نهم می گوییم.
بیرون از این جا همه تلاش می کنند که به یک مسئولیتی برسند ولی کاری انجام نمی دهند .
ولی دوستان در کنگره 60 وقتی که مسئولیتی به ما داده می شود تلاشمان از سایرین بیشتر است.
درکنگره 60 هر کسی که خدمت می کند خودش خواسته است وباید در آن جایگاه جوابگو باشد و بررسی شده که ایشان جایگاههای مختلف را یکی یکی کسب کرده وبرای این خدمت وجایگاه مناسب می باشد .
اگر مسئولیتی به ما داده شود وما ظرفیت آن را نداشته باشیم دچار تخریب می شویم، وما باید آموزشها را از سفر اول شروع کنیم وهمیشه در کنگره خدمتگزار باشیم .
من یادم میاد که وقتی آقای ترابخانی به من دستور بستن لژیون را دادند یک حرفی را به من زد و گفت که ممنون که حاشیه نداشتی  یعنی چی؟ یعنی سرم گیج نرفت ، به من یک خدمتی داده شد در یک تایم مشخصی و به واسطه خدمتم در کنگره هستم و بابت این از خداوند سپاسگزارم  بیشتر از این صحبت نمی کنم ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.

عکس: مسافر محمد لژیون بیست ویکم
تنظیم، تایپ و ارسال : مسافر محمد لژیون بیست ویکم